“آتوسا مومنی” مدیر کل دفتر ثبت و حفظ و احیای آثار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که در مراسم نشست پژوهشی “سرزمینمن” به مناسبت “ثبت دانش دریانوردی ایرانیان در خلیجفارس” گفت: «زمانی که یک اثر در یونسکو به ثبت میرسد و به جهانیان معرفی میشود، دیگر تنها متعلق به یک ملت نیست، بلکه به آن معناست که آن اثر آنقدر مهم و تاثیرگذار است که از جمله داراییهای یک ملت فراتر میرود و در تعلق تمدن بشری قرار میگیرد. شاید این برای نخستین بار باشد که نام خلیجفارس و بدون هیچ حاشیه و اعتراضی در مهمترین نهاد فرهنگی جهان به ثبت رسیدهاست.»
مومنی عنوان کرد: «پرونده دانش دریانوردی و لنجسازی نیز که چند روز پیش در نشست اعضای یونسکو بررسی و در فهرست میراث ناملموس جهانی به ثبت رسید، یکی از همیننمونهها بود. این پرونده بهترین و تاثیرگذارترین پرونده ما بود که بدون هیچ ایرادی از طرف یونسکو پذیرفتهشد. ثبت پرونده در این حوزه کمی سختگیرانه است و کشورها غالبا موفق به ثبت آثارشان نمیشوند، اما ما امسال با ثبت دو پرونده دانش دریانوردی و نقالی در این زمینه رکوردار بودیم.»
وی ادامه داد: «تا پیش از این، نام خلیجفارس در کتابهایی که در زمینه باستانشناسی در خارج کشور منتشر میشدند، به راحتی اجازه چاپ نداشت، چون معمولا با مخالفت اعراب روبرو میشدند، اما با ثبت این پرونده در یونسکو قطعا این وضعیت تغییر خواهد کرد. در این پرونده ما توانستیم از صفر تا ۱۰۰ دانش و تواناییهای دریانوردیمان را در خلیجفارس معرفی کنیم، علاوه بر این دانش مربوط به ساخت لنج و کشتی، آیینهای مرتبط با دریا، مثل نوروز صیاد، شوشیها و دانشهای دیگر مثل نجوم و ستارهشناسی ایرانی را هم ثبت کنیم.»
مومنی از تاریخچه این میراث در ایران یاد کرد و افزود: «تاریخچه حضور دریانوردی در ایران مطابق با مهرهایی که در منطقه چغامیش بهدست آمده به هزاره سوم پیش از میلاد میرسد. در این دوران ساکنان مناطق ساحلی خلیج فارس برای تجارت و نقل و انتقال از آن استفاده میکردند، به مرور هرقدر که جلوتر آمدیم استفاده از این ظرفیتها بیشتر شد. علاوهبر این در مهرهای استوانهای و استامپی که در منطقه بهدست آمدهاند همهگیری این دانش را بیش از پیش در خلیج فارس نشان میدهد.»
مدیرکل دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی به نحوه تهیه و ثبت پروندهها در یونسکو اشاره کرد و گفت: «ابتدا هر اثری باید در فهرست میراث ملی به ثبت برسد و پس از آن برای ثبت جهانی مطرح شود. این پرونده به عنوان یکی از پیشنهادات ایران برای ثبت در فهرست آثار ناملموس پیشنهاد شد و در اولویتبندیها برای سال ۲۰۱۱ در نظر گرفتهشد و مراحل اداری مربوطه را طی کرد تا اینکه امسال توانست در این جایگاه قرار بگیرد. پس از آنکه این اثر در فهرست به ثبت رسید، همچون آثار ثبت شده دیگر ما موظف به حفاظت و احیای آن اثر میشویم.»
ثبت پرونده در یونسکو معجزه بود
“ساسان قاسمی”، معاون دفتر ثبت و حفظ و احیای آثار سازمان میراث فرهنگی نیز در ادامه صحبتهای مومنی به تاریخچه شکلگیری این پرونده اشاره کرد و گفت: «برای پرداختن به این پرونده و روند تهیه آن باید کمی عقبتر بروم، به آذرماه سال ۸۷ که برای تهیه پروندهای در معاونت صنایعدستی با مجله “سرزمینمن” آشنا شدم، از همان شماره اول مجله بخش ثابتی با عنوان خلیجفارس وجود داشت که به آثار، آیینها و طبیعتی میپرداخت که در ارتباط با خلیجفارس بود.»
وی ادامه داد: «اواخر بهمن ۱۳۸۸ نامهای از سوی “محمدرضا مجیدی” نماینده دائم ایران در یونسکو دریافت کردیم و موظف شدیم، چهار پرونده را در مدت کوتاهی تا چهارم فروردین ۱۳۸۹ به یونسکو بفرستیم. در آن زمان با توجه به فرصت کوتاهی که در اختیار داشتیم و بررسیهایی که انجام دادیم، متوجه شدیم که بهترین گزینه برای تهیه یکی از همین پروندهها که پرونده دانش دریانوردی بود، ماهنامه “سرزمین من” است؛ چون از قبل پژوهشهایی درباره خلیج فارس انجام داده و منتشر کردهبود. به این ترتیب با سردبیر مجله جلسهای گذاشتیم و در یک برنامه فشرده پرونده شامل مطالعات اسنادی و میدانی میشد، جمع و در نهایت ۲۷ اسفندماه ۱۳۸۸ پرونده را تحویل گرفتیم. سوم فروردینماه ۱۳۸۹ دیگر اقدامات مربوط به آن را انجام دادیم و در نهایت با مشکلات بسیاری توانستیم پرونده را به موقع برای یونسکو بفرستیم.»
قاسمی ثبت این پرونده را در یونسکو به معجزه تشبیه کرد و گفت: «شاید به نظر بیاید اغراق بیاید، اما من ثبت این پرونده را چیزی همچون معجزه میدانم. شما به تنشها و مناقشات سیاسی موجود در زمینه نام خلیجفارس مطلع هستید، اما زمانی که پرونده برای ثبت به یونسکو رسید، در هیچکدام از مراحل کارشناسی داوردی گرفته تا رای نهایی که نمایندگان تمام کشورهای عربی هم حضور داشتند، هیچ ایرادی وارد نشد و پرونده به ثبت رسید، انگار که خداوند گویشهایشان را کر و چشمانشان را کور کردهبود. این برای نخستین بار است که در مجامع رسمی نام ایران و خلیجفارس بدون هیچگونه مشکل و ایرادی به ثبت رسیدند.»
پرونده ۲۰ روزه کامل شد
“رضا مختاری” سردبیر ماهنامه سرزمین من و مسئول تهیه این پرونده در خصوص این پرونده و نحوه تهیه آن عنوان کرد: «تمام این پرونده ظرف مدت ۲۰ روز شروع و به انتهایش رسید. من فکر میکنم موفقیت ما هم در تهیه به موقع و کامل آن هم به خاطر تجربهای بود که در تهیه پروندههای مشابه در سرزمین من داشتیم. ما ابتدا پروندههایی را که بیشترین شباهت را با پرونده ما داشتند، بررسی کرده و اسناد و مدارک مورد نیاز را همچون ارائه برای یک دادگاه قضایی آماده کردیم تا در زمان ثبت نتوان هیچ خللی به آن وارد کرد. »
وی با بیان اینکه مطابق با استانداردهای یونسکو یک فیلم کوتاه ۱۰ دقیقهای هم باید همراه دیگر مستندات ارسال شود، ادامه داد: «بررسیهای ما طی مدت این ۲۰ روز در سه استان بوشهر، هرمزگان و خوزستان و همچنین جزایر خلیجفارس توسط یک گروه فیلمبرداری به نتیجه رسید، حتی در مرحله آخر و صدا گذاری فیلم باز هم تلاش ما این بود که کار را بدون نقص به انتها برسانیم و یک روز مانده به تحویل نهایی کار یک خانم هلندی را که برای گویندگی در رادیو توانستهبودند یک جایزه جهانی را به دست بیاورند، برای خواندن روایت فیلم انتخاب کنیم.»
“علی شهیدی” یکی از پژوهشگران سرزمین من که در تهیه این پرونده مشارکت داشت، در خصوص تهیه این پرونده گفت: «شاید ان چیزی که در ثبت پرونده با عنوان معجزه از آن نام برده میشود، روشی باشد که در تهیه پرونده در پیش گرفتیم تا کشورهای عربی همسایه نتوانند به آن کمترین ایرادی وارد کنند. ما تاریخ دریانوردی را از دوره پیش از اسلام شروع کنیم. در واقع داستان را با این قصه کهن ایرانی و ایزد «وایو» یا «وای» آغاز شد. ایزدی که ایرانیان آن را در خشکی با بادگیرها و در دریاها با بادبان به بند می کشند و از نیروی آن استفاده میکنند. این داشتهها را در دورههای قبل از اسلام با مستندات زباشناسی، باستانشناسی، سکهها، مهرها و… در دورههای اسلامی به کمک نسخههای خطی فارسی و عربی، مینیاتورها و تصاویر مختلف آنها را مستند کردیم.»
وی ادامه داد: « در واقع آن حرفهایی را که ما میخواستیم درباره دانش دریانوردی خودمان بزنیم و به قول معروف از خودمان تعریف کنیم، را از زبان دیگران گفتیم. هرودوت، یا محققان هندی و پاکستانی بزرگ یا دیگر دوستان مورخ به نوعی به کمک کردند و منبع گفتهها ما شدند. به این ترتیب نه از خود چندان تعریفی کردیم و تمام گفتههایمان مستند شد و هم نمایندگان این کشورها در یونسکو را در زمان رایگیری با خود همراه کردیم.»
نه تنها دانش دریانوردی که میراث علمیمان ثبت شد
شهیدی عنوان کرد: « ما در این پرونده تنها دانش دریانوردی مان را ثبت نکردیم، بلکه میراث علمیمان را که پایه دانشدریاوردی است از ستارهشناسی گرفته تا ابزارسازی و سبکهای زندگی به ثبت رساندیم. گذشته از این موارد این برای نخستین بار بود که میراث شفاهی این منطقه، نام جزایر ابوموسی، تنبهای بزرگ و کوچک،لاوان، کیش،و… را بدون ایجاد حساسیت به نام ایران ثبت کنیم و برای نخستین بار در یک سند رسمی نام فارسی ابومسی را در کنار نام فعلیاش ذکر کنیم، «گپسبزو» نام باستانی این جزیره است، که ایرانیان به دلیل سبزی و خرمیاش به آن اطلاق میکردند.»
موزههای دریانوردی ایران را دریابیم
“محسن ظهوری” یکی دیگر از پژوهشگرانی که کار تهیه این پرونده را بر عهده داشت هم در این نشست عنوان کرد: «در این سفر بخش زیادی از دانش دریانوردی و فرهنگ شفاهی ایرانیان در منطقه جنوب ایران به ثبت رسید که بخش زیادی از آن در حال از بین رفتن است. بسیاری از کسانی که حاملان این فرهنگ هستند یا درگذشتهاند یا در گوشهای افتادهاند و کسی هم از وضعیت آنها و دانشی که در سینه آنها نهفتهاست خبر ندارد.»
وی با تاکید بر اینکه این میراث در حال نابودی است، ادامه داد: «با قطعیت میتوانم بگویم که در خانه بسیاری از دریانوردان پیشین جزایر جنوبی که امروز یا درگذشتهاند و یا بسیار پیرند، ابزاری تاریخی در حال از بین رفتن و پوسیدن است که همه آنها میتواند یکی از بزرگترین موزههای دریانوردی ایران را تشکیل بدهد.»
*ایرنا
مومنی عنوان کرد: «پرونده دانش دریانوردی و لنجسازی نیز که چند روز پیش در نشست اعضای یونسکو بررسی و در فهرست میراث ناملموس جهانی به ثبت رسید، یکی از همیننمونهها بود. این پرونده بهترین و تاثیرگذارترین پرونده ما بود که بدون هیچ ایرادی از طرف یونسکو پذیرفتهشد. ثبت پرونده در این حوزه کمی سختگیرانه است و کشورها غالبا موفق به ثبت آثارشان نمیشوند، اما ما امسال با ثبت دو پرونده دانش دریانوردی و نقالی در این زمینه رکوردار بودیم.»
وی ادامه داد: «تا پیش از این، نام خلیجفارس در کتابهایی که در زمینه باستانشناسی در خارج کشور منتشر میشدند، به راحتی اجازه چاپ نداشت، چون معمولا با مخالفت اعراب روبرو میشدند، اما با ثبت این پرونده در یونسکو قطعا این وضعیت تغییر خواهد کرد. در این پرونده ما توانستیم از صفر تا ۱۰۰ دانش و تواناییهای دریانوردیمان را در خلیجفارس معرفی کنیم، علاوه بر این دانش مربوط به ساخت لنج و کشتی، آیینهای مرتبط با دریا، مثل نوروز صیاد، شوشیها و دانشهای دیگر مثل نجوم و ستارهشناسی ایرانی را هم ثبت کنیم.»
مومنی از تاریخچه این میراث در ایران یاد کرد و افزود: «تاریخچه حضور دریانوردی در ایران مطابق با مهرهایی که در منطقه چغامیش بهدست آمده به هزاره سوم پیش از میلاد میرسد. در این دوران ساکنان مناطق ساحلی خلیج فارس برای تجارت و نقل و انتقال از آن استفاده میکردند، به مرور هرقدر که جلوتر آمدیم استفاده از این ظرفیتها بیشتر شد. علاوهبر این در مهرهای استوانهای و استامپی که در منطقه بهدست آمدهاند همهگیری این دانش را بیش از پیش در خلیج فارس نشان میدهد.»
مدیرکل دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی به نحوه تهیه و ثبت پروندهها در یونسکو اشاره کرد و گفت: «ابتدا هر اثری باید در فهرست میراث ملی به ثبت برسد و پس از آن برای ثبت جهانی مطرح شود. این پرونده به عنوان یکی از پیشنهادات ایران برای ثبت در فهرست آثار ناملموس پیشنهاد شد و در اولویتبندیها برای سال ۲۰۱۱ در نظر گرفتهشد و مراحل اداری مربوطه را طی کرد تا اینکه امسال توانست در این جایگاه قرار بگیرد. پس از آنکه این اثر در فهرست به ثبت رسید، همچون آثار ثبت شده دیگر ما موظف به حفاظت و احیای آن اثر میشویم.»
ثبت پرونده در یونسکو معجزه بود
“ساسان قاسمی”، معاون دفتر ثبت و حفظ و احیای آثار سازمان میراث فرهنگی نیز در ادامه صحبتهای مومنی به تاریخچه شکلگیری این پرونده اشاره کرد و گفت: «برای پرداختن به این پرونده و روند تهیه آن باید کمی عقبتر بروم، به آذرماه سال ۸۷ که برای تهیه پروندهای در معاونت صنایعدستی با مجله “سرزمینمن” آشنا شدم، از همان شماره اول مجله بخش ثابتی با عنوان خلیجفارس وجود داشت که به آثار، آیینها و طبیعتی میپرداخت که در ارتباط با خلیجفارس بود.»
وی ادامه داد: «اواخر بهمن ۱۳۸۸ نامهای از سوی “محمدرضا مجیدی” نماینده دائم ایران در یونسکو دریافت کردیم و موظف شدیم، چهار پرونده را در مدت کوتاهی تا چهارم فروردین ۱۳۸۹ به یونسکو بفرستیم. در آن زمان با توجه به فرصت کوتاهی که در اختیار داشتیم و بررسیهایی که انجام دادیم، متوجه شدیم که بهترین گزینه برای تهیه یکی از همین پروندهها که پرونده دانش دریانوردی بود، ماهنامه “سرزمین من” است؛ چون از قبل پژوهشهایی درباره خلیج فارس انجام داده و منتشر کردهبود. به این ترتیب با سردبیر مجله جلسهای گذاشتیم و در یک برنامه فشرده پرونده شامل مطالعات اسنادی و میدانی میشد، جمع و در نهایت ۲۷ اسفندماه ۱۳۸۸ پرونده را تحویل گرفتیم. سوم فروردینماه ۱۳۸۹ دیگر اقدامات مربوط به آن را انجام دادیم و در نهایت با مشکلات بسیاری توانستیم پرونده را به موقع برای یونسکو بفرستیم.»
قاسمی ثبت این پرونده را در یونسکو به معجزه تشبیه کرد و گفت: «شاید به نظر بیاید اغراق بیاید، اما من ثبت این پرونده را چیزی همچون معجزه میدانم. شما به تنشها و مناقشات سیاسی موجود در زمینه نام خلیجفارس مطلع هستید، اما زمانی که پرونده برای ثبت به یونسکو رسید، در هیچکدام از مراحل کارشناسی داوردی گرفته تا رای نهایی که نمایندگان تمام کشورهای عربی هم حضور داشتند، هیچ ایرادی وارد نشد و پرونده به ثبت رسید، انگار که خداوند گویشهایشان را کر و چشمانشان را کور کردهبود. این برای نخستین بار است که در مجامع رسمی نام ایران و خلیجفارس بدون هیچگونه مشکل و ایرادی به ثبت رسیدند.»
پرونده ۲۰ روزه کامل شد
“رضا مختاری” سردبیر ماهنامه سرزمین من و مسئول تهیه این پرونده در خصوص این پرونده و نحوه تهیه آن عنوان کرد: «تمام این پرونده ظرف مدت ۲۰ روز شروع و به انتهایش رسید. من فکر میکنم موفقیت ما هم در تهیه به موقع و کامل آن هم به خاطر تجربهای بود که در تهیه پروندههای مشابه در سرزمین من داشتیم. ما ابتدا پروندههایی را که بیشترین شباهت را با پرونده ما داشتند، بررسی کرده و اسناد و مدارک مورد نیاز را همچون ارائه برای یک دادگاه قضایی آماده کردیم تا در زمان ثبت نتوان هیچ خللی به آن وارد کرد. »
وی با بیان اینکه مطابق با استانداردهای یونسکو یک فیلم کوتاه ۱۰ دقیقهای هم باید همراه دیگر مستندات ارسال شود، ادامه داد: «بررسیهای ما طی مدت این ۲۰ روز در سه استان بوشهر، هرمزگان و خوزستان و همچنین جزایر خلیجفارس توسط یک گروه فیلمبرداری به نتیجه رسید، حتی در مرحله آخر و صدا گذاری فیلم باز هم تلاش ما این بود که کار را بدون نقص به انتها برسانیم و یک روز مانده به تحویل نهایی کار یک خانم هلندی را که برای گویندگی در رادیو توانستهبودند یک جایزه جهانی را به دست بیاورند، برای خواندن روایت فیلم انتخاب کنیم.»
“علی شهیدی” یکی از پژوهشگران سرزمین من که در تهیه این پرونده مشارکت داشت، در خصوص تهیه این پرونده گفت: «شاید ان چیزی که در ثبت پرونده با عنوان معجزه از آن نام برده میشود، روشی باشد که در تهیه پرونده در پیش گرفتیم تا کشورهای عربی همسایه نتوانند به آن کمترین ایرادی وارد کنند. ما تاریخ دریانوردی را از دوره پیش از اسلام شروع کنیم. در واقع داستان را با این قصه کهن ایرانی و ایزد «وایو» یا «وای» آغاز شد. ایزدی که ایرانیان آن را در خشکی با بادگیرها و در دریاها با بادبان به بند می کشند و از نیروی آن استفاده میکنند. این داشتهها را در دورههای قبل از اسلام با مستندات زباشناسی، باستانشناسی، سکهها، مهرها و… در دورههای اسلامی به کمک نسخههای خطی فارسی و عربی، مینیاتورها و تصاویر مختلف آنها را مستند کردیم.»
وی ادامه داد: « در واقع آن حرفهایی را که ما میخواستیم درباره دانش دریانوردی خودمان بزنیم و به قول معروف از خودمان تعریف کنیم، را از زبان دیگران گفتیم. هرودوت، یا محققان هندی و پاکستانی بزرگ یا دیگر دوستان مورخ به نوعی به کمک کردند و منبع گفتهها ما شدند. به این ترتیب نه از خود چندان تعریفی کردیم و تمام گفتههایمان مستند شد و هم نمایندگان این کشورها در یونسکو را در زمان رایگیری با خود همراه کردیم.»
نه تنها دانش دریانوردی که میراث علمیمان ثبت شد
شهیدی عنوان کرد: « ما در این پرونده تنها دانش دریانوردی مان را ثبت نکردیم، بلکه میراث علمیمان را که پایه دانشدریاوردی است از ستارهشناسی گرفته تا ابزارسازی و سبکهای زندگی به ثبت رساندیم. گذشته از این موارد این برای نخستین بار بود که میراث شفاهی این منطقه، نام جزایر ابوموسی، تنبهای بزرگ و کوچک،لاوان، کیش،و… را بدون ایجاد حساسیت به نام ایران ثبت کنیم و برای نخستین بار در یک سند رسمی نام فارسی ابومسی را در کنار نام فعلیاش ذکر کنیم، «گپسبزو» نام باستانی این جزیره است، که ایرانیان به دلیل سبزی و خرمیاش به آن اطلاق میکردند.»
موزههای دریانوردی ایران را دریابیم
“محسن ظهوری” یکی دیگر از پژوهشگرانی که کار تهیه این پرونده را بر عهده داشت هم در این نشست عنوان کرد: «در این سفر بخش زیادی از دانش دریانوردی و فرهنگ شفاهی ایرانیان در منطقه جنوب ایران به ثبت رسید که بخش زیادی از آن در حال از بین رفتن است. بسیاری از کسانی که حاملان این فرهنگ هستند یا درگذشتهاند یا در گوشهای افتادهاند و کسی هم از وضعیت آنها و دانشی که در سینه آنها نهفتهاست خبر ندارد.»
وی با تاکید بر اینکه این میراث در حال نابودی است، ادامه داد: «با قطعیت میتوانم بگویم که در خانه بسیاری از دریانوردان پیشین جزایر جنوبی که امروز یا درگذشتهاند و یا بسیار پیرند، ابزاری تاریخی در حال از بین رفتن و پوسیدن است که همه آنها میتواند یکی از بزرگترین موزههای دریانوردی ایران را تشکیل بدهد.»
*ایرنا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر