۱۳۹۰ بهمن ۷, جمعه

ریشه بعضی از لغات پارسی


مرد از مُردن است، زیرا زایندگی ندارد.
مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » است، زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود .
به daughter در انگلیسی توجه کنید، واژه daughter نیز همین دختر است .
gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده.
در اوستا این واژه به صورت "دوغْــذَر" doogh thar و در پهلوی "دوخت".
"دوغ" در در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد . آمده است.
اما پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده .
کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنین نامیده شدند.
پوست در، به پسر تبدیل شده است.
در پارسی باستان puthra پوثرَ و در پهلوی پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است.
در بسیاری از گویشهای کردی از جمله کردی فهلوی ( فَیلی ) هنوز پسوند « دَر » به کار می رود، مانند « نان دَر » که به معنی « کسی است که وظیفه ی غذا دادن به خانواده و اطرافیانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ » در « پدر » از پاییدن است .
پدر یعنی پاینده کسی که می پاید، کسی که مراقب خانواده اش است و آنان را می پاید .
پدر در اصل "پایدر" یا "پادر" بوده است .
جالب است که تلفظ « فاذر » در انگلیسی بیشتر به « پادَر » شبیه است تا تلفظ «پدر» !
در تلفظ ایتالیائی- اسپانیولی هم به پدر "پادره" می گویند.
خواهر ( خواهَر )از ریشه «خواه » است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است .
خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است .
بَرادر نیز در اصل بَرا + در استٍ ، یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد.
یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما .
« مادر » یعنی « پدید آورنده ی ما » .

نوشته : عادل اشکبوس
فرستنده : Hamid-Reza Mahmoudi

هیچ نظری موجود نیست: