در باره کوه زیبا و سربلتد "دماوند" چه میدانید؟
اطلاعاتی در باره تاریخچه و ویژگی های "کوه دماوند" :
نقل از : ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
ارتفاع : ۵٬۶۷۱ متر
مکان :مازندران، بخش لاریجان شهرستان آمل
گونه : آتشفشانی خاموش
آخرین فوران : سابقهٔ تاریخی وجود ندارد
کوه دَماوَند کوهی در شمال ایران است که به عنوان بلندترین کوه این کشور و بلندترین آتشفشان خاورمیانه شناخته میشود.
این کوه در قسمت مرکزی رشتهکوه البرز در جنوب دریای خزر و در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد.
کوه دماوند که از نظر تقسیمات کشوری در استان مازندران قرار دارد، به هنگام صاف و آفتابیبودن هوا، از شهرهای تهران، ورامین و قم و همچنین کرانههای دریای خزر قابل رؤیت است.
کوه دماوند در سیام تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد.
همچنین کوه دماوند از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانهٔ ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفتهاست.
از دماوند در اساطیر ایران هم یاد شدهاست و شهرتش بیش از هرچیز به این سبب است که ضحاک (پادشاهی ستمگر و اژدهافش) در آن به بند کشیده شدهاست.
در آثار ادبی فارسی نیز فراوان به این اسطوره و به طور کلّیتر کوه دماوند اشاره شدهاست.
دماوند دارای چشمههای آب گرم "لاریجان"، "اسک" و "وانه" است.
این قلّه در ۶۹ کیلومتری شمال شرقی تهران، ۶۲ کیلومتری غرب آمل و ۲۶ کیلومتری شمال شهر دماوند واقع شدهاست.
رودخانه "تینه" در شمال، رودخانه "هراز" در جنوب و شرق و رودخانه "دلیچای" در غرب این کوه واقع شدهاند.
قلهٔ دماوند در شرق کوهستان البرز مرکزی (استان مازندران) از رشته کوه البرز قرار دارد.
قلههای مجاور آن ورارو، سه سنگ، گل زرد، کاعون(کبود) و میانرود است.
کمینهٔ دمای هوا در ارتفاعات دماوند تا ۶۰ درجه زیرصفر (در زمستان) و تا یکی-دو درجه زیر صفر (در تابستان) پایین میآید.
سرعت توفان در دماوند گاهی از ۱۵۰ کیلومتر در ساعت میگذرد. سرعت باد در کوهپایهها گاه به هفتاد کیلومتر در ساعت میرسد.
میانگین بارندگی در ارتفاعات دماوند ۱۴۰۰ میلیمتر در سال است و بارش در ارتفاعات معمولاً به صورت برف است.
فشار هوا در قلّهٔ دماوند نصف فشار هوا در سطح دریا است.
دماوند یک کوه آتشفشانی مطبّق است که عمدتن در دوران چهارم زمینشناسی موسوم به دوران "هولوسین" تشکیل شده و نسبتن جوان است.
فعالیتهای آتشفشانی این کوه در حال حاضر محدود به تصعید گازهای گوگردی است.
آخرین فعالیتهای آتشفشانی این کوه مربوط به ۳۸۵۰۰ سال قبل بودهاست.
دماوند یک آتشفشان خفته است که امکان فعال شدن مجدد آن وجود دارد.
در برخی از سالها از جمله سال ۱۳۸۶، دود و بخارهایی از قله خارج شد که برخی از شاهدان آن را گواهی بر فعال شدن این آتشفشان پنداشتند.
اما در حقیقت در سالهای پر بارش، با نفوذ آب به درون قله و برخورد سنگهای داغ، جریانی از بخار آب از دهانه قله خارج میشود و چنین به نظر میرسد که فعالیتهای آتشفشانی صورت گرفتهاست.
قطر دهانه این آتشفشان در حدود ۴۰۰ متر است که دریاچهای از یخ آن را پوشاندهاست.
همچنین نشانههایی از وجود دهانههای قدیمی در پهلوهای جنوبی و شمالی کوه ملاحظه میشود.
-نام دماوند به دو صورت مشهور "دماوند" و "دنباوند" (با زبر یا پیش دال) ضبط شدهاست.
حتا در بعضی مآخذ هر دو صورت نام آمدهاست.
صورت دیگری که از نام این کوه ضبط شدهاست "دباوند" است.
این کوه را با نامهای کاملن متفاوت "بیکنی" و "جبل لاجورد" نیز ثبت کردهاند.
در مورد دلیل نامگذاری دماوند در فرهنگ معین آمدهاست:
«دم (دمه، بخار) + اوند = وند؛ دارای دمه و دود و بخار (آتشفشان)»
-شادروان احمد کسروی دربارهٔ نامگذاری دماوند یا دنباوند نظر کاملن متفاوتی دارد.
وی با استدلالهایی نسبتن پیچیده نامگذاری «نهاوند» و «دماوند» را مرتبط میداند و مینویسد:
«در زبانهای باستان «نها» بهمعنی پیش و «دما» بهضم دال بهمعنی پشت و دنبال بوده،...»
و در مورد «وند» مینویسد:
««وندن» در زبانهای باستان ایران بهمعنای «نهادن» بوده و یکی از معناهای «نهادن» واقع شدن و ایستادن برجایی است، و ناچار «وندن» نیز همان معنی را داشته و «وند» که ماضی آن است بهمعنی نهاد، برجایی ایستاد (واقعشد) میآمدهاست»
او در ادامه نتیجه میگیرد:
«پس «نهاوند» یعنی شهر یا آبادی یا قلعهٔ ایستاده در پیشرو و «دماوند» یعنی شهر یا آبادی یا قلعهٔ ایستاده در دنبال و پشت.
دماوند در اساطیر ایران جایگاه ویژهای دارد.
شهرت آن بیش از هر چیز در این است که فریدون از شخصیتهای اساطیری ایران، ضحاک را در آنجا در غاری به بند کشیدهاست و ضحاک آنجا زندانیاست تا آخرالزمان که بند بگسلد و کشتن خلق آغاز کند و سرانجام به دست گرشاسپ کشته شود.
هنوز هم بعضی از ساکنین نزدیک این کوه باور دارند که ضحاک در دماوند زندانی است و اعتقاد دارند که بعضی صداهایی که از کوه شنیده میشود، نالههای هموست.
در تاریخ بلعمی محل زیست کیومرث کوه دماوند دانسته شدهاستو گور فرزند وی هم آنجا دانسته شدهاست.
با این تفصیل که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه برآورد و کیومرث فرزند را در چاه فروهشت.
بلعمی سپس از مغان نقل کند که کیومرث بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز تا امروز (روزگار بلعمی) ده پانزده بار پرزند و به هوا برشود و از مغان نقل میکند که این آتش دیو را از فرزند او دور دارد.
به گفتهٔ تاریخ بلعمی جمشید به طبرستان به دماوند بود که سپاه ضحاک به وی رسید.
بنا به روایتی نبرد لشکر فریدون به سپه سالاری کاوه با ضحاک در حوالی دماوند بود.
دماوند بار دیگر در گاه پادشاهی منوچهر مطرح میشود؛
آرش کمانگیر از فراز آن تیری انداخت تا مرز میان ایران و توران را تعیین کند.
بعدها با پا گرفتن اساطیر سامی در ایران برخی شخصیتهای این اساطیر هم با دماوند ارتباطاتی یافتند.
از جمله «عوام معتقدند که سلیمانبن داوود، یکی از دیوان را که «صخر المارد» (سنگ سرکش) نام داشت در آنجا زندانی نمود.
گویند، بر قلهٔ دماوند، زمین هموار است و از چاهی که بر فراز آن قرار دارد، روشنی بیرون آید!»
در اشعار ایرانی معمولاً نام دماوند در ارتباط با اسطورهٔ به بند کشیده شدن ضحاک ظاهر میشود.
فردوسی در شاهنامه در ابیاتی که داستان به بند کشیده شدن ضحاک توسط فریدون را تصویر میکند، چنین سرودهاست:
برآن گونه ضحاک را بسته سخت سوی شیرخوان برد بیدار بخت
همی راند او را به کوه اندرون همی خواست کارد سرش را نگون
بیامد هم آنگه خجسته سروش به خوبی یکی راز گفتش به گوش
که این بسته را تا دماوند کوه بِبَر همچنان تازیان بیگروه
اسدی طوسی در گرشاسپنامه که به پیروی از شاهنامه سروده شدهاست به این اسطوره اشاره میکند.
در اشعار و منظومههای شاعران دیگر از این اسطوره دیده میشود.
همچنین گاه در عظمت به دماوند مثل زدهاند.
قصیده دماوندیه اثر ملک الشعرای بهار تنها یکی از چندین شعری است که در مورد دماوند سروده شدهاست.
دماوندیه اول او در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی با این مطلع آغاز گشت:
ای کوه سپیدسر، درخشان شو مانند وزو، شراره افشان شو
قصیدهٔ «دماوندیه دوم» که در سال ۱۳۰۱ توسط همین شاعر سروده شد، از شعرهای معروفی است که دربارهٔ دماوند سروده شدهاست
-دماوند در تاریخ :
آشوریان این کوه را کان سنگ لاجورد میانگاشتند.
البته ایشان در خطا بودند و سنگ لاجورد از بدخشان میآمدهاست.
در زمان تاخت و تاز آشوریها به فلات ایران این کوه بخشی از حدود مادها شمرده میشده و در متنهای آشوری هم بدان اشارهشدهاست. "سارگون دوم" در لشکرکشی خود سرزمینهای تا کوه دماوند را خراجگزار خود نموده بود.
در زمان "اسرحدون" نیز آشوریها تا پای کوه دماوند لشکر کشیدهبودند،
اما بهپیشروی ادامه ندادند چون دماوند و آنسوترش کویر لوت را پایان دنیا میپنداشتند.
"دیاکونوف" سنت گذاردن پیکر مردگان در کوهها را آیین مغانی میانگارد که در دامنه دماوند میزیستهاند و آیین خود را به دیگر جاهای ایران پراکندند.
در دامنهٔ دماوند تعداد زیادی گور پیش از تاریخ وجود دارد.
در سده هشتم میلادی در پای کوه دماوند دژی بودهاست که موبدی زرتشتی به نام "مَسمُغان" و پیروانش در آن میزیستهاند و این دژ به فرمان المهدی خلیفه عباسی ویرانگشته و مسمغان نیز کشته شد.
مسمغان (به عربی کبیرالمجوس) لقب بزرگان خاندان قارن بوده که تبار پارتی داشته و دارای سرزمینهایی در پای دماوند بودهاند.
-قله دماوند در فرهنگ کشورمان مظهر پایداری و استواری است و از گونههای مهم گیاهی آن میتوان از بومادران، پیر گیاه دماوندی، اسپرس کوهی و گون نام برد.
استفاده بیش از حد از ظرفیت قابل تحمل محیط و همچنین بهره برداری پوکه معدنی در اطراف این اثر طبیعی ملی، از مهمترین عوامل تهدید کننده در تخریب آن به شمار میآید.
اقتباس از بخشهائی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر