در مورد اینترنت ملی تاکنون نظریهها و دیدگاههای مختلفی بیان شده که به عنوان مثال میتوان به مطلب «شبکه ملی اینترنت» اشاره کرد که در آن به صورت کلی به بررسی این پدیده پرداخته شده بود.
در هفتههای اخیر بار دیگر بحث اینترنت ملی داغ شده است، اما آنچه که شاید به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است، مزایا و معایب اینترنت ملی است و اینکه با توجه به سابقهٔ نه چندان روشن ایران در مورد فیلترینگ اینترنت، این فناوری تا چه میزان خطرناک است؟
مزایا و معایب اینترنت ملی
در طول دو سال گذشته هر از چند گاهی اسامی مختلفی برای این فناوری همراه با کلمهٔ «اینترنت» توسط مسئولین ایران به کار برده میشد، اسامی مانند اینترنت ملی، اینترنت پاک، اینترنت حلال و در این اواخر نیز از آن به عنوان شبکهٔ ملی اطلاعات نام برده شده است.
اما اگر از بازی با کلمات و اسامی مختلفی که هر یکی از مسئولین با توجه به علاقهٔ خود به واژهٔ اینترنت میچسباند بگذریم، باید گفت که اهمیت اینترنت ملی برای دولت ایران را میتوان در دو جنبهٔ مثبت و منفی بررسی کرد.
اگر بخواهیم از جنبهٔ مثبت به این فناوری نگاه کنیم، باید گفت که این پدیده هزینهٔ اینترنت را کاهش و سرعت آن را بالا میبرد، علاوه بر آن آموزش از راه دور و کلاسهای مجازی دانشگاههای مختلف در ایران راحتتر برگزار میشود و دانشجویان میتوانند بدون مشکل از اساتید دانشگاههای برتر کشور در دور افتادهترین دانشگاه ایران استفاده میکنند.
علاوه بر این ارسال و دریافت اطلاعات بانکی، نظامی، دولتی و... با امنیت بیشتری همراه خواهد بود و سرعت این تبادل اطلاعات که میتواند بر سرعت انجام کارهای اداری تاثیر مثبتی داشته باشد، افزایش خواهد یافت. به همین دلیل باید گفت که هر چند که نکات تاریکی در مورد این فناوری وجود دارد، اما ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان مانند چین و آمریکا در پی ایجاد یک شبکهٔ داخلی برای امنیت و افزایش کارآیی است.
اما نکات بالا تنها نیمهٔ روشن اینترنت ملی است ولی نمیتوان از نیمهٔ تاریک این فناوری به راحتی گذشت. نیمهٔ تاریکی که با نگاهی گذرا به سابقهٔ دولت ایران در زمینهٔ فیلترینگ اینترنت که با ایدهٔ مقابله با سایتهای پورن و ضد دین ایجاد شد، اما هر روز دامنهٔ آن گستردهتر میشود به گونهای که در طی دو سال گذشته به ابزاری کاملا سیاسی برای کنترل مخالفین سیاسی و هر آنچه بر وفق مراد مسئولین ایران نیست، تبدیل شده است.
برای درک بخش تاریک اینترنت ملی میتوان مورد ایران را با کشوری مانند مصر مقایسه کرد. در طی تظاهرات مردمی در ماه ژانویهٔ سال جاری میلادی (۲۰۱۱) دولت حسنی مبارک شبکهٔ جهانی اینترنت را در این کشور به صورت کامل قطع کرد تا شاید بتواند اعتراضهای مردمی را کنترل کند، هر چند که این اقدام به عقیدهٔ عدهای عاملی برای فروپاشی حکومت سی سالهٔ حسنی مبارک بود، اما از آن زمان به بعد سوالی که همراه مطرح شده است، احتمال قطع کامل اینترنت توسط دولتهای جهان است.
حال آنکه با توجه به اعتراضات بعد از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و ماجرای مصر، سوالی که همواره مطرح شده است، احتمال قطع کامل اینترنت از سوی دولت ایران بوده است. سوالی که به طور قطع نمیتوان به آن پاسخ داد اما آنچه روشن است آن است که با ایجاد شبکهٔ اینترنت ملی امکان اتفاق افتادن این حدس و گمانهای در زمانهای بحرانی بالا میرود؛ به چه صورت؟
بدین صورت که هم اکنون با توجه به نبود یک شبکهٔ داخلی یا همان ملی در ایران، تمامی تبادل اطلاعات امور زیربنایی مانند بانکها، دانشگاهها، راه و ترابری، نظامی و... از طریق شبکهٔ جهانی اینترنت صورت میگیرد، هر چند که برخی از امور خیلی حساس ممکن است از طریق شبکهٔ داخلی انجام بگیرید، اما این شبکه براساس شواهد موجود آنقدرها گسترده نیست که بتواند از عهدهٔ حجم کامل تبادل اطلاعات برآید. بر همین اساس دولت ایران در شرایط بحرانی مانند روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ تنها سرعت اینترنت را تا جایی که امکان داشت کاهش داد و به دلیل نیاز خودش به آن، قادر به قطع کامل اینترنت نبود.
حال آنکه اینترنت ملی را میتوان شبکهای موازی با اینترنت جهانی در نظر گرفت که با توجه به گستردگی آن میتواند تمامی تبادل اطلاعات حیاتی ایران را در کوتاه یا بلند مدت و در زمانهای بحرانی بر عهده بگیرد و بدین گونه اجازهٔ قطع کامل شبکهٔ جهانی اینترنت را در زمانهای بحرانی به دولت ایران بدهد.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که این ایده تنها یک حدس محتمل است که هر چند براساس سابقهٔ دولت ایران در سانسور اینترنت و ایدهٔ جنگ نرم دشمنانش از طریق اینترنت، امکان اجرای آن در شرایط بسیار بحرانی دور از چشم به نظر نمیرسد.
تاثیر اینترنت ملی بر استفاده کاربران ایران چیست؟
اما شاید شما به عنوان یکی از کاربران اینترنت در ایران مهمترین سوال بعد از مورد قبل که امکانپذیر بودن قطع کامل اینترنت توسط دولت ایران بود، تاثیر آن بر استفاده کاربران از شبکهٔ جهانی اینترنت است.
در پاسخ به این سوال باید گفت که در فروردین ماه سال جاری، مصاحبهای از آقای تقیپور در مورد جایگزین شدن اینترنت ملی به جای اینترنت جهانی منتشر شد که چند روز بعد، این سخنان از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تکذیب شد. علاوه بر آن آقای تفیپور در سخنانی در تیر ماه سال جاری نیز از عدم حذف شبکهٔ جهانی اینترنت با ایجاد شبکهٔ ملی ارتباطات (اینترنت ملی) خبر داد.
در مورد مزایای اینترنت ملی در ابتدای این مطلب صحبت شده است، اما نکتهای که شاید جالب توجه باشد ولی همچنان در آن شک و تردید وجود دارد، آن است که به کمک این فناوری دولت ایران قادر خواهد بود که برخی از ابزارهای دور زدن فیلترینگ که بدون رمزگذاری اطلاعات را رد و بلد میکنند را به کمک یک سرور واسطه رهگیری کند. به همین دلیل میتوان گفت که به کمک اینترنت ملی دست کم و با توجه به شواهد موجود رهگیری برخی از ابزارهای عبور از فیلترینگ راحتتر از گذشته میشود اما باز هم باید به این نکته تاکید کرد که به صورت دقیق و با توجه به اطلاعاتی کمی که وجود دارد نمیتوان نظر نهایی و قطعی در این مورد داد.
بر همین اساس باید گفت که بعد از قطع شدن کامل اینترنت و افزایش فیلترینگ اینترنت، امنیت سایبری کاربران اینترنت در ایران سومین موردی است که شاید بتوان آن را یکی از نقاط تاریک اینترنت ملی دانست، پروژهای که همچنان اطلاعات دقیقی از آن منتشر نشده است، تا جایی که کمال محامدپور، دبیر ستاد ICT معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از نبود تعریف مشخصی در مورد اینترنت ملی سخن گفته است و کارهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده است را تنها برداشت وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات دانسته است.
در نهایت باید گفت که با توجه به آنچه که در مورد اینترنت ملی وجود دارد، میتوان آن را چاقویی دور سر دانست که از یک سو میتواند باعث پیشرفت دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و... در ایران شود و از سوی دیگر میتواند فضای سایبر را از آنچه که هم اکنون است خفهتر و امنیتیتر کند؛ هر چند که براساس سابقهٔ دولت ایران و با توجه به تحریمهای مختلف در زمینهٔ فناوری اطلاعات از سوی شرکتهای بزرگی مانند گوگل و سرمایهگذاری هنگفت ایران در زمینهٔ فیلترینگ، گزینهٔ دوم محتملتر بنظر میرسد. اما برای پاسخ قطعی به این سوال باید صبر کرد و دید که با اجرای اینترنت ملی، چه اتفاقی برای شبکهٔ جهانی اینترنت خواهد افتاد.
در هفتههای اخیر بار دیگر بحث اینترنت ملی داغ شده است، اما آنچه که شاید به خوبی مورد بررسی قرار نگرفته است، مزایا و معایب اینترنت ملی است و اینکه با توجه به سابقهٔ نه چندان روشن ایران در مورد فیلترینگ اینترنت، این فناوری تا چه میزان خطرناک است؟
مزایا و معایب اینترنت ملی
در طول دو سال گذشته هر از چند گاهی اسامی مختلفی برای این فناوری همراه با کلمهٔ «اینترنت» توسط مسئولین ایران به کار برده میشد، اسامی مانند اینترنت ملی، اینترنت پاک، اینترنت حلال و در این اواخر نیز از آن به عنوان شبکهٔ ملی اطلاعات نام برده شده است.
اما اگر از بازی با کلمات و اسامی مختلفی که هر یکی از مسئولین با توجه به علاقهٔ خود به واژهٔ اینترنت میچسباند بگذریم، باید گفت که اهمیت اینترنت ملی برای دولت ایران را میتوان در دو جنبهٔ مثبت و منفی بررسی کرد.
اگر بخواهیم از جنبهٔ مثبت به این فناوری نگاه کنیم، باید گفت که این پدیده هزینهٔ اینترنت را کاهش و سرعت آن را بالا میبرد، علاوه بر آن آموزش از راه دور و کلاسهای مجازی دانشگاههای مختلف در ایران راحتتر برگزار میشود و دانشجویان میتوانند بدون مشکل از اساتید دانشگاههای برتر کشور در دور افتادهترین دانشگاه ایران استفاده میکنند.
علاوه بر این ارسال و دریافت اطلاعات بانکی، نظامی، دولتی و... با امنیت بیشتری همراه خواهد بود و سرعت این تبادل اطلاعات که میتواند بر سرعت انجام کارهای اداری تاثیر مثبتی داشته باشد، افزایش خواهد یافت. به همین دلیل باید گفت که هر چند که نکات تاریکی در مورد این فناوری وجود دارد، اما ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان مانند چین و آمریکا در پی ایجاد یک شبکهٔ داخلی برای امنیت و افزایش کارآیی است.
اما نکات بالا تنها نیمهٔ روشن اینترنت ملی است ولی نمیتوان از نیمهٔ تاریک این فناوری به راحتی گذشت. نیمهٔ تاریکی که با نگاهی گذرا به سابقهٔ دولت ایران در زمینهٔ فیلترینگ اینترنت که با ایدهٔ مقابله با سایتهای پورن و ضد دین ایجاد شد، اما هر روز دامنهٔ آن گستردهتر میشود به گونهای که در طی دو سال گذشته به ابزاری کاملا سیاسی برای کنترل مخالفین سیاسی و هر آنچه بر وفق مراد مسئولین ایران نیست، تبدیل شده است.
برای درک بخش تاریک اینترنت ملی میتوان مورد ایران را با کشوری مانند مصر مقایسه کرد. در طی تظاهرات مردمی در ماه ژانویهٔ سال جاری میلادی (۲۰۱۱) دولت حسنی مبارک شبکهٔ جهانی اینترنت را در این کشور به صورت کامل قطع کرد تا شاید بتواند اعتراضهای مردمی را کنترل کند، هر چند که این اقدام به عقیدهٔ عدهای عاملی برای فروپاشی حکومت سی سالهٔ حسنی مبارک بود، اما از آن زمان به بعد سوالی که همراه مطرح شده است، احتمال قطع کامل اینترنت توسط دولتهای جهان است.
حال آنکه با توجه به اعتراضات بعد از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و ماجرای مصر، سوالی که همواره مطرح شده است، احتمال قطع کامل اینترنت از سوی دولت ایران بوده است. سوالی که به طور قطع نمیتوان به آن پاسخ داد اما آنچه روشن است آن است که با ایجاد شبکهٔ اینترنت ملی امکان اتفاق افتادن این حدس و گمانهای در زمانهای بحرانی بالا میرود؛ به چه صورت؟
بدین صورت که هم اکنون با توجه به نبود یک شبکهٔ داخلی یا همان ملی در ایران، تمامی تبادل اطلاعات امور زیربنایی مانند بانکها، دانشگاهها، راه و ترابری، نظامی و... از طریق شبکهٔ جهانی اینترنت صورت میگیرد، هر چند که برخی از امور خیلی حساس ممکن است از طریق شبکهٔ داخلی انجام بگیرید، اما این شبکه براساس شواهد موجود آنقدرها گسترده نیست که بتواند از عهدهٔ حجم کامل تبادل اطلاعات برآید. بر همین اساس دولت ایران در شرایط بحرانی مانند روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ تنها سرعت اینترنت را تا جایی که امکان داشت کاهش داد و به دلیل نیاز خودش به آن، قادر به قطع کامل اینترنت نبود.
حال آنکه اینترنت ملی را میتوان شبکهای موازی با اینترنت جهانی در نظر گرفت که با توجه به گستردگی آن میتواند تمامی تبادل اطلاعات حیاتی ایران را در کوتاه یا بلند مدت و در زمانهای بحرانی بر عهده بگیرد و بدین گونه اجازهٔ قطع کامل شبکهٔ جهانی اینترنت را در زمانهای بحرانی به دولت ایران بدهد.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که این ایده تنها یک حدس محتمل است که هر چند براساس سابقهٔ دولت ایران در سانسور اینترنت و ایدهٔ جنگ نرم دشمنانش از طریق اینترنت، امکان اجرای آن در شرایط بسیار بحرانی دور از چشم به نظر نمیرسد.
تاثیر اینترنت ملی بر استفاده کاربران ایران چیست؟
اما شاید شما به عنوان یکی از کاربران اینترنت در ایران مهمترین سوال بعد از مورد قبل که امکانپذیر بودن قطع کامل اینترنت توسط دولت ایران بود، تاثیر آن بر استفاده کاربران از شبکهٔ جهانی اینترنت است.
در پاسخ به این سوال باید گفت که در فروردین ماه سال جاری، مصاحبهای از آقای تقیپور در مورد جایگزین شدن اینترنت ملی به جای اینترنت جهانی منتشر شد که چند روز بعد، این سخنان از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تکذیب شد. علاوه بر آن آقای تفیپور در سخنانی در تیر ماه سال جاری نیز از عدم حذف شبکهٔ جهانی اینترنت با ایجاد شبکهٔ ملی ارتباطات (اینترنت ملی) خبر داد.
در مورد مزایای اینترنت ملی در ابتدای این مطلب صحبت شده است، اما نکتهای که شاید جالب توجه باشد ولی همچنان در آن شک و تردید وجود دارد، آن است که به کمک این فناوری دولت ایران قادر خواهد بود که برخی از ابزارهای دور زدن فیلترینگ که بدون رمزگذاری اطلاعات را رد و بلد میکنند را به کمک یک سرور واسطه رهگیری کند. به همین دلیل میتوان گفت که به کمک اینترنت ملی دست کم و با توجه به شواهد موجود رهگیری برخی از ابزارهای عبور از فیلترینگ راحتتر از گذشته میشود اما باز هم باید به این نکته تاکید کرد که به صورت دقیق و با توجه به اطلاعاتی کمی که وجود دارد نمیتوان نظر نهایی و قطعی در این مورد داد.
بر همین اساس باید گفت که بعد از قطع شدن کامل اینترنت و افزایش فیلترینگ اینترنت، امنیت سایبری کاربران اینترنت در ایران سومین موردی است که شاید بتوان آن را یکی از نقاط تاریک اینترنت ملی دانست، پروژهای که همچنان اطلاعات دقیقی از آن منتشر نشده است، تا جایی که کمال محامدپور، دبیر ستاد ICT معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از نبود تعریف مشخصی در مورد اینترنت ملی سخن گفته است و کارهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده است را تنها برداشت وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات دانسته است.
در نهایت باید گفت که با توجه به آنچه که در مورد اینترنت ملی وجود دارد، میتوان آن را چاقویی دور سر دانست که از یک سو میتواند باعث پیشرفت دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و... در ایران شود و از سوی دیگر میتواند فضای سایبر را از آنچه که هم اکنون است خفهتر و امنیتیتر کند؛ هر چند که براساس سابقهٔ دولت ایران و با توجه به تحریمهای مختلف در زمینهٔ فناوری اطلاعات از سوی شرکتهای بزرگی مانند گوگل و سرمایهگذاری هنگفت ایران در زمینهٔ فیلترینگ، گزینهٔ دوم محتملتر بنظر میرسد. اما برای پاسخ قطعی به این سوال باید صبر کرد و دید که با اجرای اینترنت ملی، چه اتفاقی برای شبکهٔ جهانی اینترنت خواهد افتاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر