متن ترانه مصلوب:
به صلیب صدا مصلوبم ای دوست/ تو گمان مبری مغلوبم ای دوست/ شرف نفس من اگه شد قفس من / به سکوت تن ندادم حالا میرم بیکفن/ وقتی گفتن یه گناه بود مثل دیدن یا شنیدن/ معنی آواز هم این بود ته بنبست داد کشیدن/ وقتی حتا توی خلوت فکر آزادی قفس بود / گفتنیها رو میگفتیم اگه فرصت یه نفس بود/ به گناه صدا با جرم گفتن/ اگه روی صلیب ویرون شدم من/ شرف نفس من اگه شد قفس من / به سکوت تن ندادم تا نمیرم بی کفن / تو شبهای سکوت فریاد من بود/ ته جنگل خواب، بیــــداری رود/ از غروب هراس تا صبح موعـــود / تیغ خشم خلیل بر قلب نمــــرود/ در عذاب تشنگی گم حسرت من بوی گندم/ بر دلم داغ شقایق از عذاب تلخ مردم/ از کسی که مثل بختک تو شبهام انداخته سایه/ یه سوال ساده کردم نفرت من شد گلایه !
به صلیب صدا مصلوبم ای دوست/ تو گمان مبری مغلوبم ای دوست/ شرف نفس من اگه شد قفس من / به سکوت تن ندادم حالا میرم بیکفن/ وقتی گفتن یه گناه بود مثل دیدن یا شنیدن/ معنی آواز هم این بود ته بنبست داد کشیدن/ وقتی حتا توی خلوت فکر آزادی قفس بود / گفتنیها رو میگفتیم اگه فرصت یه نفس بود/ به گناه صدا با جرم گفتن/ اگه روی صلیب ویرون شدم من/ شرف نفس من اگه شد قفس من / به سکوت تن ندادم تا نمیرم بی کفن / تو شبهای سکوت فریاد من بود/ ته جنگل خواب، بیــــداری رود/ از غروب هراس تا صبح موعـــود / تیغ خشم خلیل بر قلب نمــــرود/ در عذاب تشنگی گم حسرت من بوی گندم/ بر دلم داغ شقایق از عذاب تلخ مردم/ از کسی که مثل بختک تو شبهام انداخته سایه/ یه سوال ساده کردم نفرت من شد گلایه !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر