۱۳۹۰ دی ۱۳, سه‌شنبه

روز پس از شب یلدا، (روز یکم دی ماه) در ایران باستان



درباره ی مراسم شب یلدا بسیار نوشته اند و مینویسند،
اما میدانید ایرانیان در روز بعد از شب یلدا چه سنت هائی داشته و چه مراسمی را بر گزار میکردند؟
روز پس از شب یلدا را خور روز (روز خورشید) و دی گان می‌خواندند و آن روز را به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود.
(خرمدینان، این روز را "خرم روز" می‌نامیدند)
همچنین "خور روز"در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود و در این روز همگان از جمله شخص پادشاه لباس های ساده می‌ پوشیدند تا همه یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت و نه با فرمان و دستور!
در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن انواع دام و ماکیان هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها آنرا رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد وچه بسا که همین قطع موقت جنگ به صلح و صفائی طولانی تبدیل می گردید.
تعطیلی در این روز بیشتر از این رو بود که نمی‌خواستند احیانن مرتکب بدی شوند چون درآیین مهر، ارتکاب هر کار بد کوچکی نیز در روز تولد خورشید، گناهی بسیار بزرگ شمرده می شد.
ایرانیان درخت "سرو" را مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌ انگاشتند و در "خور روز" در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.

فرستنده : Kurosh Kalhor

***********************************************************
گاه نمای جشن‌ها و مناسبت‌های باستانی :
دی ماه باستانی
یكم دی/ اورمزد روز : از گرامی‌ترین روزهای ایرانیان به نام «خرم‌روز/ خور‌ روز (خورشید روز)» یا جشن «نود‌روز» (نود روز تا نوروز).
آغاز سال نو در برخی تقویم‌های ایران باستان كه هنوز نیز در پامیر و بدخشان بكار گرفته می‌شود. دیده شدن خورشید در این روز نه تنها «زایش خورشید» (← سی‌ام آذر) را نوید می‌دهد، بلكه آغاز روز، ماه، فصل و سال جدید نیز بوده است.
همچنین هنگام جشنی با نام «آب نو» در آذربایجان همراه با تعویض آبِ آب‌انبارها با آبِ تازه و با مراسمی همگانی.
پنجم دی/ سپندارمذ روز: جشنی همراه با بازار عمومی در سُـغد باستان.
یكم، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی چهار جشن منسوب به «دی/ دادار» (خداوند/ هرمزد). كوشیار گیلانی در «زیج جامع» این روزها را «دی جشن» می‌نامد.
چهاردهم دی/ گوش روز: جشن «سیر سور»، جشن گیاه‌خواری و به ویژه خوردن سیر. و نیز روز غلبه دیوان و كشته‌ شدن جمشید‌شاه در روایت‌های ایرانی. (در شـاهنامه فـردوسـی نیز پـدیده گوشتخواری پس از جمشید رواج می‌یابد.)
پانزدهم دی/ دی به مهر روز: جشنی همراه با ساخت تندیس‌‌ها و پیكرتراشی‌هایی به شكل انسان و گاه سوزاندن آن. در برخی متون از این روز بنام «بتیكان» یاد شده است كه به احتمال شكل تغیر یافته «دیبگان» است.
شانزدهم دی/ مهر روز: هنگام جشن «درامزینان» یا «كاكتل/ كاكثل» در متون ایرانی. جشنی بسیار كهن و اسطوره‌ای و ناشناخته كه نام‌های گوناگون آن ارتباط آن با «درفش كاویان» و «گاو كتل/ گاو درفش» را نشان می‌دهد.
در این روایت‌ها «فریدون» نیز جایگاه شاخصی دارد و می‌دانیم كه در باورهای كهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد (مانند پرورش فریدون توسط «گاو پُـرمایه/
بَـر مایه» و گرزه «گاو سر» فریدون). گونه‌های مختلف نام‌های این روز و این مراسم، همانند بسیاری از دیگر نام‌های كهن، نشانه دیرینگی این آیین و فراموش شدن شكل اصلی نام آنست.
این روز احتمالن در پیوند با دیده شدن صورت فلكی «گاو/ ثور» نیز بوده است.

بیست‌و‌سوم یا بیست‌وچهارم دی/ دی به دین روز یا دین روز : برابر با سیزدهم ژانویه و جشن تیرگان ارمنیان ایران.

هیچ نظری موجود نیست: