سال ها پيش (آنتوني هاپكينز)هنرپيشه انگليسي هاليوود كه با نقش (هانيبال اكتر) به شهرت جهاني رسيد از اين كه به اوپيشنهاد بازي نقش اول فيلمي كه بر اساس رمان (دختري از پترووكا) نوشته (جورجفيفر) ساخته مي شد داده شده بود بسيار خوشحال بود.
او چند روز پس از امضاي قرار داد به لندن رفت تانسخه اي از آن رمان را بخرد
او به چند كتابفروشي سر زد ولي حتي يك جلداز آن رمان هم پيدا نمي شد. وقتي به ناچار درايستگاه متروي (ليسستراسكوئر) ايستاده بود كه به خانه بازگردد ، توجهش به كتابي جلب شد كه كناراو روي نيمكت افتاده بود و معلوم بود مال كسي نيست.
عجيب به نظر مي رسيد زيرا آن كتاب همان كتاب (دختري از پترووكا)بود.تا همين جا هم موضوع جالب توجه است ولي اتفاقات باز هم ادامه دارد . دوسال بعد هاپكينز در زمان فيلمبرداري در شهر (وين) ، (جورج فيفر) نويسنده را ديد.
فيفر در خلال صحبتهايش عنوان كرد كه خودش هم حتي يك نسخه چاپ شده از كتابش را ندارد وافزود كتابش را به يكي از دوستانش امانت داده بوده ولي دوستش كتاب را دریک ايستگاه متروی لندن گم كرد.
هاپكينز در كمال تعجب كتابي را كه يافته بود به فيفرداد و پرسيد: ایا این همانست ؟
فيفر كتاب را از روي نوشته هايي كه در حاشيه آن بود شناخت و دید که همان نسخه کتاب متعلق به خودش است.
منبع : داستان های اموزنده/ شگفتيهاي روزگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر