خانمهاي عزيز بايد به اين نكته توجه كنند كه وقتي مجرد بودند، بسيار راحت ميتوانستند اين فهرست كاري را مديريت كنند چون فقط و فقط خودشان بودند و بس.
وقتي ازدواج ميكنند، اوايل بهنظر ميرسد آقاي شوهر هم در اين ماجرا خوب نقش ايفا ميكند.
اما بعد از گذشت سالها، هر دو نفر متوجه ميشوند فهرست كاري خانم با برنامه آقا جور در نميآيد.
تفاوت اساسي موجود اين است كه زمانبندي برنامه خانم و آقا يكي نيست و گاهي كاملا متفاوت است.
به اين موضوع توجه كنيد:
صادقانه و بدون جانبداري بايد گفت، حقيقت اين نيست كه مردان دوست ندارند به همسرانشان كمك كنند اما واقعيت اين است، ضرورت انجام كارها و سطح اولويتبندي برنامه آقايان و خانمها كاملا با هم فرق ميكند. به عبارت ديگر، چيزي كه براي خانم يك امر فوري محسوب ميشود، براي آقا يك موضوع معمولي است و در اولويتهاي بعدي قرار ميگيرد.
در مورد اين ماجرا خوب فكر كنيد، خانم از سر كار به منزل آمده و ميخواهد براي خانواده شام درست كند. ميبيند ظرفشويي پر از ظروف نشسته است. او نميتواند شام درست كند چون با وجود ظروف نشسته براي اين كار فضاي كافي وجود ندارد، پس ظرفها را ميشويد. در اين بين متوجه ميشود سطل زباله پر است. هنوز بو نگرفته اما بهزودي بو هم ميگيرد! حين خالي كردن زباله متوجه ميشود كف آشپزخانه هم بايد تميز شود و بعد ميبيند كه لباسهاي كثيف هم بايد به لباسشويي ريخته شوند. در اين گيرودار، شوهر به خانه برميگردد و با صداي بلند ميگويد: «عزيزم سلام! شام چي داريم؟»
همين سوال ساده خانم را به يك چاه عميق مياندازد؛ چاهي پر از عصبانيت، خستگي، سردرگمي، گرسنگي و تنهايي. . . خانم ابتدا فقط يك برنامه ساده داشت و آن هم درست كردن شام بود اما درگير كوهي از كارها شد و از برنامه اوليه جا ماند! درنظر خانم يك كار به كار ديگر منتهي شد كه بايد انجام ميشد اما بهنظر آقا برنامه اصلي شام بود و بقيه كارها بايد به بعد موكول ميشد. حالا خودتان ميتوانيد آن شب اين 2 نفر را تصور كنيد!
خانمها در اغلب موارد فهرستهاي كاري طويلي دارند كه از آنها چشمپوشي نميكنند و ميخواهند خودشان به تنهايي آنها را انجام بدهند و البته با اين كار خودشان را ميسوزانند! وقتي خانمها از يك كار به كار ديگر ميپردازند، بدون آنكه لحظهاي زنگ تفريح داشته باشند، در اصل اسير فهرست كاري خود هستند. نكته مهم همينجاست؛ وقتي خانمها زمان بيشتري را بهخود اختصاص دهند و دائم درگير انجام كارها نباشند، در اصل هديهاي بزرگ به همسرشان ميدهند. وقتي خانمها بهخودشان كمك كنند تا كمتر خسته شوند و اولويتبندي داشته باشند، تنش و استرس آنها كم ميشود و ميتوانند به جاي كنار زدن آقا حمايت او را بپذيرند. شايد خانمها بگويند؛ چه جالب! يعني بايد خودمان را هم به فهرست كارهايمان اضافه كنيم؟! اما اين موضوع حياتي است چون وقتي خانم بهخودش هم زماني اختصاص دهد، انرژياش حفظ ميشود و خسته و درمانده نيست.
شايد قانع نشويد اما فقط 30 دقيقه تا يك ساعت وقت بهخود اختصاص دادن، شما را مجددا شارژ ميكند. ميتوانيد اين پيشنهاد را امتحان كنيد. فهرستي از كارهايي كه ميتوانيد براي خودتان انجام دهيد، تهيه كنيد و به اين ترتيب فرصت را فراهم كنيد تا «اكسيتوسين» يا همان «هورمون احساس خوب» را براي خود ذخيره كنيد. ما ضمانت ميكنيم، با اين كار احساس بهتري پيدا ميكنيد و آن فهرست بلند و طويل ديگر برايتان عذابآور نميشود؛ 80 درصد تلاش براي كاهش استرس از خودمان برميآيد نه از همسرمان!
اما چرا آقايان و خانمها در مورد موضوعي اساسي مثل شام اين همه متفاوت عمل ميكنند؟ اين تفاوت تا حدي به عملكرد متفاوت مغز زنان و مردان مربوط است. مغز خانمها از هزاران گيرنده عصبي تشكيل شده كه اين گيرندهها از مغز آقايان بيشتر است. نتيجه اين ميشود كه ارتباطات بين نيمكره راست و چپ مغز خانمها از نظر عملكرد در سطوح بالاتري قرار گيرد.
در اكثر موارد دسترسي خانمها به هر 2 نيمكره مغز بيشتر از آقايان است و همين خصوصيت باعث شده خانمها الگوي فكري گستردهاي داشته باشند. به زبان سادهتر ميتوان گفت خانمها ميتوانند در يك لحظه به ارتباط بين فاكتورهاي متفاوت فكر كنند. تفكر خانمها از فاكتور «الف» شروع نشده تا به فاكتور «ب» برسد بلكه از ارتباط بين «الف» و «ب» شروع ميشود و ميتواند همزمان روابط بين فاكتور «جيم» و «دال» را هم وارد ماجرا كند.
در يك مثال ساده ميتوان گفت وقتي خانمي شام درست ميكند، ميتواند همزمان به شستن ظروف، نظافت آشپزخانه، خالي كردن سطل زباله، خريد منزل، اتو كردن لباسها و. . . فكر كند. برعكس در آقايان اين ارتباطات 2 طرفه ضعيف است و الگوي فكري آنها متوالي است. آقايان در يك لحظه تنها به يك موضوع فكر ميكنند. فايده اين خصوصيت در آقايان اين است كه آقايان ميتوانند به يك موضوع بهطور كاملا دقيق با تمام جزئيات فكر كنند؛ درحاليكه اين كار براي اكثر خانمها بسيار عجيب است.وقتي آقا بطري خالي نوشابه را به سطل زبالهاي مياندازد كه يك سر سوزن جا ندارد و اصلا در همان زمان به خالي كردن آن فكر نميكند، خانم از ناراحتي منفجر ميشود! دليل آقا اين است: خالي كردن زباله در همان لحظه اصلا ضروري نيست و اين يك طرز تفكر عادي مردانه است كه براي خودشان اصلا عجيب نيست.
وقتي ازدواج ميكنند، اوايل بهنظر ميرسد آقاي شوهر هم در اين ماجرا خوب نقش ايفا ميكند.
اما بعد از گذشت سالها، هر دو نفر متوجه ميشوند فهرست كاري خانم با برنامه آقا جور در نميآيد.
تفاوت اساسي موجود اين است كه زمانبندي برنامه خانم و آقا يكي نيست و گاهي كاملا متفاوت است.
سئوالي كه نبايد از همسرتان بپرسيد
به اين موضوع توجه كنيد:
صادقانه و بدون جانبداري بايد گفت، حقيقت اين نيست كه مردان دوست ندارند به همسرانشان كمك كنند اما واقعيت اين است، ضرورت انجام كارها و سطح اولويتبندي برنامه آقايان و خانمها كاملا با هم فرق ميكند. به عبارت ديگر، چيزي كه براي خانم يك امر فوري محسوب ميشود، براي آقا يك موضوع معمولي است و در اولويتهاي بعدي قرار ميگيرد.
در مورد اين ماجرا خوب فكر كنيد، خانم از سر كار به منزل آمده و ميخواهد براي خانواده شام درست كند. ميبيند ظرفشويي پر از ظروف نشسته است. او نميتواند شام درست كند چون با وجود ظروف نشسته براي اين كار فضاي كافي وجود ندارد، پس ظرفها را ميشويد. در اين بين متوجه ميشود سطل زباله پر است. هنوز بو نگرفته اما بهزودي بو هم ميگيرد! حين خالي كردن زباله متوجه ميشود كف آشپزخانه هم بايد تميز شود و بعد ميبيند كه لباسهاي كثيف هم بايد به لباسشويي ريخته شوند. در اين گيرودار، شوهر به خانه برميگردد و با صداي بلند ميگويد: «عزيزم سلام! شام چي داريم؟»
همين سوال ساده خانم را به يك چاه عميق مياندازد؛ چاهي پر از عصبانيت، خستگي، سردرگمي، گرسنگي و تنهايي. . . خانم ابتدا فقط يك برنامه ساده داشت و آن هم درست كردن شام بود اما درگير كوهي از كارها شد و از برنامه اوليه جا ماند! درنظر خانم يك كار به كار ديگر منتهي شد كه بايد انجام ميشد اما بهنظر آقا برنامه اصلي شام بود و بقيه كارها بايد به بعد موكول ميشد. حالا خودتان ميتوانيد آن شب اين 2 نفر را تصور كنيد!
راهحل خانمها
درحاليكه خانمها بايد روش جلب حمايت آقايان را به دست آورند، بايد كارهايي هم براي تسكين خود و كاهش استرس انجام دهند.
درحاليكه خانمها بايد روش جلب حمايت آقايان را به دست آورند، بايد كارهايي هم براي تسكين خود و كاهش استرس انجام دهند.
داوطلبانه به يكديگر رسيدگي كنيد!
خانمها در اغلب موارد فهرستهاي كاري طويلي دارند كه از آنها چشمپوشي نميكنند و ميخواهند خودشان به تنهايي آنها را انجام بدهند و البته با اين كار خودشان را ميسوزانند! وقتي خانمها از يك كار به كار ديگر ميپردازند، بدون آنكه لحظهاي زنگ تفريح داشته باشند، در اصل اسير فهرست كاري خود هستند. نكته مهم همينجاست؛ وقتي خانمها زمان بيشتري را بهخود اختصاص دهند و دائم درگير انجام كارها نباشند، در اصل هديهاي بزرگ به همسرشان ميدهند. وقتي خانمها بهخودشان كمك كنند تا كمتر خسته شوند و اولويتبندي داشته باشند، تنش و استرس آنها كم ميشود و ميتوانند به جاي كنار زدن آقا حمايت او را بپذيرند. شايد خانمها بگويند؛ چه جالب! يعني بايد خودمان را هم به فهرست كارهايمان اضافه كنيم؟! اما اين موضوع حياتي است چون وقتي خانم بهخودش هم زماني اختصاص دهد، انرژياش حفظ ميشود و خسته و درمانده نيست.
اكسيتوسين را دريابيد!
شايد قانع نشويد اما فقط 30 دقيقه تا يك ساعت وقت بهخود اختصاص دادن، شما را مجددا شارژ ميكند. ميتوانيد اين پيشنهاد را امتحان كنيد. فهرستي از كارهايي كه ميتوانيد براي خودتان انجام دهيد، تهيه كنيد و به اين ترتيب فرصت را فراهم كنيد تا «اكسيتوسين» يا همان «هورمون احساس خوب» را براي خود ذخيره كنيد. ما ضمانت ميكنيم، با اين كار احساس بهتري پيدا ميكنيد و آن فهرست بلند و طويل ديگر برايتان عذابآور نميشود؛ 80 درصد تلاش براي كاهش استرس از خودمان برميآيد نه از همسرمان!
مغز خانمها و آقايان متفاوت است
اما چرا آقايان و خانمها در مورد موضوعي اساسي مثل شام اين همه متفاوت عمل ميكنند؟ اين تفاوت تا حدي به عملكرد متفاوت مغز زنان و مردان مربوط است. مغز خانمها از هزاران گيرنده عصبي تشكيل شده كه اين گيرندهها از مغز آقايان بيشتر است. نتيجه اين ميشود كه ارتباطات بين نيمكره راست و چپ مغز خانمها از نظر عملكرد در سطوح بالاتري قرار گيرد.
در اكثر موارد دسترسي خانمها به هر 2 نيمكره مغز بيشتر از آقايان است و همين خصوصيت باعث شده خانمها الگوي فكري گستردهاي داشته باشند. به زبان سادهتر ميتوان گفت خانمها ميتوانند در يك لحظه به ارتباط بين فاكتورهاي متفاوت فكر كنند. تفكر خانمها از فاكتور «الف» شروع نشده تا به فاكتور «ب» برسد بلكه از ارتباط بين «الف» و «ب» شروع ميشود و ميتواند همزمان روابط بين فاكتور «جيم» و «دال» را هم وارد ماجرا كند.
در يك مثال ساده ميتوان گفت وقتي خانمي شام درست ميكند، ميتواند همزمان به شستن ظروف، نظافت آشپزخانه، خالي كردن سطل زباله، خريد منزل، اتو كردن لباسها و. . . فكر كند. برعكس در آقايان اين ارتباطات 2 طرفه ضعيف است و الگوي فكري آنها متوالي است. آقايان در يك لحظه تنها به يك موضوع فكر ميكنند. فايده اين خصوصيت در آقايان اين است كه آقايان ميتوانند به يك موضوع بهطور كاملا دقيق با تمام جزئيات فكر كنند؛ درحاليكه اين كار براي اكثر خانمها بسيار عجيب است.وقتي آقا بطري خالي نوشابه را به سطل زبالهاي مياندازد كه يك سر سوزن جا ندارد و اصلا در همان زمان به خالي كردن آن فكر نميكند، خانم از ناراحتي منفجر ميشود! دليل آقا اين است: خالي كردن زباله در همان لحظه اصلا ضروري نيست و اين يك طرز تفكر عادي مردانه است كه براي خودشان اصلا عجيب نيست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر