زوپیر(زوپیروس) نام سردار شجاع سپاه "داریوش بزرگ" است که نقش بزرگی را در فتح بابل به دست داریوش ایفا کرد.
ماجرا اینگونه است که در مارچ ۵۲۲ پیش از (ترسا) میلاد، یک مغول بنام گئومات ادعا کرد که بردیا پسر کورش بزرگ است و با این ترفند و دروغ چند ماه هم تاج و تخت ایران را بدست آورد.
تا اینکه در پایان خویشاوند کمبوجیه و بردیا، داریوش بزرگ، همراه با شش نفر دیگر (هفت تنان) این غاصب تاج و تخت ایران را کشتند و از آن پس داریوش پادشاه ایران شد.
این رویدادها زمینه ای را فراهم آورد که ایران با بحران های پرشماری روبرو شود.
یکی از این بحرانها، شورش "ندیتبئیره" (نیدیت بعل) در بابل بود.
او که خود را نبوکدنزار (نبوکدرچره) پسر نبونید (نبونئیت) می خواند شاهی را در بابل در دست گرفت.
داریوش بزرگ شتابان با سپاه بزرگی به سوی بابل تاخت ولی در آنجا با پدافند بابلی ها روبرو گردید.
با اینکه سپاه داریوش شهر را محاصره کرده بود ولی پدافند بابلی ها شکسته نمی شد و دروازه های شهر همچنان بسته مانده بود.
تا اینکه زوپیر پسر مگابیزوس (یکی از هفت تنان)، سردار دلیر سپاه داریوش اندیشید که با بریدن گوش ها و بینی خود، از داریوش بخواهد که به او، به این بهانه که داریوش او را تنبیه کرده است، پروانه و پروای (اجازه) پناهنده شدن به بابل بدهد، تا از درون بابل سبب واژگونی شهر شود.
داریوش با دیدن گوش و بینی بریده زوپیر او را دیوانه خواند ولی زوپیر در پاسخ گفت چون او می دانسته است که داریوش با برنامه او همنگر نخواهد بود، او را در برابر کار انجام شده قرار داده است.
زوپیر به بابل پناه آورد و بابلی ها با دیدن گوش ها و بینی بریده زوپیر باور کردند که داریوش او را تنبیه کرده است و از روی این که زوپیر بتواند از داریوش انتقام بگیرد در اختیار او سپاهی قرار دادند.
زوپیر در چندین جنگ با سپاه داریوش پیروزی هایی بدست آورد و این پیروزیها دیگر هیچ گمانی برای بابلی ها نمی گذاشت.
آنها کاملن بر این باور بودند که زوپیر، دشمن سرسخت داریوش بزرگ است.
ولی آنها در اشتباه بودند؛ در دم (لحظه) موعود زوپیر دروازه های شهر بابل را به روی سپاه داریوش باز کرد و سپاه ایران پدافند بابلی ها را در هم شکست و "ندیتبئیره" از بابل پا به فرار گذاشت.
سپاه داریوش، ندیتبئیره شاه دروغین را پیگرد کرد تا اینکه او را به کام مرگ فرستاد.
داریوش بزرگ به پاس خدمتی که زوپیر انجام داد او را به ساتراپی بدون خراج بابل برگزید.
زوپیر با دختر داریوش بزرگ ازدواج کرد و هوده (نتیجه) این ازدواج یک دختر بود و پسری به نام "مگابیزوس" (همنام پدر بزرگش).
مگابیزوس یکی از سرداران بزرگ سپاه خشیارشاه در جنگ با یونان بود. مگابیزوس هم با دختر خشیارشاه ازدواج کرد و نام پسرشان را زوپیر (زوپیروس) نهادند.
نوشته شده توسط : علیرضا مفید
ماجرا اینگونه است که در مارچ ۵۲۲ پیش از (ترسا) میلاد، یک مغول بنام گئومات ادعا کرد که بردیا پسر کورش بزرگ است و با این ترفند و دروغ چند ماه هم تاج و تخت ایران را بدست آورد.
تا اینکه در پایان خویشاوند کمبوجیه و بردیا، داریوش بزرگ، همراه با شش نفر دیگر (هفت تنان) این غاصب تاج و تخت ایران را کشتند و از آن پس داریوش پادشاه ایران شد.
این رویدادها زمینه ای را فراهم آورد که ایران با بحران های پرشماری روبرو شود.
یکی از این بحرانها، شورش "ندیتبئیره" (نیدیت بعل) در بابل بود.
او که خود را نبوکدنزار (نبوکدرچره) پسر نبونید (نبونئیت) می خواند شاهی را در بابل در دست گرفت.
داریوش بزرگ شتابان با سپاه بزرگی به سوی بابل تاخت ولی در آنجا با پدافند بابلی ها روبرو گردید.
با اینکه سپاه داریوش شهر را محاصره کرده بود ولی پدافند بابلی ها شکسته نمی شد و دروازه های شهر همچنان بسته مانده بود.
تا اینکه زوپیر پسر مگابیزوس (یکی از هفت تنان)، سردار دلیر سپاه داریوش اندیشید که با بریدن گوش ها و بینی خود، از داریوش بخواهد که به او، به این بهانه که داریوش او را تنبیه کرده است، پروانه و پروای (اجازه) پناهنده شدن به بابل بدهد، تا از درون بابل سبب واژگونی شهر شود.
داریوش با دیدن گوش و بینی بریده زوپیر او را دیوانه خواند ولی زوپیر در پاسخ گفت چون او می دانسته است که داریوش با برنامه او همنگر نخواهد بود، او را در برابر کار انجام شده قرار داده است.
زوپیر به بابل پناه آورد و بابلی ها با دیدن گوش ها و بینی بریده زوپیر باور کردند که داریوش او را تنبیه کرده است و از روی این که زوپیر بتواند از داریوش انتقام بگیرد در اختیار او سپاهی قرار دادند.
زوپیر در چندین جنگ با سپاه داریوش پیروزی هایی بدست آورد و این پیروزیها دیگر هیچ گمانی برای بابلی ها نمی گذاشت.
آنها کاملن بر این باور بودند که زوپیر، دشمن سرسخت داریوش بزرگ است.
ولی آنها در اشتباه بودند؛ در دم (لحظه) موعود زوپیر دروازه های شهر بابل را به روی سپاه داریوش باز کرد و سپاه ایران پدافند بابلی ها را در هم شکست و "ندیتبئیره" از بابل پا به فرار گذاشت.
سپاه داریوش، ندیتبئیره شاه دروغین را پیگرد کرد تا اینکه او را به کام مرگ فرستاد.
داریوش بزرگ به پاس خدمتی که زوپیر انجام داد او را به ساتراپی بدون خراج بابل برگزید.
زوپیر با دختر داریوش بزرگ ازدواج کرد و هوده (نتیجه) این ازدواج یک دختر بود و پسری به نام "مگابیزوس" (همنام پدر بزرگش).
مگابیزوس یکی از سرداران بزرگ سپاه خشیارشاه در جنگ با یونان بود. مگابیزوس هم با دختر خشیارشاه ازدواج کرد و نام پسرشان را زوپیر (زوپیروس) نهادند.
نوشته شده توسط : علیرضا مفید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر