۱۳۸۷ بهمن ۸, سه‌شنبه

مدلهای پوشاک ایرانیان در دوران باستان چگونه بوده است ؟


ايرانيان از بيش از 10 هزار سال پيش داراي تمدن بوده‌اند. از اين رو، ريشه‌ي بسياري از دستاوردهاي بشر را در اين تمدن مي‌توان يافت. براي مثال، نخستين ابزار ريسندگي و بافندگي در غار كمربند، نزديك بهشهر، يافت شده است كه به 7 هزار سال پيش از ميلاد مسيح بازمي‌گردد. به علاوه، در قديمي‌ترين بخش‌هاي شهر باستاني شوش، كه در خوزستان قرار دارد، سوزن‌هاي سوراخ‌دار پيدا شده است.

اين دستاوردهاي و نوآوري‌هاي ديگري كه در دوران‌هاي بعدي رخ داد، صنعت پارچه و پوشاك ايران را پيشتاز و سرآمد جهانيان كرد. جالب است بدانيد اسكندر مقدوني، با آن‌كه به ايران حمله و آن را اشغال كرده بود، لباس ايراني مي‌پوشيد. در اين جا به برخي از نوآوري‌هاي ايرانيان در زمينه‌ي پوشاك و پارچه اشاره مي‌شود.

كت و شلوار
ايرانيان نخستين مردماني بودند كه كت آستين‌دار و شلوار مي‌پوشيدند. مردمان تمدن‌هاي ديگر، بابلي‌ها، آشوري‌ها، يوناني‌ها و رومي‌ها، شلوار نمي‌پوشيدند و حتي يوناني‌ها ايرانيان را به خاطر شلوارهاي رنگي‌شان مسخره مي‌كردند. ايرانيان حتي نوعي شلوار ويژه‌ي سواركاري نيز داشتند كه تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته مي‌شد.

شلوار در اصل شروال خوانده مي‌شد. عرب‌ها آن را سروال ناميدند و جمع آن را سراويل مي‌گويند. در تركي و كردي نيز شروال گفته مي شود. مجارهاي آن را شلواري (Schalwary) مي‌گويند. به زبان لاتين، سارابارا (Sarabara) گفته مي‌شد. واژه‌ي انگليسي Pajama (پاجاما) از واژه‌ي پاي جامه ساخته شده است كه از واژه‌هاي فارسي كهن است.

پوشش زنان
ايرانيان از ديرباز به پاكدامني اهميت مي‌دادند و زنان ايراني پوشيده با چادر يا پوشش‌هاي ديگري كه بخش‌هايي از موها را مي‌پوشاند و تنه را در بر مي‌گرفت، در ميان مردان ظاهر مي‌شدند. در يك مهر سنگي استوانه‌اي كه از دوره‌ي هخامنشي برجاي مانده و اكنون در موزه‌ي لوور فرانسه نگهداري مي‌شود، شاهزاده‌ي ايراني و نديمه‌هايش ديده مي شود كه شاهزاده چادر و نديمه‌ها سرپوش دارند. در طرحي كه روي سنگي در ارگيلي تركيه نقش بسته است، زن ايراني باپوشش چادر و سوار بر اسب ديده مي‌شود. حتي سرپوش‌هاي پارچه‌اي دوره‌ي هخامنشي از زير برف‌هاي منطقه‌ي پازريك روسيه پيدا شده است. (يادآوري مي‌شود، سرزمين‌هايي كه نام برديم، بخشي از امپراطوري پهناور پارس‌ها بودند.)





اثر يك مهر هخامنشي كه در موزه‌ي لوور فرانسه نگهداري مي‌شود.





تصوير بازسازي شده با رايانه



گل دوزي
نقش زدن بر پارچه و لباس از ديرباز در ايران مرسوم بود. در تابوت سنگي اسكندر كه در موزه‌ي استامبول نگهداري مي‌شود، ايرانيان شلوارهايي با پارچه‌هاي زيبا پوشيده‌اند كه طرح دار و گاهي نقش‌هايي از گل‌ها دارند. گل‌دوزي در دوره‌ي صفويه به شكوفايي رسيد به نحوي كه هنرمندان روم شرقي (امپراتوري بيزانس) طرح‌هاي ايراني را بر لباس‌هاي فاخر نقش مي‌زدند. حتي ريشه‌ي عنصرهاي اصلي گلدوزي امروزي نيز به ايران بازمي‌گردد كه از راه كشورهاي ساحل درياي مديترانه به ايتاليا و اسپانيا رفته و بعدها در سرزمين‌هاي ديگر مورد توجه قرار گرفته است.





خشايارشاه و همراهانش



ابريشم ايراني
بافتن پارچه از ايران آغاز شده و تا دروه‌ي صفوي از مهم‌ترين فرآورده‌هاي صادراتي ايرانيان بوده است. با آن كه بافت ابريشم به چيني‌ها بازمي‌گردد، ابريشم ايراني در دوره‌ي ساسانيان به چنان كيفيت و ظرافتي رسيده بود كه چيني‌ها نيز از ايران پارچه‌ي ابريشمي وارد مي‌كردند. برخي از پارچه‌هاي ايراني كه ويژه‌ي اسقف‌ها تهيه شده، هنوز در گنجينه‌هاي كليساهاي اروپا نگهداري مي‌شود.

ردپاي شكوه صنعت پارچه‌بافي را در واژه‌هاي ايراني كه به زبان‌هاي مختلف راه‌يافته است، مي‌توان پيدا كرد.
در زبان عربي: ديباج (از واژه‌ي ديباگ به مفهوم زري ابريشمي) و استبرق (از واژه‌ي ستبرگ به مفهوم نوعي پارچه‌ي ابريشمي)
در زبان انگليسي: Tafta (از واژه‌ي تافته به مفهوم نوعي پارچه‌ي ابريشمي) Chintz (از واژه‌ي چيت به مفهوم نوعي پارچه)
در زبان روسي: Izarbaf (از واژه‌ي هزارباف به مفهوم پارچه‌ي زري گلابتون) و Partcha (از واژه‌ي پارچه)

لباس ورزش
ايرانيان نخستين مردماني هستند كه از لباس ورزشي استفاده مي‌كردند. چوگان ورزش باستاني و مورد علاقه‌ي ايرانيان بود. چوگان بازان نوعي پيراهن نيم‌آستين و شلوار تنگي مي‌پوشيدند تا هنگاه بازي راحت‌تر باشند. جنس پيراهن چوگان بازي را نيز نوعي انتخاب كرده بودند تا كم‌تر عرق كنند. انگليسي‌ها در سال‌هاي استعمار هندوستان در آن سرزمين با چوگان و لباس نيم آستين آشنا شدند و آن را به خود به اروپا بردند كه بعدها به آمريكا نيز راه يافت و به تي‌شرت‌هاي امروزي منجر شد.

لباس شواليه‌ها
در دوره‌ي اشكانيان و ساسانيان مردان جنگي خود و اسبانشان را زره پوش مي‌كردند. در تاق بستان، در كرمانشاه، سربازي زره‌پوش سوار بر اسب زره‌پوش بر پهنه‌ي سنگ كنده‌كاري شده است كه با ديدن آن به ياد شواليه‌هاي اروپايي مي‌افتيم. در واقع، شواليه‌هاي اشكاني سرمشق شواليه‌هاي اروپايي قرار گرفتند.





شواليه ساساني



نوآوري‌هاي ديگر
دستكش: گزنفون، تاريخ‌نگار يوناني با ايرانياني روبه‌رو شده بود كه دستهايشان را در پوست‌هاي ضخيم و قاب‌هايي نگه مي‌داشتند. نمونه‌هايي از دستكش‌هاي زينتي در موزه‌ي ايران باستان نگهداري مي‌شود.
انوع كلاه: ايرانيان از ديرباز كلاه‌هاي گوناگوني مي‌پوشيدند كه نشان‌دهنده‌ي موقعيت اجتماعي آنان بود. كلاه پاپ‌ها و حتي تاج برخي از پادشاهان قديم اروپا، برگرفته از كلاه و تاج‌ پادشاهان ايران است.
چكمه : پوشيدن چكمه‌هاي چرمي از زمان هخامنشيان مرسوم بود و حتي ژوستي‌نين، امپراتور روم شرقي، چكمه‌هاي ايراني مي‌پوشيد.
شال: هنوز هم در زبان انگليسي به همين نام خوانده مي‌شود (shawl) و نوع مردانه و زنانه‌ي آن هر دو نوآوري ايراني هستند.



آن سه خردمند: طرحي از سه مغ زردشتي كه براي شست‌ و شو و معطر كردن عيسي مسيح(ع) دعوت شده يودند. اين تصوير موزاييك، بر ديوار كليساي سنت اپالينار در شهر راون ايتاليا نقش بسته است.
persianfun@yahoogroups.com

هیچ نظری موجود نیست: