۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

آرش مهاجری مانکن ایرانی که در ایران و ایتالیا فعالیت می کند












او یک مدل است. یک فتومدل تجاری. یک مانکن. مدل‌ها را معمولاً با نام برندی که تبلیغاتش از سایرین بیشتر و معروف‌تر است می‌شناسند، بنابراین شاید بهتر باشد برای معرفی‌اش بگوییم، آرش مهاجری مدل ماکسیم، پوشاک آقایان.
متولد ۲۳ تیر ۱۳۶۵ شیراز ، قد ۱۸۸، وزن ۸۶ ،رنگ چشم سبز ، رنگ مو قهوره ای مشکی
او یک مدل است. یک فتومدل تجاری. یک مانکن. مدل‌ها را معمولاً با نام برندی که تبلیغاتش از سایرین بیشتر و معروف‌تر است می‌شناسند، بنابراین شاید بهتر باشد برای معرفی‌اش بگوییم، آرش مهاجری مدل ماکسیم، پوشاک آقایان.این چیزی است که روی بیلبوردها دیده می‌شود.
یکی از قدیمی‌ترین مدل‌های ایرانی است که از همان ابتدای جوانی وارد این حرفه شده، اتفاقی که در خارج از ایران هم در همین سال‌ها رخ می‌دهد و شاید همین نشانه حرفه‌ای بودنش باشد.
* چرا تصمیم گرفتی یک مدل یا فتومدل باشی؟
تصمیم خیلی جدی برای مدل شدن نداشتم، درحقیقت خیلی اتفاقی این ماجرا شکل گرفت. اینطور نبود که من از یک سنی به بعد تصمیم قطعی و هدفمند گرفته باشم که مدل بشوم.
* پس این اتفاق اولین‌بار چطور افتاد؟
همه چیز از یک آموزشگاه درس شروع شد، درس خواندن در کلاس‌های تقویتی؛ مدیر آموزشگاه که چند ماهی بود مرا درکلاس‌ها می‌دید، پیشنهاد داد که وارد حرفه تبلیغات تجاری بشوم، مرا به یکی از دوستانش که در کار مدلینگ و تبلیغات بود معرفی کرد و از همان زمان من با یک دنیای جدید در زمینه تجارت و تبلیغات آشنا شدم. شش سال مدت زمان کمی برای تجربه کسب کردن نیست. تمام تلاشم در همه این مدت این بوده که بتوانم هم قواعد و اصول صحیح حرفه‌ای که انتخاب کردم را یاد بگیرم و هم به شکل صحیحی رفتار کنم.
* منظورت از قواعد و اصول مدلی چیست؟
خب ببینید این یک نظریه عامیانه است که مگر مدل بودن هم شغل است؟ اگر بخواهیم از دیدگاه تخصصی و حرفه‌ای به کار مدلینگ نگاه کنیم باید بگویم که نه تنها مدل بودن یک شغل و یک تخصص است، بلکه ابعاد گسترده‌ای از سایر تخصص‌ها را هم دربر می‌گیرد. مهمترین علمی که برای حرفه مدلینگ کاربرد دارد روانشناسی است.
اما در سطح جامعه چنین چیزی هنوز به شکل درست و اصولی‌اش پذیرفته شده نیست، هنوز مردم چیزی از این که یک فرد برای مدل شدن آموزش می‌بیند، تمرین می‌کند و حتی سختی می‌کشد نمی‌دانند.
حتی عده زیادی فکر می‌کنند چه کار راحتی! همین که چهره‌ات خوب باشد، می‌روی جلوی دوربین عکاس می‌ایستی و تیک تیک شاتر دوربین صدا می‌دهد و عکس‌ها روی بیلبوردها می‌رود. در صورتی که واقعیت ماجرا اصلاً این شکل نیست.
* یعنی تو می‌گویی حرفه یک مدل و مانکن هنوز برای مردم باورپذیر نیست!
دقیقاً، به این خاطر که مانکن بودن، مدل بودن هنوز در ایران جا نیفتاده، هنوز استاندارد مشخصی برای ارزیابی معیارهای یک مانکن خوب یا یک مانکن حرفه‌ای وجود ندارد. در اروپا و آمریکا مؤسسه‌ها و شرکت‌های صاحب نام و معتبر زیادی هستند که در این زمینه فعالیت می‌کنند.
* یعنی مانکن پرورش می‌دهند؟
بله، عده‌ای که در امر تجارت و تبلیغات حرفه‌ای هستند استعدادیابی می‌کنند، جوان‌هایی را که قابلیت مانکن شدن دارند انتخاب می‌کنند. آموزش می‌دهند، از آنها مدل‌های حرفه‌ای می‌سازند و سپس به دنیای تبلیغات و تجارت معرفی‌شان می‌کنند. این آژانس‌ها سازمان‌دهی شده هستند و خیلی منسجم، دقیق و حرفه‌ای کارشان را انجام می‌دهند.
* در طول این سال‌ها تا به حال به چنین موردی در ایران برخورد کرده‌ای؟
به شکلی که در خارج از کشور انجام می‌شود خیر؛ شاید به این علت که طی چند سال گذشته که فعالیت مدل‌ها و مانکن‌ها در ایران بیشتر شده هرگز هیچ مؤسسه یا نهادی نخواسته به شکل حرفه‌ای و جدی به آن نگاه کند و برایش وقت و انرژی بگذارد. به همین دلیل به جای ضوابط، روابط تعیین کننده شده و مدل‌ها با استفاده از روابط و به قول معروف لینک‌هایی که با شرکت‌های تجاری یا برندهای مختلف از شکل‌های گوناگون پیدا کرده‌اند، به سایرین معرفی می‌شوند. البته اخیراً با شرکتی آشنا شده‌ام که مدتی است در همین حیطه جذب و سازمان‌دهی مدل‌ها و مانکن‌های مرد فعالیت می‌کند. «کانسپت» شاید به نوعی اولین شرکتی است که تصمیم گرفته این کار را به شکلی حرفه‌ای انجام دهد و تقریباً روندی که در پیش گرفته مشابهت‌های خوبی با همتایان خارجی‌اش دارد و من خیلی خوشحالم که بالاخره پس از چندین سال کار حرفه‌ای در حیطه مدلینگ درحال حاضر مشغول همکاری با مؤسسه‌ای هستم که نه تنها مدلینگ را به عنوان یک شغل جدی، مهم می‌داند بلکه حاضر شده برایش هزینه کند تا برای مردم و شرکت‌های تجاری هم باورپذیر و جدی باشد. اگرچه فعالیت‌های این شرکت فقط به سازماندهی مدل‌ها و تبلیغات محدود نمی‌شود و در حیطه سینما و سرمایه‌گذاری در رسانه‌ هم فعالیت می‌کند.
* فکر می‌کنی این قبیل حرکت‌ها می‌تواند مدلینگ را در ایران به سمت حرفه‌ای بودن سوق دهد؟
بله، البته. اگرچه در ابتدای کار ممکن است ماجرا کمی پیچیده و حتی دشوار به نظر بیاید، اما با مدیریت صحیح و برنامه‌ریزی اصولی می‌توانیم سطح کار را به استانداردهای بین‌المللی نزدیک کنیم. یک مدل ایرانی نباید فقط در ایران مدل باشد. به عنوان مثال اگر زمانی به ایتالیا رفت در میلان هم او را به عنوان یک مدل قبول داشته باشند. وقتی معیارها و استانداردهای سنجش یکسان باشد در هر جای دنیا تو باید بتوانی کارت را انجام بدهی.
* یعنی با این تفاسیر می‌خواهی بگویی مدل‌های ایرانی در سطح استاندارد جهانی نیستند؟
ما چند مدل و مانکن واقعی در ایران داریم؟ چند نفر هستند که واقعاً در طول سال‌های اخیر به شکل حرفه‌ای آموزش دیده‌اند و مانکن شده‌اند. باور کنید مدل بودن فقط به چهره خوب داشتن و قدبلند و اندام نیست. جزئیات و ریزه‌کاری‌هایی دارد که وقتی درگیر آن می‌شوید از تعجب دهانتان باز می‌ماند.
* این جزئیات چه چیزهایی است؟
نوع راه رفتن، توالی حرکت‌های دست و پا، نوع نگاه کردن، نوع چرخیدن سر، حتی در بعضی موارد نوع صحبت کردن. شاید بگویید یک مانکن که حرف نمی‌زند، بله، اما رفتار حرفه‌ای یک مدل و مانکن باید به شکلی باشد که وقتی در یک جلسه یا جمعی حضور داشت و می‌خواست حرف بزند، حتی حرف زدنش هم حرفه‌ای باشد، نه اینکه وقتی شروع به صحبت می‌کند بقیه تعجب کنند یا اصلاً باورشان نشود که این آدم مدل است. مثل تفاوت‌های هر شغل دیگری. هر حرفه‌ای جزئیات و عناصر رفتاری مخصوص به خودش را دارد، رفتار و شیوه صحبت کردن یک معلم با یک مهندس، یک تاجر با یک پزشک فرق می‌کند و شما نمی‌توانید آن را انکار کنید.
* طی شش هفت سالی که به شکل جدی مدل بودی به این فکر کردی که شغل دیگری هم داشته باشی؟
بله، ترجیح می‌دهم صادقانه حرف بزنم. در ایران با شرایطی که تا امروز وجود داشته نمی‌توانم ادعا کنم که درآمدزایی خیلی خوبی وجود دارد، البته بعد از این را نمی‌دانم، اما اساساً به ضرورت داشتن یک شغل دیگر در کنار مدل بودن معتقدم. چرا که شرکت‌ها و برندها با مدل قرارداد حرفه‌‌ای و جدی نمی‌بندند و فقط قرارداد عکاسی دارند که ممکن است در طول سال فقط ۲ بار قصد تبلیغات داشته باشند، با این توصیف عاقلانه است که من به عنوان یک مدل بخواهم شغل دیگری داشته باشم.
* دل‌مشغولی‌های آرش مهاجری به عنوان یک جوان چیست؟
من از بچگی عاشق سینما بودم و هنوز هم هستم. یکی از هدف‌هایم ورود به سینما و فعالیت در این حیطه است. البته در طول این سال‌ها پیشنهاداتی هم داشته‌ام اما ترجیح می‌دهم به شکل درست و حرفه‌ای وارد آن بشوم، ضمن اینکه دلم می‌خواست در شغل خودم جا بیفتم و حرفه‌ای بشوم بعد یک کار دیگر را امتحان کنم. اما بازیگری و سینما همیشه یکی از دغدغه‌های زندگی‌ام بوده است. بعد از سینما عاشق ورزش هستم. اگرچه ما مدل‌ها وظیفه داریم که ورزش بکنیم تا همیشه تناسب اندام داشته باشیم، اما من جدای از وظیفه، ورزش کردن را خیلی دوست دارم و آنچه برای سلامتی‌ام – چه جسم چه روح – ضرر داشته باشد انجام نمی‌دهم. خواب کافی، غذای مناسب و ورزش مهمترین عوامل برای حفظ سلامتی‌ام هستند که نه‌تنها باعث پیشرفت من در حرفه مدلینگ می‌شوند بلکه به نفع شخص خودم است.
* سرگرمی دیگری هم به غیر از ورزش داری؟
شاید علت علاقه‌ام به سینما هم ناشی از علاقه‌ام به هنر باشد. من بیشتر اوقات بیکاری را تا جایی که بتوانم به دیدن نمایشگاه‌های هنری عکس و نقاشی اختصاص می‌دهم. به طراحی و گرافیک علاقه زیادی دارم و حتی تصمیم گرفته‌ام در کنار کارم به شکل آکادمیک آن را دنبال کنم، مطالعه کردن هم یکی دیگر از کارهایی است که هر وقت فرصتش را پیدا کنم انجام می‌دهم. شما حتی به عنوان یک فرد معمولی در جامعه هم باید اطلاعات و دانستنی‌هایتان را به شکل روتین افزایش دهید، اما این روزها بیشتر کتاب‌هایی در زمینه بازیگری مقابل دوربین و تجارت تبلیغاتی می‌خوانم.
* برخورد مردم با تو به عنوان یک مدل چطور است؟ چقدر در این مدت شهرت پیدا کرده‌ای؟
رفتار و برخورد مردم برایم خیلی جالب است. وجود بیلبوردها در تهران و شهرستان‌ها باعث شده تا مردم وقتی مرا می‌بینند لبخند بزنند، جلو بیایند و حتی گاهی از شرایط اینکه چطور می‌شود مدل شد حرف بزنند. البته من هنوز هم معتقدم برای مدل شدن فقط داشتن چهره خوب کافی نیست. اگر کسی واقعاً به این حرفه علاقه دارد باید به شکل جدی تمام مهارت‌های مربوط به آن را یاد بگیرد. اما مردم در مواجهه با من همیشه لطف داشته‌اند.

هیچ نظری موجود نیست: