احتمالن کتابش را خوانده اید و یا از فیلمهای متعددی که در این مورد ساخته شده، دیده اید.
گفته میشود که اين مرد كه هنگام مردنش، حدود 45 سال سن داشت، در مجموع 34 سال از زندگي خود را در زندان سپري كرده بود!
حدود 305 سال پیش در روز 19 نوامبر سال 1703 میلادی در زمان سلطنت لویی چهاردهم ، پادشاه فرانسه،
یک زندانی مرموز که همواره یک ماسک به چهره داشت در زندان "باستیل" می میرد.
چند روز بعد، این مرد ناشناس را تحت نام "مارشیالی" در گورستان "سن پل" پاریس دفن می کنند.
این مرد که حدود 45 سال سن داشت در مجموع 34 سال از زندگی خود را در زندان سپری کرده بود.
او از سال 1669 تا 1681 میلادی در قلعه "پینیرول" سپس تا سال 1687 میلادی در قلعه "اگزیل"، آنگاه تا سال 1698 میلادی در قلعه "سنت مارگریت" و سرانجام تا هنگام مرگش در زندان "باستیل" پاریس محبوس بود.
در تمام این مدت، شخصی به نام آقای "سن مارس" زندانبان او بود.
هشت سال پس از مرگ «ماسک آهنین»، "پرنسس پالاتین"،
زن برادر پادشاه فرانسه ادعا می کند او یک لرد انگلیسی بود که علیه فرانسه توطئه می کرد.
از آن پس، افسانه و ادبیات به شخصیت او پرداخته و او را تحت نام «مردی با ماسک آهنین» به شهرت می رسانند.
در واقعیت این مرد ناشناس که هرگز فردی چهره اش را ندیده بود یک ماسک از جنس مخمل به چهره داشت و نه یک ماسک آهنین.
گفته می شد به دستور لویی چهاردهم پادشاه فرانسه او محکوم بود همواره، حتا هنگام خواب ماسک را به چهره داشته باشد.
سن مارس در طول 34 سال همواره مراقب اجرای این دستور لویی چهاردهم بود.
درباره هویت این زندانی فرضیه های زیادی وجود دارند:
آیا همان گونه که ولتر ادعا کرده بود، او برادر دوقلوی لویی چهاردهم بود؟ یا براساس برخی شایعات فرزند نامشروع پادشاه فرانسه بود؟
یا اینکه "دوک دوبوفور"، "کنت دو ورماندوا" یا "فوکه"، خزانه دار مغضوب شاه بود؟
به این ترتیب، در روز 19 نوامبر سال 1703 میلادی، در زمان سلطنت لویی چهاردهم یک زندانی مرموز که همواره یک ماسک به چهره داشت و در تاریخ به «مردی با ماسک آهنین» شهرت دارد در زندان باستیل می میرد.
هرگز راز هویت این مرد نگون بخت که مدت 34 سال از زندگی کوتاه خود زندانی بود و همواره یک ماسک بر چهره داشت فاش نشد.
"الکساندر دوما"، نویسنده برجسته با قلم توانایش در کتاب مشهورش فرضیه یک برادر دوقلوی لویی چهاردهم را زنده کرد که 8 ساعت پس از او متولد شده بود و برای مصالح سلطنت فرانسه دچار این سرنوشت شوم گردید.
در هر صورت هنوز کسی به درستی واقعیت این ماجرای مرموز و غم انگیز را نمیداند.
گفته میشود که اين مرد كه هنگام مردنش، حدود 45 سال سن داشت، در مجموع 34 سال از زندگي خود را در زندان سپري كرده بود!
حدود 305 سال پیش در روز 19 نوامبر سال 1703 میلادی در زمان سلطنت لویی چهاردهم ، پادشاه فرانسه،
یک زندانی مرموز که همواره یک ماسک به چهره داشت در زندان "باستیل" می میرد.
چند روز بعد، این مرد ناشناس را تحت نام "مارشیالی" در گورستان "سن پل" پاریس دفن می کنند.
این مرد که حدود 45 سال سن داشت در مجموع 34 سال از زندگی خود را در زندان سپری کرده بود.
او از سال 1669 تا 1681 میلادی در قلعه "پینیرول" سپس تا سال 1687 میلادی در قلعه "اگزیل"، آنگاه تا سال 1698 میلادی در قلعه "سنت مارگریت" و سرانجام تا هنگام مرگش در زندان "باستیل" پاریس محبوس بود.
در تمام این مدت، شخصی به نام آقای "سن مارس" زندانبان او بود.
هشت سال پس از مرگ «ماسک آهنین»، "پرنسس پالاتین"،
زن برادر پادشاه فرانسه ادعا می کند او یک لرد انگلیسی بود که علیه فرانسه توطئه می کرد.
از آن پس، افسانه و ادبیات به شخصیت او پرداخته و او را تحت نام «مردی با ماسک آهنین» به شهرت می رسانند.
در واقعیت این مرد ناشناس که هرگز فردی چهره اش را ندیده بود یک ماسک از جنس مخمل به چهره داشت و نه یک ماسک آهنین.
گفته می شد به دستور لویی چهاردهم پادشاه فرانسه او محکوم بود همواره، حتا هنگام خواب ماسک را به چهره داشته باشد.
سن مارس در طول 34 سال همواره مراقب اجرای این دستور لویی چهاردهم بود.
درباره هویت این زندانی فرضیه های زیادی وجود دارند:
آیا همان گونه که ولتر ادعا کرده بود، او برادر دوقلوی لویی چهاردهم بود؟ یا براساس برخی شایعات فرزند نامشروع پادشاه فرانسه بود؟
یا اینکه "دوک دوبوفور"، "کنت دو ورماندوا" یا "فوکه"، خزانه دار مغضوب شاه بود؟
به این ترتیب، در روز 19 نوامبر سال 1703 میلادی، در زمان سلطنت لویی چهاردهم یک زندانی مرموز که همواره یک ماسک به چهره داشت و در تاریخ به «مردی با ماسک آهنین» شهرت دارد در زندان باستیل می میرد.
هرگز راز هویت این مرد نگون بخت که مدت 34 سال از زندگی کوتاه خود زندانی بود و همواره یک ماسک بر چهره داشت فاش نشد.
"الکساندر دوما"، نویسنده برجسته با قلم توانایش در کتاب مشهورش فرضیه یک برادر دوقلوی لویی چهاردهم را زنده کرد که 8 ساعت پس از او متولد شده بود و برای مصالح سلطنت فرانسه دچار این سرنوشت شوم گردید.
در هر صورت هنوز کسی به درستی واقعیت این ماجرای مرموز و غم انگیز را نمیداند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر