۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه

اطلاعات مختصری در باره تاریخچه "ولنتاین" و "سپندارمذ گان" و مقایسه این دو با هم

این تصویر از یک کارت پستال روز ولنتاین، در حدود سال ۱۹۰۰ میلادی میباشد
1- "ولنتاین" :
در قرن سوم میلادی، (حدودن مطابق با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران)، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام "کلودیوس دوم" .
این جناب کلودیوس ، عقاید عجیبی داشت،
از جمله اینکه "سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد"، (چون دلش نزد همسر و فرزند یا فرزندانش نیست!)
از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.
کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت.
اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد.
کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند.
سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود.
بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق.
این بود شمه ای از ماجرای جالب و احساسات بر انگیز ولنتاین .
اما متاسفانه و با کمال تعجب، بسیاری از ما ایرانیان، با بیش از چهارهزارو پانصد سال تمدن،
نام "ولنتاین" را بارها شنیده و مراسم آن را نیز انجام داده ایم،
اما اسم "سپندارمذگان" به گوششمان نخورده است!

2-"سپندارمذگان" :
در ایران باستان، از بیست قرن پیش از میلاد، (یعنی حدودن دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین)،
میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) وجود داشته است.
این روز در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، (که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود)، شش روز به جلو آمده و دقیقن مصادف میشود با ۲۹ بهمن،
یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین فرنگی.
گویا زرتشیان جشن سپندارمذ (سپندارمذگان – روز زن و روز زمین) را هرساله در پنجم اسفند ماه برگزار میکنند.
در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می‌‌کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند.
به‌عنوان مثال روز اول: «روز اهورامزدا»، روز دوم: روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت آفریدگار است، روز سوم: اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات پروردگار است، روز چهارم: شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که ویژه خداوند است و روز پنجم: «سپندارمذ» بوده است.
منظور از سپندارمذ"، زمین است یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. "زمین" نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می‌‌ورزد.
زشت و زیبا را به یک چشم می‌‌نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می‌‌دهد.
به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان "سپندارمذ" را به‌عنوان نماد عشق می‌‌پنداشتند.
پسوند "گان" هم به معنی "جشن" است، و در نتیجه "سپندارمذگان" به معنی "جشن سپندارمذ" (جشن روز زن و زمین) است.
در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می‌‌شده است که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می‌‌شد، جشنی ترتیب می‌‌دادند متناسب با نام آن روز و ماه.
مثلن شانزدهمین روز هر ماه "مهر" نام داشت که در ماه مهر، «مهرگان» لقب می‌‌گرفت.
همینگونه هم روز پنجم هر ماه "سپندارمذ" یا "اسفندارمذ" نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم "اسفندارمذ" نام داشت، جشنی با همین عنوان می‌‌گرفتند.
"سپندارمذگان" جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند.
در این روز زنان به شوهران خود با مهر و محبت هدیه می‌‌دادند.
مردان نیز زنان و دختران را بر تخت فرمانروائی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند.
جشن "سپندارمذگان" یا "اسفندگان"، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده است.
در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است،
در مقابل زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند. اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى به اوج سعادت نمى رسند بلکه حرکت و جنبش نیز برایشان ناممکن است.
اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها ( همه زنان و مردان) داراى حقوق برابرند.
او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند.
ایرانیان باستان از جمله ملت هایی بودند که زندگی شان با جشن و سرور پیوند فراوانی داشته است.
آنها به مناسبت های گوناگون جشن می‌‌گرفتند و با شادمانی روزگار می‌‌گذرانده اند.
این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و جهان‌ بینی ایرانیان باستان است.
به امید آن روزی که تصمیم بگیریم تا روز عشق را از 25 بهمن (ولنتاین)
به 29 بهمن (سپندارمذگان ایرانیان باستان) منتقل کنیم!

هیچ نظری موجود نیست: