۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه
آذر نفیسی نویسنده کتاب پرفروش "لولیتاخوانی در تهران" است که توجه زیادی را به خود جلب کرده و به ۳۲ زبان ترجمه شدهاست
او پژوهشگر، نویسنده و سخنرانی پرآوازه در بارۀ نقش و تأثیر ادبیات و فرهنگ در دگرگونی های سیاسی است و نوشته هایش در نشریه های معتبر آمریکائی، همانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست و نیو ریپاپلیک انتشار یافته اند.
معروفترین اثر وی
کتاب پرفروش لولیتاخوانی در تهران است که توجه زیادی را به خود جلب کرد و
به ۳۲ زبان ترجمه شدهاست. کتاب دوم او با نام آنچه دربارهاش سکوت
کردهام، به یک زندگینامه نزدیکتر است.
رمانی که زندگی خاندان نفیسی از
کودکی نویسنده تا زمان از دستدادن پدر و مادرش را روایت میکند.
رتبه نخست کنکور بخاطرحجابش به دانشگاه نمیرود! (جالبست که یک جای دنیا بخاطر بی حجابی اخراج می کنند ویک جا بخاطر داشتن حجاب!)
طبق قوانین آموزش عالی ترکیه هر آزمون کنکور پانصد سوال دارد و دانش آموزانی می توانند از سد اولیه عبور کنند که دست کم به 180 سوال پاسخ مثبت بدهند و پس از آن وارد رقابت رتبه و سهمیه بندی شوند. اما در کمال تعجب همگان، برای نخستین بار در تاریخ برگزاری آزمون کنکور در ترکیه سمیه در شاخه علوم تجربی و یک دانش آموزقونیه ای به نام عبدالله جوشکُن در شاخه ی هنر و ادبیات به همه ی 500 پرسش کنکور پاسخ صحیح دادند.
سمیه اینک به عنوان یک دختر محجبه نگرانی خود را از قوانین حاکم بر فضای دانشگاهها اعلام و اظهار امیدواری کرده که خداکند به خاطر حجاب مرا از ورود به دانشگاه منع نکنند.
وی که تمایل به ادامه تحصیل در رشته ی پزشکی دارد به صراحت گفته که درصورت گزینه ی ماندن در خانه و نرفتن به دانشگاه ها عزیمت به خارج از ترکیه را برای ادامه ی تحصیل ترجیح می دهم.
گفتنی است همه ی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ترکیه، زیر نظر نهاد مستقلی به نام نهاد آموزش عالی فعالیت کرده و در این تشکیلات رییس دانشگاه یک مقام مهم و متنفذ به شمار می آید و از آنجایی که اغلب روسای دانشگاه ها به اصول لاییسم و کمالیسم پایبندی کاملی دارند، تعداد قلیلی از دانشگاه های ترکیه حاضر به پذیرش دانشجوی محجبه هستند.
سال 1997 و در دورانی که عبدالله گل از وزرای کابینه ی نجم الدین اربکان بود، همسر محجبه ی وی خیرالنسا گل از ورود به دانشگاه منع شد و حتی درگیر شدن شخص عبدالله گل با دربان و رییس دانشگاه، نتوانست خیرالنسا را دو متر از در ورودی دانشگاه آن سوتر ببرد.
با ورود تعداد معدودی از پروفسورهای اسلام گرا به حلقه ی روسای دانشگاه های ترکیه، در برخی دانشگاه ها فقط در حیاط داشتن حجاب آزاد است و در برخی کلاس ها در کلاس درس کشف حجاب ضروری است. با این وجود استاد نیز حق دارد حتی در صورت تایید رییس دانشگاه، یک دختر دانشجو را به خاطر برخورداری از حجاب از ورود به کلاس منع کند.
از همه ی این ها تاسف بار تر آن است که برخی دانشگاه ها، تنها در صورتی به دانشجوی مجبه اجازه ی ورود می دهند که یا روسری خود را بردارد و یا روی روسری از کلاه گیس استفاده کند.
این موضوع در ادبیات سیاسی و مطبوعات ترکیه خیلی وقت ها به موضوع طنز تبدیل شده و وضعیت یک بام و چند هوای دانشگاه ها باعث شده تا دختران دانشجو در زمان انتخاب دانشگاه محل تحصیل، ابتدا به این موضوع توجه کنند که دانشگاه مورد نظر آنان نسبت به موضوع حجاب چه واکنشی دارد.
به گزارش کردپرس به نقل از روزنامه طرف
جشنواره غذاهای محلی تله کابین رامسر
مجتمع رفاهی تفریحی شهرسبزرامسر(تله کابین رامسر) به مناسبت سالروزولادت حضرت فاطمه زهرا(س) وگرامیداشت روززن، طی مراسمی نخستین جشنواره پخت غذاهای محلی شمال کشوررا با حضورداوران بین المللی غذا، مجله سرآشپزوکارشناسان صدا وسیما و«هنرمندان رقص اقوام ایرانی» درتاریخ 22 و 23 اردیبهشت ماه سال 91 برگزارمی کند.
دراین جشنواره غذایی که به مدت دوروزوبه صورت رایگان درتله کابین رامسرهمراه با اجرای برنامه های شاد ومتنوع فرهنگی هنری برگزارمی شود، شرکت کنندگان ضمن اینکه هنرآشپزی محلی خود را به عرصه نمایش می گذارند، همچنین می توانند ازطریق تبادل اطلاعات آشپزی با یکدیگرازآموزش های مختلفی که توسط شرکت های محصولات غذایی مستقردرمحل جشنواره ارائه خواهد شد ؛ استفاده کنند.
این گزارش می افزاید، برنامه های جانبی جشنواره غذاهای محلی شمال کشور، برگزاری کارگاههای پخت غذاهای ملل ،غذاهای دریایی ، شیرینی پزی و کافی شاپ میباشد که درسطح کیفی بسیاربالایی توسط کارشناسان صدا و سیما و برای دست اندرکاران کترینگ وهتلداران منطقه برگزارخواهد شد ومدیران کلیه رستوران ها وهتلهای اقامتی پذیرایی منطقه می توانند ازتسهیلات ویژه این بخش ازجشنواره مذکوراستفاده کنند که تاکنون با استقبال گسترده دست اندرکاران کترینگ منطقه مواجه شده و از آنجا که اولویت ثبت نام با نیروهای معرفی شده از طرف هتل ها و رستوران و کافی شاپ هاست خواهشمند است هرچه سریعتر تا تکمیل نشدن ظرفیت اقدام نمایند
گفتنی است ورود درکارگاههای آموزشی برای سایراقشارمختلف با ثبت نام قبلی آزاد است وشرکت کنندگان در مسابقه آشپزی پیش ازآن که درمحل برگزاری مسابقه حاضرشوند، لازم است غذای مورد نظرخود را درمنزل آماده کرده وجهت شرکت درمسابقه به معرض نمایش وقضاوت داوران مربوطه بگذارند. علاوه براین علاقمندان می توانند هنر خود را در زمینه پیش غذا، غذای اصلی، دسر، مربا وترشیجات محلی شمال کشور به داوری بگذارند
شایان ذکراست درپایان به برگزیدگان نهایی جشنواره یادشده، ازطرف مدیریت مجتمع رفاهی تفریحی شهرسبزتله کابین رامسروهمچنین شرکتهای اسپانسر، هدایای نفیسی به رسم یادبود هدیه داده می شود.
زمان ثبت نام برای افراد علاقمند به شرکت درمسابقه از تاریخ 1 اردیبهشت لغایت 15 اردیبهشت ماه از طریق سایت تله کابین به صورت آنلاین میباشد.
ضمناً استفاده ازهتل بام سبزتله کابین رامسردرایام جشنواره برای شرکت کنندگان درجشنواره با 30 درصد تخفیف امکانپذیراست. برای اطلاعات بیشتر با شماره پذیرش 01925363519 تماس حاصل فرمایید. برای اطلاعات بیشتربه سایت تله کابین رامسر وبه آدرس اینترنتی زیرمراجعه کنند:
www.telecabinramsar.com
برای اطلاعات بیشتر با دبیرخانه جشنواره تماس بگیرید:01925363513
۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه
تمرین فرزند حاکم شارجه برای فرستادن یک کشتی به جزایر سه گانه !
(حاکم شارجه تهدید کرد:
دستور می دهم یک کشتی به جزایر سه گانه برود و بیاید!
آسوشیتدپرس نوشت: سلطان القاسمی حکام یکی از شیخ نشین های امارات، ایران را به طور تکان دهنده ای(!) تهدید کرد.
شیخ سلطان بن محمد القاسمی، حاکم شارجه با طرح این تهدید، گفت: "قول می دهم که دستور دهم که یک کشتی به جزایر سه گانه امارات سفر کند و بازگردد"
سلطان القاسمی در پاسخ به یک بیننده تلویزیونی که گفته بود ، "هیچ راه سیاسی برای بازگرداندن جزایر وجود ندارد"، گفت:
قایقی که می خواهم بفرستم بسیار سریع و امن خواهد بود."
وی افزود: "این قایق استاندارهای بین المللی را خواهد داشت.")
"گزارش انتخاب"
***********************************************
در این عکس، یکی از فرزندان حاکم شارجه را در حال تمرین برای فرستادن پنهانی و هنگام شب "قایق-کشتی؟" به جزایر سه گانه، مشاهده می کنید.
دستور می دهم یک کشتی به جزایر سه گانه برود و بیاید!
آسوشیتدپرس نوشت: سلطان القاسمی حکام یکی از شیخ نشین های امارات، ایران را به طور تکان دهنده ای(!) تهدید کرد.
شیخ سلطان بن محمد القاسمی، حاکم شارجه با طرح این تهدید، گفت: "قول می دهم که دستور دهم که یک کشتی به جزایر سه گانه امارات سفر کند و بازگردد"
سلطان القاسمی در پاسخ به یک بیننده تلویزیونی که گفته بود ، "هیچ راه سیاسی برای بازگرداندن جزایر وجود ندارد"، گفت:
قایقی که می خواهم بفرستم بسیار سریع و امن خواهد بود."
وی افزود: "این قایق استاندارهای بین المللی را خواهد داشت.")
"گزارش انتخاب"
***********************************************
در این عکس، یکی از فرزندان حاکم شارجه را در حال تمرین برای فرستادن پنهانی و هنگام شب "قایق-کشتی؟" به جزایر سه گانه، مشاهده می کنید.
"حسن نظری" مربی، بنیانگذار و مدیر یکی از موفقترین باشگاههای بزرگ نوجوانان آمریکا در شهر دالاس تگزاس (منتخب منچستر یونایتد)
"حسن نظری" بازیکن سابق باشگاه تاج تهران و تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین است.
او به عنوان مربی، بنیانگذار و مدیر یکی از موفقترین باشگاههای بزرگ نوجوانان آمریکا در شهر دالاس تگزاس فعالیت میکند.
او از طرف فدراسیون فوتبال آمریکا هر سال به کلاسهای آموزشی در کشورهای مختلف فرستاده میشود و دورههای مختلفی را در آژاکس هلند، منچستریونایتد انگلستان، میلان ایتالیا، بایرمونیخ آلمان و سائوپولوی برزیل تجربه کردهاست.میباشد.
او فوتبال را در آبادان آغاز کرد و سپس به تیم تاج تهران راه یافت، پس از آن در ۱۹ سالگی به تیم ملی ایران دعوت شد و در بازیهای جام جهانی ۱۹۷۸ بازی کرد.
حسن نظری سابقه بازی در تعدادی از تیمهای ایالات متحده آمریکا را نیز در پرونده خود دارد.
گفت وگو با حسن نظري، ملي پوش سابق فوتبال ايران در آمريكا :
(منچستريونايتد، باشگاه مرا انتخاب كرد)
در ابتداي سال ميلادي 2009 خبرگزاريها از عقد قرارداد همكاري باشگاه منچستريونايتد با «دالاس تكزسان» نظري خبري دادند.
با حسن نظري در تكزاس تماس گرفتيم تا از كم و كيف قرارداد با منچستريونايتد بيشتر آماده شويم.
نظري بازي فوتبال را در آبادان آغاز كرد و در استقبال (تاج) بود كه شكوفا شد. بازي در سپه آبادان و استقلال نظري را به تيم ملي جوانان و رساند و نظري كاپيتان تيم را به عهده گرفت.
او در سن نوزده سالگي به تيم ملي دعوت شد و در كنار چهرههايي چون علي پروين و ناصر حجازي قهرماني جام ملتهاي آسيا را در سال 1976 تجربه كرد و به عنوان دفاع رأس ثابت تيم ملي به جام جهاني 1987 آرژانتين رسيد.
اين روزها نظري به عنوان يك مربي موفق و موسس و مدير يكي از موفقترين باشگاههاي بزرگ نوجوانان آمريكا در شهر دالاس ايالت تگزاس به فعاليت مشغول است.
* چطور شد كه منچستريونايتد باشگاه شما را انتخاب كرد؟
فوتبال در آمريكا در حال رشد است و كيفيت و كميت اين ورزش در مدارس و به خصوص سطوح نوجوانان و جوانان به شدت بالارفته است. اينكه ميبيند كه كمپاني بزرگي مانند آديداس يا نايكي اسپانسر تيمهاي جوانان و تورنمنتهاي متفاوت ميشوند.
منچستريونايتد از نايكي خواست كه چند باشگاه در سطح جوانان را در آمريكا به آنان معرفي كنند تا منچستر يكي از آنان را انتخاب كند.
در همان زمان چلسي هم دست به كار مشابهاي زد.
چلسي يك تيم در ايالت كاروليناي شمالي انتخاب كرد و منچستر باشگاه ما در دالاس.
اين پروسه نزديك به 7 ماه طول كشيد.
* چه تعداد بازيكن در سيستم باشگاهي شما پرورش مييابند؟
در كل ما حدود هشتاد تيم داريم تا در ردههاي سني 11 تا 19 سالگي پسران و دختران فعاليت ميكنند.
تنها در دالاس ما 1500 بازيكن داريم و با در نظر گرفتن چند باشگاه ديگر كه تحت نظر ما اداره ميشوند حدود 12 هزار بازيكن در سيستم باشگاهي ما به فعاليت مشغولند.
* با اين آمار و ارقام در سطح آمريكا چه موفقيتهايي داشتهايد؟
پارسال تيم پسران ما قهرمان آمريكا شد و دختران نايب قهرمان شدند. امسال برعكس شد و پسران دوم و دختران قهرمان.
در دهه اخير ما بارها در هر دو سطح پسران و دختران در ردههاي مختلف سني قهرمان آمريكا شديم.
* امكانات باشگاهيتان در چه سطحي هست؟
ببينيد، اين باشگاه را در سال 1985 تأسيس كردم و الگويش را از آژاكس هلند الهام گرفتم.
در شهر دالاس باشگاه شش زمين قانوني با نورافكن دارد و 55 مربي و بدنساز با بازيكنان كار ميكنند.
* كار مربيگري را چگونه پيگيري كرديد؟
من از طرف فدراسيون فوتبال آمريكا هر سال به كلاسهاي آموزشي در كشورهاي مختلف فرستاده شده ام و دورههاي مختلفي در آژاكس هلند، منچستريونايتد انگلستان، ميلان ايتاليا، بايرمونيخ آلمان و سائوپولو برزيل ديدهام.
*اگر امكان مربيگري در ايران را داشتيد از آن استقبال ميكنيد؟
البته و با كمال ميل. البته من كسي نيستم كه از ديگران بخواهم مرا به كار دعوت كنند ولي مايه افتخارست تا در وطنم كار كنم.
اقتباس از گزارش : كاوه محجوب
او به عنوان مربی، بنیانگذار و مدیر یکی از موفقترین باشگاههای بزرگ نوجوانان آمریکا در شهر دالاس تگزاس فعالیت میکند.
او از طرف فدراسیون فوتبال آمریکا هر سال به کلاسهای آموزشی در کشورهای مختلف فرستاده میشود و دورههای مختلفی را در آژاکس هلند، منچستریونایتد انگلستان، میلان ایتالیا، بایرمونیخ آلمان و سائوپولوی برزیل تجربه کردهاست.میباشد.
او فوتبال را در آبادان آغاز کرد و سپس به تیم تاج تهران راه یافت، پس از آن در ۱۹ سالگی به تیم ملی ایران دعوت شد و در بازیهای جام جهانی ۱۹۷۸ بازی کرد.
حسن نظری سابقه بازی در تعدادی از تیمهای ایالات متحده آمریکا را نیز در پرونده خود دارد.
گفت وگو با حسن نظري، ملي پوش سابق فوتبال ايران در آمريكا :
(منچستريونايتد، باشگاه مرا انتخاب كرد)
در ابتداي سال ميلادي 2009 خبرگزاريها از عقد قرارداد همكاري باشگاه منچستريونايتد با «دالاس تكزسان» نظري خبري دادند.
با حسن نظري در تكزاس تماس گرفتيم تا از كم و كيف قرارداد با منچستريونايتد بيشتر آماده شويم.
نظري بازي فوتبال را در آبادان آغاز كرد و در استقبال (تاج) بود كه شكوفا شد. بازي در سپه آبادان و استقلال نظري را به تيم ملي جوانان و رساند و نظري كاپيتان تيم را به عهده گرفت.
او در سن نوزده سالگي به تيم ملي دعوت شد و در كنار چهرههايي چون علي پروين و ناصر حجازي قهرماني جام ملتهاي آسيا را در سال 1976 تجربه كرد و به عنوان دفاع رأس ثابت تيم ملي به جام جهاني 1987 آرژانتين رسيد.
اين روزها نظري به عنوان يك مربي موفق و موسس و مدير يكي از موفقترين باشگاههاي بزرگ نوجوانان آمريكا در شهر دالاس ايالت تگزاس به فعاليت مشغول است.
* چطور شد كه منچستريونايتد باشگاه شما را انتخاب كرد؟
فوتبال در آمريكا در حال رشد است و كيفيت و كميت اين ورزش در مدارس و به خصوص سطوح نوجوانان و جوانان به شدت بالارفته است. اينكه ميبيند كه كمپاني بزرگي مانند آديداس يا نايكي اسپانسر تيمهاي جوانان و تورنمنتهاي متفاوت ميشوند.
منچستريونايتد از نايكي خواست كه چند باشگاه در سطح جوانان را در آمريكا به آنان معرفي كنند تا منچستر يكي از آنان را انتخاب كند.
در همان زمان چلسي هم دست به كار مشابهاي زد.
چلسي يك تيم در ايالت كاروليناي شمالي انتخاب كرد و منچستر باشگاه ما در دالاس.
اين پروسه نزديك به 7 ماه طول كشيد.
* چه تعداد بازيكن در سيستم باشگاهي شما پرورش مييابند؟
در كل ما حدود هشتاد تيم داريم تا در ردههاي سني 11 تا 19 سالگي پسران و دختران فعاليت ميكنند.
تنها در دالاس ما 1500 بازيكن داريم و با در نظر گرفتن چند باشگاه ديگر كه تحت نظر ما اداره ميشوند حدود 12 هزار بازيكن در سيستم باشگاهي ما به فعاليت مشغولند.
* با اين آمار و ارقام در سطح آمريكا چه موفقيتهايي داشتهايد؟
پارسال تيم پسران ما قهرمان آمريكا شد و دختران نايب قهرمان شدند. امسال برعكس شد و پسران دوم و دختران قهرمان.
در دهه اخير ما بارها در هر دو سطح پسران و دختران در ردههاي مختلف سني قهرمان آمريكا شديم.
* امكانات باشگاهيتان در چه سطحي هست؟
ببينيد، اين باشگاه را در سال 1985 تأسيس كردم و الگويش را از آژاكس هلند الهام گرفتم.
در شهر دالاس باشگاه شش زمين قانوني با نورافكن دارد و 55 مربي و بدنساز با بازيكنان كار ميكنند.
* كار مربيگري را چگونه پيگيري كرديد؟
من از طرف فدراسيون فوتبال آمريكا هر سال به كلاسهاي آموزشي در كشورهاي مختلف فرستاده شده ام و دورههاي مختلفي در آژاكس هلند، منچستريونايتد انگلستان، ميلان ايتاليا، بايرمونيخ آلمان و سائوپولو برزيل ديدهام.
*اگر امكان مربيگري در ايران را داشتيد از آن استقبال ميكنيد؟
البته و با كمال ميل. البته من كسي نيستم كه از ديگران بخواهم مرا به كار دعوت كنند ولي مايه افتخارست تا در وطنم كار كنم.
اقتباس از گزارش : كاوه محجوب
شرح کوتاهی از اوضاع ایران در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانیان :
در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی، اوضاع کشور بسیار آشفته گردید.
بعد از پادشاهی انوشیروان، هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دورهها به نام دورههای شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است.
ولی بعد از آنها در مدت کمتر از ۶ سال در حدود ۶ پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج میرفت.
در سال ۱۲ هجری یزدگرد سوم در یک کودتا نظامی توسط افسری به نام رستم فرخزاد بر تخت نشست.
یزدگرد جوانی میهن پرست ولی بی تجربه بود که برای پادشاهی لیاقت کافی نداشت.
سلطنت او هیچ تاثیری در مرتب کردن اوضاع اجتماعی آن زمان نداشت و ایران به مرز فروپاشی و یا شاید بتوان گفت دور جدیدی از شاهنشاهی که افسران پارتی برای آن مبارزه میکردند قرار داشت. زیرا افسران پارتی در داخل با ارتش یزدگرد مقابله میکردند تا در یک کودتای نظامی به سلسله ساسانیان خاتمه دهند و سلسله جدیدی از پارتیان را روی کار بیاورند.
برخی از خانواده های اشکانی متحد ساسانیان، در زمان شروع حمله اعراب با رهبران عرب در ارتباط بوده اند و رهبران عرب هم در مکاتبات خود گفته اند که تنها خواهان عبور از ایران برای رسیدن به ماوراءالنهر در آسیای میانه و دستیابی به راه های بازرگانی هستند و به هیچ وجه مدعی حکومت و تاج و تخت ایران نیستند.
گویاو برخی از رهبران نظامی ایران مانند "رستم فرخ هرمز" هم در جریان این مکاتبات بوده اند.
در حقیقت میتوان گفت کهبخش مهمی از موفقیت اعراب در حمله به ایران، نتیجه مصالحه افسران اشکانی با اعراب بوده است.
اقتباس از منابع گوناگون
خواص غذایی کنگر :
بهار فصل سرسبزی و طراوت است. فصل رویش مجدد و نو شدن طبیعت.
این روزها تمام دشتها و صحراها، دامنه كوهها و تپهها پر است از گلها و گیاهان دارویی، سبزیهای كوهی و قارچهای صحرایی.
كنگر: گیاهی با برگهای خاردار و ساقههای ضخیم شبیه به كرفس است. از برگهای سبز آن به صورت خام در تهیه سالاد و از ساقه آن در تهیه خورش استفاده میشود.
این گیاه، طبع گرمی دارد و بسیار نیرو بخش و مقوی قلب است. برگهای این سبزی، موجب كاهش چربی خون شده و به دلیل فیبر نامحلول، بسیار ملین و برای پایین آوردن قند خون سودمند است.
زمان به گل نشستن این گیاه از بهار تا نیمه ی تابستان است که به عواملی چون شرایط اقلیمی و گرمای هوا وابسته است.
دم برگ داخلی سفید رنگ، راس ساقه و هاگدان قسمت های خوراکی این گیاه را تشکیل می دهد که در سوپ، خورش و سالاد مورد استفاده قرار می گیرد.
کنگر اولین بار در اتیوپی کشت شد و بعد در نقاط مختلف دنیا گسترش پیدا کرده است.
محل اصلی رویش این سبزی مدیترانه، جزایر قناری و آمریکای جنوبی است.
در یونان و مصر باستان، این گیاه به دلیل نقش کمکی در هضم مواد غذایی مورد توجه قرار گرفت و در قرن 16 میلادی در اروپا یکی از سبزیجات معروفی بود که توسط اشراف مصرف می شد.
در طب سنتی اروپا، برگ های کنگر به عنوان ماده افزایش دهنده ادرار ( دیورتیک ) و محرک کلیه ها ، محرک ترشح صفرا از کبد و انقباض کیسه صفرا مورد استفاده قرار می گرفت. این گیاه غنی از پتاسیم بوده، ولی از لحاظ انرژی محدود است.
مواد مغذی اصلی موجودد در 100 گرم کنگر خام
انرژی 18 کیلو کالری
پتاسیم 360 میلی گرم
آهن 1 میلی گرم
فولات 21 میکروگرم
کلسیم 41 میلی گرم
پتنوتنیک اسید 3/0 میلی گرم
ویتامین B1 1/0 میلی گرم
سدیم 27 میلی گرم
بتاکاروتن 39 میکروگرم
فیبر 4 گرم
خواص درمانی کنگر در سلامت بدن:
سرگل های این گیاه به عنوان سبزی مصرف می شود که برای دستگاه گوارش مقوی بوده و به هضم مواد غذایی کمک می کند.
عصاره ی برگ و ریشه ی کنگر برای جلوگیری از رسوب چربی در جدار رگ ها مفید بوده و در درمان یرقان ، سوء هاضمه ، احساس ناراحتی در معده ، نفخ ، بی اشتهایی ، تهوع ، اسهال خفیف یا یبوست ، نارسایی کبد ، دفع مزمن آلبومین و کم خونی بعد از جراحی موثر بوده و از کبد در برابر سموم شیمیایی محافظت می کند.
در بعضی از کشورها به عنوان محرک تمایلات جنسی مصرف می شود.
ماده سینارین که در عصاره برگ کنگر وجود دارد، باعث کاهش کلسترول خون می شود.
تحقیقات نشان داده است که سینارین باعث کاهش سطح تری گلیسیرید خون نیز می شود.
سینارین و ماده دیگری که به عنوان اسید کافئیک شناخته شده است، کبد را در برابر عفونت حفظ می کند و به کبد کمک می کند تا بعد از تخریب قسمتی از آن دوباره خود را از نو بسازد.
از آنجایی که کنگر محتوی کربوهیدرات پیچیده غیر قابل هضم به نان اینولین است، خاصیت مسهلی دارد.
از طرفی اینولین موجود در کنگر باعث افزایش باکتری های مفید و کاهش باکتری های مضر در روده هامی شود.
در حقیقت باعث حفظ سلامتی روده شده و احتمالاً می تواند خطر سرطان روده باریک را کاهش دهد.
آنتی اکسیدان موجود در کنگر، پوست را در برابر سرطان محافظت می کند.
مقدار مصرف:
بزرگسالان برای بهره گیری از اثرات درمانی کنگر می توانند ،4-1 گرم برگ خشک یا خام آن را سه بار در روز مصرف کنند.
کسانی که نباید کنگر مصرف کنند:
- بهتر است زنان باردار، کودکان، بیماران مبتلا به بیماری شدید کبدی یا کلیوی از مصرف برگ کنگر پرهیز کنند.
از آنجایی که برگ های کنگر محرک انقباض کیسه ی صفراست، افرادی که سنگ کیسه ی صفرا دارند نباید آن را مصرف کنند،
چرا که افزایش انقباض کیسه ی صفرا منجر به انسداد مجاری و حتی پارگی کیسه صفرا می شود.
هم چنین اشخاصی که نسبت به کنگر و یا خواص سینارین حساسیت دارند، باید از مصرف این گیاه پرهیز کنند.
اقتباس از : ماهنامه دنیای تغذیه و Jamejamonline.ir
این روزها تمام دشتها و صحراها، دامنه كوهها و تپهها پر است از گلها و گیاهان دارویی، سبزیهای كوهی و قارچهای صحرایی.
كنگر: گیاهی با برگهای خاردار و ساقههای ضخیم شبیه به كرفس است. از برگهای سبز آن به صورت خام در تهیه سالاد و از ساقه آن در تهیه خورش استفاده میشود.
این گیاه، طبع گرمی دارد و بسیار نیرو بخش و مقوی قلب است. برگهای این سبزی، موجب كاهش چربی خون شده و به دلیل فیبر نامحلول، بسیار ملین و برای پایین آوردن قند خون سودمند است.
زمان به گل نشستن این گیاه از بهار تا نیمه ی تابستان است که به عواملی چون شرایط اقلیمی و گرمای هوا وابسته است.
دم برگ داخلی سفید رنگ، راس ساقه و هاگدان قسمت های خوراکی این گیاه را تشکیل می دهد که در سوپ، خورش و سالاد مورد استفاده قرار می گیرد.
کنگر اولین بار در اتیوپی کشت شد و بعد در نقاط مختلف دنیا گسترش پیدا کرده است.
محل اصلی رویش این سبزی مدیترانه، جزایر قناری و آمریکای جنوبی است.
در یونان و مصر باستان، این گیاه به دلیل نقش کمکی در هضم مواد غذایی مورد توجه قرار گرفت و در قرن 16 میلادی در اروپا یکی از سبزیجات معروفی بود که توسط اشراف مصرف می شد.
در طب سنتی اروپا، برگ های کنگر به عنوان ماده افزایش دهنده ادرار ( دیورتیک ) و محرک کلیه ها ، محرک ترشح صفرا از کبد و انقباض کیسه صفرا مورد استفاده قرار می گرفت. این گیاه غنی از پتاسیم بوده، ولی از لحاظ انرژی محدود است.
مواد مغذی اصلی موجودد در 100 گرم کنگر خام
انرژی 18 کیلو کالری
پتاسیم 360 میلی گرم
آهن 1 میلی گرم
فولات 21 میکروگرم
کلسیم 41 میلی گرم
پتنوتنیک اسید 3/0 میلی گرم
ویتامین B1 1/0 میلی گرم
سدیم 27 میلی گرم
بتاکاروتن 39 میکروگرم
فیبر 4 گرم
خواص درمانی کنگر در سلامت بدن:
سرگل های این گیاه به عنوان سبزی مصرف می شود که برای دستگاه گوارش مقوی بوده و به هضم مواد غذایی کمک می کند.
عصاره ی برگ و ریشه ی کنگر برای جلوگیری از رسوب چربی در جدار رگ ها مفید بوده و در درمان یرقان ، سوء هاضمه ، احساس ناراحتی در معده ، نفخ ، بی اشتهایی ، تهوع ، اسهال خفیف یا یبوست ، نارسایی کبد ، دفع مزمن آلبومین و کم خونی بعد از جراحی موثر بوده و از کبد در برابر سموم شیمیایی محافظت می کند.
در بعضی از کشورها به عنوان محرک تمایلات جنسی مصرف می شود.
ماده سینارین که در عصاره برگ کنگر وجود دارد، باعث کاهش کلسترول خون می شود.
تحقیقات نشان داده است که سینارین باعث کاهش سطح تری گلیسیرید خون نیز می شود.
سینارین و ماده دیگری که به عنوان اسید کافئیک شناخته شده است، کبد را در برابر عفونت حفظ می کند و به کبد کمک می کند تا بعد از تخریب قسمتی از آن دوباره خود را از نو بسازد.
از آنجایی که کنگر محتوی کربوهیدرات پیچیده غیر قابل هضم به نان اینولین است، خاصیت مسهلی دارد.
از طرفی اینولین موجود در کنگر باعث افزایش باکتری های مفید و کاهش باکتری های مضر در روده هامی شود.
در حقیقت باعث حفظ سلامتی روده شده و احتمالاً می تواند خطر سرطان روده باریک را کاهش دهد.
آنتی اکسیدان موجود در کنگر، پوست را در برابر سرطان محافظت می کند.
مقدار مصرف:
بزرگسالان برای بهره گیری از اثرات درمانی کنگر می توانند ،4-1 گرم برگ خشک یا خام آن را سه بار در روز مصرف کنند.
کسانی که نباید کنگر مصرف کنند:
- بهتر است زنان باردار، کودکان، بیماران مبتلا به بیماری شدید کبدی یا کلیوی از مصرف برگ کنگر پرهیز کنند.
از آنجایی که برگ های کنگر محرک انقباض کیسه ی صفراست، افرادی که سنگ کیسه ی صفرا دارند نباید آن را مصرف کنند،
چرا که افزایش انقباض کیسه ی صفرا منجر به انسداد مجاری و حتی پارگی کیسه صفرا می شود.
هم چنین اشخاصی که نسبت به کنگر و یا خواص سینارین حساسیت دارند، باید از مصرف این گیاه پرهیز کنند.
اقتباس از : ماهنامه دنیای تغذیه و Jamejamonline.ir
طرز تهیه خورش کنگر :
مواد مورد نیاز :
گوشت ماهیچه گوسفندی : نیم کیلو
كنگر : 2 کیلو
پیاز داغ عسلی : 3 قاشق سوپخوری
روغن : 3 قاشق سوپخوری
آب لیموترش : 1/3 فنجان
زعفران : 1 قاشق مرباخوری
فلفل و نمک : مقداری
روش پخت :
گوشت را تكه تكه خرد می كنیم و میشوئیم و با پیاز سرخ كرده و 3 تا 4 لیوان آب میگذاریم بپزد.
بعد ساقه های کنگر را تمیز کرده و تیغ آن را میگیریم و میشوئیم و با 3 تا 4 قاشق روغن كمی سرخ میكنیم و داخل گوشت میریزیم تا كنگر نیز پخته شود ولی زیاد له نشود.
نمك و فلفل و آبلیمو و زعفران سائیده را در خورش میریزیم و میگذاریم خورش آهسته بجوشد و جا بیافتد.
و بعد در ظرف دلخواه ریخته و سرو میکنیم.
نوش جان
تذکر :
1-خورش کنگر را میشود با نعنا و جعفری نیز تهیه کرد،
در اینصورت یک کیلو کنگر کافی است و ترشی آن آب لیمو یا غوره است
2-خورش کنگر را با قیمه و لیمو عمانی نیز درست میکنند،
در اینصورت بعد از اینکه قیمه و لپه کمی پخت، کنگر را سرخ و به خورش اضافه می نمایند و کمی رب گوجه فرنگی به آن میزنند .
(مقدار مواد اولیه این خورش برای 4 تا 6 نفر کافیست).
فرستنده : سر آشپز "مریم"
گوشت ماهیچه گوسفندی : نیم کیلو
كنگر : 2 کیلو
پیاز داغ عسلی : 3 قاشق سوپخوری
روغن : 3 قاشق سوپخوری
آب لیموترش : 1/3 فنجان
زعفران : 1 قاشق مرباخوری
فلفل و نمک : مقداری
روش پخت :
گوشت را تكه تكه خرد می كنیم و میشوئیم و با پیاز سرخ كرده و 3 تا 4 لیوان آب میگذاریم بپزد.
بعد ساقه های کنگر را تمیز کرده و تیغ آن را میگیریم و میشوئیم و با 3 تا 4 قاشق روغن كمی سرخ میكنیم و داخل گوشت میریزیم تا كنگر نیز پخته شود ولی زیاد له نشود.
نمك و فلفل و آبلیمو و زعفران سائیده را در خورش میریزیم و میگذاریم خورش آهسته بجوشد و جا بیافتد.
و بعد در ظرف دلخواه ریخته و سرو میکنیم.
نوش جان
تذکر :
1-خورش کنگر را میشود با نعنا و جعفری نیز تهیه کرد،
در اینصورت یک کیلو کنگر کافی است و ترشی آن آب لیمو یا غوره است
2-خورش کنگر را با قیمه و لیمو عمانی نیز درست میکنند،
در اینصورت بعد از اینکه قیمه و لپه کمی پخت، کنگر را سرخ و به خورش اضافه می نمایند و کمی رب گوجه فرنگی به آن میزنند .
(مقدار مواد اولیه این خورش برای 4 تا 6 نفر کافیست).
فرستنده : سر آشپز "مریم"
داشنمندان چینی موفق به تولید گوشت سفید "بره" شدند !
این گروه از دانشمندان چینی با ایجاد تغییراتی در ژن های بره، گوشت آن را به حالت سفید در آورند.
این نوع گوشت همانند ماهی، سبزیجات و فندق حاوی اومگا سه می باشد.
گوشت سفید بره برای افرادی که به علت کلسترول خون بالا نمی توانند گوشت قرمز مصرف کنند، آلترناتیوی مناسب خواهد بود.
همچنین مصرف این گوشت خطر سکته قلبی و بیماری های قلبی عروقی را کاهش خواهد داد.
گروهی از دانشمندان نیز با خاطر نشان ساختن اینکه هنوز اطلاعی در خصوص تاثیرات مصرف این نوع گوشت در دست نداریم، به این اقدام نظر مثبتی ندارند.
trtfarsi.com
این نوع گوشت همانند ماهی، سبزیجات و فندق حاوی اومگا سه می باشد.
گوشت سفید بره برای افرادی که به علت کلسترول خون بالا نمی توانند گوشت قرمز مصرف کنند، آلترناتیوی مناسب خواهد بود.
همچنین مصرف این گوشت خطر سکته قلبی و بیماری های قلبی عروقی را کاهش خواهد داد.
گروهی از دانشمندان نیز با خاطر نشان ساختن اینکه هنوز اطلاعی در خصوص تاثیرات مصرف این نوع گوشت در دست نداریم، به این اقدام نظر مثبتی ندارند.
trtfarsi.com
زیبایی های تجمع مجازی با شکوه ایرانی ها برای خلیج همیشگی پارس :
ایران خانه ماست و همگی عضو خانواده بزرگ ایران زمین هستیم، وغرور و تعصبمان را در این زمینه با افتخار فریاد میزنیم...
ازیکی دو روز گذشته شاهد حرکتی تحسین برانگیز در سطح شبکه های مجازی بوده ایم.
مردم ایران زمین، زن و مرد ،پیر و جوان همبسته تر از همیشه یکصدا نام خلیج همیشگی پارس را بر سر اعراب طماع و پشتیبانان کور آنها جار زدند تا نشانشان دهیم بر سر نام و خاک کشورمان با هیچ کس ذره ای تعارف نداریم!
از نمایش میزان توجه مان به خاک وآبِ پاکِ میهن به بیگانگان که بگذریم به خودمان نشان دادیم که همبستگی چقدر زیباست و با هم چقدر نیرومندتر و باشکوه تر از انفرادی ها هستیم.
هر چند همیشه ابرهایی هستند که بخواهند جلوی نورِ روز را بگیرند، اما مگر چشمه ی انوار را میشود با تکه ابری تاریک نهان کرد؟
درود بر مردم شریف و دوست داشتنی ایران زمین و به امید آن روزی که بر سر تمام مسائل و مشکلات میهنمان اینگونه با هم باشیم.
ارسال شده توسط : matin
ازیکی دو روز گذشته شاهد حرکتی تحسین برانگیز در سطح شبکه های مجازی بوده ایم.
مردم ایران زمین، زن و مرد ،پیر و جوان همبسته تر از همیشه یکصدا نام خلیج همیشگی پارس را بر سر اعراب طماع و پشتیبانان کور آنها جار زدند تا نشانشان دهیم بر سر نام و خاک کشورمان با هیچ کس ذره ای تعارف نداریم!
از نمایش میزان توجه مان به خاک وآبِ پاکِ میهن به بیگانگان که بگذریم به خودمان نشان دادیم که همبستگی چقدر زیباست و با هم چقدر نیرومندتر و باشکوه تر از انفرادی ها هستیم.
هر چند همیشه ابرهایی هستند که بخواهند جلوی نورِ روز را بگیرند، اما مگر چشمه ی انوار را میشود با تکه ابری تاریک نهان کرد؟
درود بر مردم شریف و دوست داشتنی ایران زمین و به امید آن روزی که بر سر تمام مسائل و مشکلات میهنمان اینگونه با هم باشیم.
ارسال شده توسط : matin
با استفاده از این چهار کلید در کارتان موفق شوید :
چهار كلید موفقیت کاری وجود دارد كه می تواند شما را به شخص با ارزش تری تبدیل كند،
توانایی های شما را مؤثرتر عرضه كند و شما را با سرعت بیشتر به موفقیت برساند.
سایتی در این مورد نوشته است : تخصص، تمایز، تقسیم بندی و تمركز چهار كلید موفقیت شغلی هستند.
1 ــ تخصص:
تخصص عبارت است از توانایی شما در بكار بستن استعدادتان آن هم در قسمتی حیاتی كه برای كمپانی شما یا مشتریانتان ارزشمند است. انتخاب این قسمت كه در چه زمینه ای تخصص داشته باشید در موفقیت بلند مدت شما بسیار را تعیین كننده است. شما در چه زمینه ای تخصص و مهارت دارید؟
2 - تمایز:
تمایز عبارت است از این كه چگونه خود را در یك یا چند زمینه كه تخصص دارید یا كارایی شما بهتر است برتری خود را نشان دهید.
توانایی شما در متمایز كردن خود براساس كیفیت كار بالا بسیار مهم و كانون فعالیت شغلی شماست.
همانطور كه یك سازمان باید حداقل در یك زمینه برتری داشته باشد تا رونق لازم را پیدا كند، شما هم به عنوان یك فرد باید حداقل در یك زمینه كاری برتر باشید.
اگر از كارفرما یا كارمندان شما درباره شما بپرسند: « برتری او در چه زمبنه ای است؟ » آنها چه جوابی در مورد شما خواهند داد؟
در كدام قسمت كار شما برجسته هستید؟
چه كاری را بهتر از هر كسی انجام می دهید؟
چه كاری را اگر شما انجام دهید سود زیادی نصیب سازمان شما می شود.
اگر تاكنون در حرفه خود یك زمینه را مشخص نكرده اید تا در آن بهترین باشید، باید زودتر اقدام كنید. به توانایی خود و احتیاجات سازمان و مشتریان خود توجه داشته باشید چگونه باید باشد؟
چگونه می توانست باشد؟
نقشه شما برای تبدیل شدن به فردی برجسته در حرفه خود چیست؟
و چگونه میزان برتری خود را چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت در یك زمینه كاری اندازه می گیرید؟
این اندازه گیری استاندارد شما را برای كارایی نشان می دهد.
بهترین بودن در یك زمینه مهم از شغل و حرفه شما بیشتر از هر چیزی به پیشرفت شما كمك می كند.
3- تقسیم بندی:
تقسیم بندی عبارت است از توانایی شما در مشخص كردن افراد و سازمانهایی كه سود بیشتری برای شما دارند. نحوه كار بدین صورت است كه شما به طور واضح مهمترین مشتریان خود را مشخص و برای جلب رضایت این گروه خاص از مشتریان تصمیم گیری می كنید. اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید.
4 - تمرکز
تمركز عبارتست از توانایی شما در تمركز ذهنی برای روی خدماتی است كه برای آن شخص یا سازمان اهمیت دارد.
این چهار استراتژی ( تخصص، تمایز، تقسیم بندی و تمركز ) نقطه كانونی حیاتی برای رسیدن به دستاوردهای فوق العاده در سازمان و حرفه شماست.
از خود بپرسید: « كدام مهارت است كه اگر آن را در خود تقویت كنید بیشترین اثر مثبت را در حرفه شما به جا می گذارد؟
پاسخی كه به این سؤال می دهید را به عنوان یك هدف بنویسید و برای آن یك ضرب العجل تعیین كنید.
برای خود طرح و نقشه داشته باشید و برای رسیدن به هدف پر تلاش باشید تا بر آن نائل شوید.
این ها كلید های شما برای باز کردن در های موفقیت هستند.
اقتباس از : irangrand.ir
توانایی های شما را مؤثرتر عرضه كند و شما را با سرعت بیشتر به موفقیت برساند.
سایتی در این مورد نوشته است : تخصص، تمایز، تقسیم بندی و تمركز چهار كلید موفقیت شغلی هستند.
1 ــ تخصص:
تخصص عبارت است از توانایی شما در بكار بستن استعدادتان آن هم در قسمتی حیاتی كه برای كمپانی شما یا مشتریانتان ارزشمند است. انتخاب این قسمت كه در چه زمینه ای تخصص داشته باشید در موفقیت بلند مدت شما بسیار را تعیین كننده است. شما در چه زمینه ای تخصص و مهارت دارید؟
2 - تمایز:
تمایز عبارت است از این كه چگونه خود را در یك یا چند زمینه كه تخصص دارید یا كارایی شما بهتر است برتری خود را نشان دهید.
توانایی شما در متمایز كردن خود براساس كیفیت كار بالا بسیار مهم و كانون فعالیت شغلی شماست.
همانطور كه یك سازمان باید حداقل در یك زمینه برتری داشته باشد تا رونق لازم را پیدا كند، شما هم به عنوان یك فرد باید حداقل در یك زمینه كاری برتر باشید.
اگر از كارفرما یا كارمندان شما درباره شما بپرسند: « برتری او در چه زمبنه ای است؟ » آنها چه جوابی در مورد شما خواهند داد؟
در كدام قسمت كار شما برجسته هستید؟
چه كاری را بهتر از هر كسی انجام می دهید؟
چه كاری را اگر شما انجام دهید سود زیادی نصیب سازمان شما می شود.
اگر تاكنون در حرفه خود یك زمینه را مشخص نكرده اید تا در آن بهترین باشید، باید زودتر اقدام كنید. به توانایی خود و احتیاجات سازمان و مشتریان خود توجه داشته باشید چگونه باید باشد؟
چگونه می توانست باشد؟
نقشه شما برای تبدیل شدن به فردی برجسته در حرفه خود چیست؟
و چگونه میزان برتری خود را چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت در یك زمینه كاری اندازه می گیرید؟
این اندازه گیری استاندارد شما را برای كارایی نشان می دهد.
بهترین بودن در یك زمینه مهم از شغل و حرفه شما بیشتر از هر چیزی به پیشرفت شما كمك می كند.
3- تقسیم بندی:
تقسیم بندی عبارت است از توانایی شما در مشخص كردن افراد و سازمانهایی كه سود بیشتری برای شما دارند. نحوه كار بدین صورت است كه شما به طور واضح مهمترین مشتریان خود را مشخص و برای جلب رضایت این گروه خاص از مشتریان تصمیم گیری می كنید. اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید.
4 - تمرکز
تمركز عبارتست از توانایی شما در تمركز ذهنی برای روی خدماتی است كه برای آن شخص یا سازمان اهمیت دارد.
این چهار استراتژی ( تخصص، تمایز، تقسیم بندی و تمركز ) نقطه كانونی حیاتی برای رسیدن به دستاوردهای فوق العاده در سازمان و حرفه شماست.
از خود بپرسید: « كدام مهارت است كه اگر آن را در خود تقویت كنید بیشترین اثر مثبت را در حرفه شما به جا می گذارد؟
پاسخی كه به این سؤال می دهید را به عنوان یك هدف بنویسید و برای آن یك ضرب العجل تعیین كنید.
برای خود طرح و نقشه داشته باشید و برای رسیدن به هدف پر تلاش باشید تا بر آن نائل شوید.
این ها كلید های شما برای باز کردن در های موفقیت هستند.
اقتباس از : irangrand.ir
"بهترين همسر"، بانک اطلاعات همسريابي ازدواج دائم اين سايت در زمينه ازدواج موقت (صيغه) و دوستيابي فعاليت نمي کند
|
|
|
بهترين همسر بانک اطلاعات همسريابي ازدواج دائم اين سايت در زمينه ازدواج موقت (صيغه) و دوستيابي فعاليت نمي کند
بهترين همسر در وبگاه ساماندهي سايتهاي اينترنتي وزارت ارشاد به ثبت رسيده است. کليه محتواي اين وبگاه تحت کنترل و نظارت پليس سايت ميباشد. چنانچه تخلفي مشاهده کرديد به پليس سايت گزارش نماييد. |
© کلیه حقوق برای بهترين همسر، جامعترین سامانه انتخاب همسر جوانان، محفوظ است
طراحي و راه اندازي از طراحان سنا نت
۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه
فاطمه طریقت؛ زنی فعال، با قدرت و پشتکار فراوان !
شاید بسیاری نمی دانند که مدیر، سرآشپز و مالک رستوران بزرگ "هانی" یک بانو به نام "خانم فاطمه طریقت منفرد" است.
هر چند که آتش برای خیلیها پایان دهنده دوره مهمی از زندگی بوده است و چه بسیار کسانی که به خاطر آتشخاکستر نشین آتشی شدهاند،
اما در مرد خانم فاطمه طریقت همه چیز متفاوت بوده است!
برای خانم طریقت همه چیز از یک آتشسوزی شروع شد،
دقیقن 32 سال پیش، کارخانه چمدانسازی "حاج اکبر کبریتچی" سوخت و اعتبار خاندان بر باد رفت،
همین شد که خانم خانه به فکر شغل آبا و اجدادی افتاد و تصمیم گرفت به کمک همسرش بیاید.
او با وجود تمام مخالفتها آستینها را بالا زد و سراغ سیخ کباب و دیگ برنج رفت.
فاطمه طریقت منفرد، دخترطریقت بزرگ موفق شد رستورانی را راه بیندازد.
رستورانی که دقیقن یک روز قبل از تولد آخرین فرزندش افتتاح شد و نام هانی پسر سوم خانواده را بر خود گرفت نامی که حالا برای خود "برند" بزرگی محسوب میشود.
رستورانداری شغل آبا و اجدادی خانواده پدری خانم فاطمه طریقت منفرد بوده است.
تقریبن تمام مردان خانواده او به این حرفه اشتغال داشتهاند.
پدرش نیز رستوران طریقت را در سال 1317 راهاندازی کرد اما افتتاح هانی به دست خانم طریقت در اسفند 1359 یک گام بزرگ بود.
خانواده طریقت، خانواده بزرگ و مذهبی بود که کار کردن زنان در آن عیب بزرگی محسوب میشد و دختران حق نداشتند بیشتر از مقطع ابتدایی تحصیل کنند.
آنها باید آماده میشدند تا همسری خوب و مادری مهربان باشند. فاطمه نیز همین گونه و براساس سنت قدیمی خانواده بزرگ شد و برخلاف میل باطنی به اجبار پدر ازدواج کرد که این وصلت با وجود 5 فرزند (4پسر و یک دختر) در بیستمین سال به جدایی کشید و فاطمه به تنهایی بار رستورانداری را به دوش کشید.
خانم طریقت منفرد عزمش را جزم کرد تا کیفیت غذاهای هانی همیشه بالاتر از رستورانهای مشابه باشد.
وی راز موقیتش را از زیر کار در نرفتن می داد و می گوید:
شاید خیلی وقتها پیش آمده که کارم را به خانواده ترجیح دادهام که درست هم نبوده؛
اما خب کاری که من انجام میدهم مسئولیت سنگینی دارد و حتا فکر میکنم کمتر از کار یک پزشک نیست،
چون یک اشتباه ممکن است حوادثی را به وجود بیاورد که جبرانش خیلی سخت باشد.
امابا وجود تمام این سختیها و خستگیها، وقتی که مردم میآیند و به خاطر کیفیت کار تشکر میکنند خستگی از تنم بیرون میرود.
خانم طریقت که به شدت عاشق کارش است میگوید:
میتوانستم بیخیال همه چیز شوم، ولی وجدان کاری و تعهد مانع شده است.
این بانوی ایرانی در مورد مردانه بودن این شغل این طور اظهار نظر می کند:
میدانم که این تصور برای خیلیها وجود دارد که رستورانداری یک شغل مردانه است، اما به عنوان یکی از معدود زنان رستوراندار ایرانی، منش و شخصیت رفتاری افراد را مهمترین عامل در انتخابشان برای کار میدانم.
در آشپزخانه هانی خودم سرآشپز و رئیس هستم وتمام آشپزهای مشغول به کار تحت تعلیم خودم بودهاند.
خانم طریقت معتقد است که کار، عار نیست و باید این تفکر که هر کس لیسانس دارد می بایست پشت میز بنشیند تغییر کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سریال «آشپزباشی» از روی زندگی شما ساخته شد یا نه می گوید:
موقع پخش سریال «آشپزباشی» این شایعه به وجود آمده بود که این سریال داستان زندگی ما بوده در حالی که اصلن اینطور نیست.
من از ساختن این سریال اطلاع چندانی نداشتم،
فقط یکی، دو بار آمدند و رقم قابل توجهی پیشنهاد دادند که اگر پرداخت کنید اسم شما و رستوران را روی کار میگذاریم و این در جامعه پیچید که این سریال از روی زندگی ما ساخته شده.
خود من یکی، دوبار بیشتر سریال را ندیدم و اصلن داستان زندگی ما نبود.
در زندگی واقعی من آشپز هستم نه پدر بچهها، بیشتر تلاشها و نوآوریها از من بود.
این را هم بگویم که اصلن نفهمیدم آخر سریال چطور شد.
آن دوباری هم که سریال را دیدم فقط داد و فریاد و جروبحث بود و نتوانستم نتیجهای بگیرم.
ما زن و شوهر بودیم که این کار را کردیم و اگر هم وسط راه از هم جدا شدیم به خاطر رستوران نبود، این یک ازدواجی بود که از روز اول اشتباه بود،
داستان سریال آشپزباشی کاملا برعکس داستان زندگی ماست!
این شغل خاندان طریقت بوده و بعد از ورشکستگی همسرم من تصمیم به باز کردن رستوران گرفتم و همیشه من سرآشپز بوده ام و آشپزی را نیز از مادرم یاد گرفتم.
اقتباس از گزارش : 24onlinenews.ir
هر چند که آتش برای خیلیها پایان دهنده دوره مهمی از زندگی بوده است و چه بسیار کسانی که به خاطر آتشخاکستر نشین آتشی شدهاند،
اما در مرد خانم فاطمه طریقت همه چیز متفاوت بوده است!
برای خانم طریقت همه چیز از یک آتشسوزی شروع شد،
دقیقن 32 سال پیش، کارخانه چمدانسازی "حاج اکبر کبریتچی" سوخت و اعتبار خاندان بر باد رفت،
همین شد که خانم خانه به فکر شغل آبا و اجدادی افتاد و تصمیم گرفت به کمک همسرش بیاید.
او با وجود تمام مخالفتها آستینها را بالا زد و سراغ سیخ کباب و دیگ برنج رفت.
فاطمه طریقت منفرد، دخترطریقت بزرگ موفق شد رستورانی را راه بیندازد.
رستورانی که دقیقن یک روز قبل از تولد آخرین فرزندش افتتاح شد و نام هانی پسر سوم خانواده را بر خود گرفت نامی که حالا برای خود "برند" بزرگی محسوب میشود.
رستورانداری شغل آبا و اجدادی خانواده پدری خانم فاطمه طریقت منفرد بوده است.
تقریبن تمام مردان خانواده او به این حرفه اشتغال داشتهاند.
پدرش نیز رستوران طریقت را در سال 1317 راهاندازی کرد اما افتتاح هانی به دست خانم طریقت در اسفند 1359 یک گام بزرگ بود.
خانواده طریقت، خانواده بزرگ و مذهبی بود که کار کردن زنان در آن عیب بزرگی محسوب میشد و دختران حق نداشتند بیشتر از مقطع ابتدایی تحصیل کنند.
آنها باید آماده میشدند تا همسری خوب و مادری مهربان باشند. فاطمه نیز همین گونه و براساس سنت قدیمی خانواده بزرگ شد و برخلاف میل باطنی به اجبار پدر ازدواج کرد که این وصلت با وجود 5 فرزند (4پسر و یک دختر) در بیستمین سال به جدایی کشید و فاطمه به تنهایی بار رستورانداری را به دوش کشید.
خانم طریقت منفرد عزمش را جزم کرد تا کیفیت غذاهای هانی همیشه بالاتر از رستورانهای مشابه باشد.
وی راز موقیتش را از زیر کار در نرفتن می داد و می گوید:
شاید خیلی وقتها پیش آمده که کارم را به خانواده ترجیح دادهام که درست هم نبوده؛
اما خب کاری که من انجام میدهم مسئولیت سنگینی دارد و حتا فکر میکنم کمتر از کار یک پزشک نیست،
چون یک اشتباه ممکن است حوادثی را به وجود بیاورد که جبرانش خیلی سخت باشد.
امابا وجود تمام این سختیها و خستگیها، وقتی که مردم میآیند و به خاطر کیفیت کار تشکر میکنند خستگی از تنم بیرون میرود.
خانم طریقت که به شدت عاشق کارش است میگوید:
میتوانستم بیخیال همه چیز شوم، ولی وجدان کاری و تعهد مانع شده است.
این بانوی ایرانی در مورد مردانه بودن این شغل این طور اظهار نظر می کند:
میدانم که این تصور برای خیلیها وجود دارد که رستورانداری یک شغل مردانه است، اما به عنوان یکی از معدود زنان رستوراندار ایرانی، منش و شخصیت رفتاری افراد را مهمترین عامل در انتخابشان برای کار میدانم.
در آشپزخانه هانی خودم سرآشپز و رئیس هستم وتمام آشپزهای مشغول به کار تحت تعلیم خودم بودهاند.
خانم طریقت معتقد است که کار، عار نیست و باید این تفکر که هر کس لیسانس دارد می بایست پشت میز بنشیند تغییر کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سریال «آشپزباشی» از روی زندگی شما ساخته شد یا نه می گوید:
موقع پخش سریال «آشپزباشی» این شایعه به وجود آمده بود که این سریال داستان زندگی ما بوده در حالی که اصلن اینطور نیست.
من از ساختن این سریال اطلاع چندانی نداشتم،
فقط یکی، دو بار آمدند و رقم قابل توجهی پیشنهاد دادند که اگر پرداخت کنید اسم شما و رستوران را روی کار میگذاریم و این در جامعه پیچید که این سریال از روی زندگی ما ساخته شده.
خود من یکی، دوبار بیشتر سریال را ندیدم و اصلن داستان زندگی ما نبود.
در زندگی واقعی من آشپز هستم نه پدر بچهها، بیشتر تلاشها و نوآوریها از من بود.
این را هم بگویم که اصلن نفهمیدم آخر سریال چطور شد.
آن دوباری هم که سریال را دیدم فقط داد و فریاد و جروبحث بود و نتوانستم نتیجهای بگیرم.
ما زن و شوهر بودیم که این کار را کردیم و اگر هم وسط راه از هم جدا شدیم به خاطر رستوران نبود، این یک ازدواجی بود که از روز اول اشتباه بود،
داستان سریال آشپزباشی کاملا برعکس داستان زندگی ماست!
این شغل خاندان طریقت بوده و بعد از ورشکستگی همسرم من تصمیم به باز کردن رستوران گرفتم و همیشه من سرآشپز بوده ام و آشپزی را نیز از مادرم یاد گرفتم.
اقتباس از گزارش : 24onlinenews.ir
"بابک خرمدین" نماد وفاداری به ایران و پایداری در برابر تازیان : (مجسمه بابك خرمدين در "باكو- آذربايجان" ساخته شد)
حتمن درباره ی بابک خرمدین تا کنون شنیده اید!
سردار بزرگ ایرانی که از آذربایجان کنونی بر علیه حکومت اعراب که پس از حمله شان به ایران به پاکرده بودن به پا خاست،
ولی ماجرا به همینجا ختم نمی شود!
(بابک خرمدین نماد وفاداری به ایران است)!
او به همراه مازیار بر علیه حکومت اعراب قیام کرد و سر انجام به دست ناپاک ترین و دجال ترین حاکم بنی عباس پس از تحمل زجر بسیار کشته شد.
کشته شدن بابک همواره یکی از رویداد هاییست که در آن اوج وفاداری و پایبندی به میهن پاکمان ایران دیده می شود.
بابک بدون شک یکی از اسطوره های تاریخ ایران زمین است.
و اعدامش بدون شک یکی از تلخ ترین رویدادهاست
روز قبل از اعدام، خلیفه با بزرگان دربارش مشورت کرد که چگونه بابک را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند وی را ببینند.
بنا بر نظر یکی از درباریان قرار برآن شد که وی را سوار بر پیلی کرده در شهر بگردانند.
پیل را با حنا رنگ کردند و نقش و نگار بر آن زدند و بابک را در لباسی بسیارزننده و تحقیرآمیز برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند.
پس ازآن مراسم اعدام بابک با سروصدای بسیار زیاد با حضور شخص خلیفه برفراز سکوی مخصوصی که برای این کار دربیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد.
برای آنکه همهی مردم بشنوند که اکنون دژخیم به بابک نزدیک میشود و دقایقی دیگر بابک اعدام خواهد شد،
چندین جارچی در اطراف و اکناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسمِ دژخیم بود و همه او را میشناختند.
"ابن الجوزی" می نویسد: وقتی بابک را برای اعدام بردند خلیفه درکنارش نشست و به او گفت:
تو که این همه استواری نشان میدادی اکنون خواهیم دید که طاقتت دربرابر مرگ چند است.
بابک گفت: خواهید دید.
گویند که چون یک دست بابک را به شمشیر زدند،
بابک با خونی که از بازویش فوران میکرد صورتش را رنگین کرد.
خلیفه از او پرسید: چرا چنین کردی؟ بابک گفت:
وقتی دست هایم را قطع کنند خون های بدنم خارج می شود و چهرهام زرد می شود، و تو خواهی پنداشت که رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است
چهرهام را خونین کردم تا زردیش دیده نشود.
به این ترتیب دستها و پاهای بابک را بریدند .
چون بابک بر زمین درغلتید، خلیفه دستور داد شکمش را پاره کنند.
پس از ساعاتی که این حالت بربابک گذشت، دستور داد سرش را از تن جدا کند.
پس از آن چوبهی داری در میدان شهر "سامرا" افراشتند و بابک را بردار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد.
گویند که آخرین گفتار بابک چنین بوده است:
(تو ای "معتصم"، خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد
من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود.
تو اکنون که مرا تکه تکه می کنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت.
این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد.
من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.
"مازیار" هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن خویش را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند)
و بدین سان نخست دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:
پاینده ایران...
روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ 2 صفر سال 223 هجری قمری انجام گرفت که "مسعودی" در کتاب مشهور "مروج الذهب" این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است.
اعدام بابک چنان واقعهی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام "خشبهی بابک" یعنی چوبهی دار بابک در شهرِ "سامرا" که در زمان اعدام بابک پایتخت دولت عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی می شد.
برادر بابک یعنی "آذین" را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که اورا مثل بابک اعدام کند.
طبری می نویسد که وقتی دژخیم دستها و پاهای برادر بابک را میبُرید، او نه واکنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمیآورد.
جسد این مرد را نیز در بغداد بردار کردند.
"معتصم" خلیفه عباسی، چنانکه "نظام الملک" در "سیاست نامه" خود می نویسد، به شکرانه آنکه سه سردار مبارز ایرانی، بابک ، مازیار و افشین که هر سه آنها به حیله اسیر شده بودند به دار آویخته بود، مجلس ضیافتی ترتیب داده بود که در طول آن 3 بار پیاپی مجلس را ترک گفت و هربار ساعتی بعد برمی گشت.
در بار سوم در پاسخ حاضران که جویای علت این غیبت ها شده بودند فاش کرد که در هر بار به یکی از دختران این سه سردار تجاوز کرده است و بکارت آنها را پاره کرده است و حاضران با او از این بابت به نماز ایستادند و خداوند را شکر گفتند.
فرستنده : Entertainment By Faramarz
سردار بزرگ ایرانی که از آذربایجان کنونی بر علیه حکومت اعراب که پس از حمله شان به ایران به پاکرده بودن به پا خاست،
ولی ماجرا به همینجا ختم نمی شود!
(بابک خرمدین نماد وفاداری به ایران است)!
او به همراه مازیار بر علیه حکومت اعراب قیام کرد و سر انجام به دست ناپاک ترین و دجال ترین حاکم بنی عباس پس از تحمل زجر بسیار کشته شد.
کشته شدن بابک همواره یکی از رویداد هاییست که در آن اوج وفاداری و پایبندی به میهن پاکمان ایران دیده می شود.
بابک بدون شک یکی از اسطوره های تاریخ ایران زمین است.
و اعدامش بدون شک یکی از تلخ ترین رویدادهاست
روز قبل از اعدام، خلیفه با بزرگان دربارش مشورت کرد که چگونه بابک را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند وی را ببینند.
بنا بر نظر یکی از درباریان قرار برآن شد که وی را سوار بر پیلی کرده در شهر بگردانند.
پیل را با حنا رنگ کردند و نقش و نگار بر آن زدند و بابک را در لباسی بسیارزننده و تحقیرآمیز برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند.
پس ازآن مراسم اعدام بابک با سروصدای بسیار زیاد با حضور شخص خلیفه برفراز سکوی مخصوصی که برای این کار دربیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد.
برای آنکه همهی مردم بشنوند که اکنون دژخیم به بابک نزدیک میشود و دقایقی دیگر بابک اعدام خواهد شد،
چندین جارچی در اطراف و اکناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسمِ دژخیم بود و همه او را میشناختند.
"ابن الجوزی" می نویسد: وقتی بابک را برای اعدام بردند خلیفه درکنارش نشست و به او گفت:
تو که این همه استواری نشان میدادی اکنون خواهیم دید که طاقتت دربرابر مرگ چند است.
بابک گفت: خواهید دید.
گویند که چون یک دست بابک را به شمشیر زدند،
بابک با خونی که از بازویش فوران میکرد صورتش را رنگین کرد.
خلیفه از او پرسید: چرا چنین کردی؟ بابک گفت:
وقتی دست هایم را قطع کنند خون های بدنم خارج می شود و چهرهام زرد می شود، و تو خواهی پنداشت که رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است
چهرهام را خونین کردم تا زردیش دیده نشود.
به این ترتیب دستها و پاهای بابک را بریدند .
چون بابک بر زمین درغلتید، خلیفه دستور داد شکمش را پاره کنند.
پس از ساعاتی که این حالت بربابک گذشت، دستور داد سرش را از تن جدا کند.
پس از آن چوبهی داری در میدان شهر "سامرا" افراشتند و بابک را بردار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد.
گویند که آخرین گفتار بابک چنین بوده است:
(تو ای "معتصم"، خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد
من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود.
تو اکنون که مرا تکه تکه می کنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت.
این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد.
من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.
"مازیار" هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن خویش را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند)
و بدین سان نخست دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:
پاینده ایران...
روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ 2 صفر سال 223 هجری قمری انجام گرفت که "مسعودی" در کتاب مشهور "مروج الذهب" این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است.
اعدام بابک چنان واقعهی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام "خشبهی بابک" یعنی چوبهی دار بابک در شهرِ "سامرا" که در زمان اعدام بابک پایتخت دولت عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی می شد.
برادر بابک یعنی "آذین" را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که اورا مثل بابک اعدام کند.
طبری می نویسد که وقتی دژخیم دستها و پاهای برادر بابک را میبُرید، او نه واکنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمیآورد.
جسد این مرد را نیز در بغداد بردار کردند.
"معتصم" خلیفه عباسی، چنانکه "نظام الملک" در "سیاست نامه" خود می نویسد، به شکرانه آنکه سه سردار مبارز ایرانی، بابک ، مازیار و افشین که هر سه آنها به حیله اسیر شده بودند به دار آویخته بود، مجلس ضیافتی ترتیب داده بود که در طول آن 3 بار پیاپی مجلس را ترک گفت و هربار ساعتی بعد برمی گشت.
در بار سوم در پاسخ حاضران که جویای علت این غیبت ها شده بودند فاش کرد که در هر بار به یکی از دختران این سه سردار تجاوز کرده است و بکارت آنها را پاره کرده است و حاضران با او از این بابت به نماز ایستادند و خداوند را شکر گفتند.
فرستنده : Entertainment By Faramarz
این شناگر قهرمان (محمد حسین کبادی)، به خاطر نام خلیج همیشگی پارس، از دو میلیارد تومان گذشت !
محمد حسین کبادی شناگر طول خلیج فارس که تاکنون ۸۰۰ کیلومتر از خلیج فارس
را شنا کرده پیشنهاد دو میلیارد تومانی اماراتیها را رد کرد
محمد حسین کبادی اظهار داشت:
او میگوید : اماراتیها برای اینکه بنده این پروژه را در مرز آنها با نام جعلی (خلیج ع ر ب ی) انجام دهم دو میلیارد تومان وجه نقد، بورسه تحصیلی تا مقطع دکترا در بهترین دانشگاههای دنیا، اقامت آمریکا پیشنهاد دادند اما بنده قبول نکردم.
وی در بوشهر افزود: این پروژه با نام پروژه ملی شنای طول خلیج فارس به طول یکهزار و ۲۸۰ کیلومتر از ۲۸ آذرماه امسال از جزیره هرمز آغاز شده و مقصد نهایی نیز اروندکنار در استان خوزستان است.
شناگر طول خلیج فارس خاطر نشان کرد:
این پروژه را با شعار خلیج تا ابد فارس و پیام صلح و نوع دوستی ملت ایران انجام میدهیم.
کبادی با بیان اینکه با طی مسیر ۸۰۰ کیلومتری رکورد جهانی این رشته را جا به جا کردهام، گفت:
هر چند رکورد قبلی مربوط به یک تیم ۵ نفره بوده که ۶۸۰ کیلومتر را طی کرده بودند، اما من انفرادی تاکنون ۸۰۰ کیلومتر از خلیج فارس را طی کرده ام.
کبادی با اشاره به تیم ۲۵ نفره این پروژه گفت:
در تیم اجرایی روی آب هشت نفر هستیم و هنگام شنا نیز درون محفظه هستم ضمن اینکه روزی ۵ تا ۲۰ کیلومتر نیز شنا میکنم.
وی اظهار داشت: تا پایان پروژه، ۴۰۰ کیلومتر فاصله داریم و در صورت انتخاب مسیر بهتر، این فاصله کمتر میشود و امیدوارم تا پایان سال به مقصد نهایی که اروندکنار استان خوزستان است، برسیم.
کبادی ادامه داد: دید ما به این پروژه علمی بوده و شرکتهای مختلفی نیز برای اسپانسری پروژه ملی خلیج فارس پیشنهاد داده بودند
شناگر طول خلیج فارس با قدردانی از مهمان نوازی مردم و مسئولان استان بوشهر گفت:
در بدو ورود به بوشهر مهمان نوازی بوشهریها ما را غافلگیر کرد و مدیران ورزشی استان بوشهر استقبال خوبی از ما داشتند.
گزارش فارس،
محمد حسین کبادی اظهار داشت:
او میگوید : اماراتیها برای اینکه بنده این پروژه را در مرز آنها با نام جعلی (خلیج ع ر ب ی) انجام دهم دو میلیارد تومان وجه نقد، بورسه تحصیلی تا مقطع دکترا در بهترین دانشگاههای دنیا، اقامت آمریکا پیشنهاد دادند اما بنده قبول نکردم.
وی در بوشهر افزود: این پروژه با نام پروژه ملی شنای طول خلیج فارس به طول یکهزار و ۲۸۰ کیلومتر از ۲۸ آذرماه امسال از جزیره هرمز آغاز شده و مقصد نهایی نیز اروندکنار در استان خوزستان است.
شناگر طول خلیج فارس خاطر نشان کرد:
این پروژه را با شعار خلیج تا ابد فارس و پیام صلح و نوع دوستی ملت ایران انجام میدهیم.
کبادی با بیان اینکه با طی مسیر ۸۰۰ کیلومتری رکورد جهانی این رشته را جا به جا کردهام، گفت:
هر چند رکورد قبلی مربوط به یک تیم ۵ نفره بوده که ۶۸۰ کیلومتر را طی کرده بودند، اما من انفرادی تاکنون ۸۰۰ کیلومتر از خلیج فارس را طی کرده ام.
کبادی با اشاره به تیم ۲۵ نفره این پروژه گفت:
در تیم اجرایی روی آب هشت نفر هستیم و هنگام شنا نیز درون محفظه هستم ضمن اینکه روزی ۵ تا ۲۰ کیلومتر نیز شنا میکنم.
وی اظهار داشت: تا پایان پروژه، ۴۰۰ کیلومتر فاصله داریم و در صورت انتخاب مسیر بهتر، این فاصله کمتر میشود و امیدوارم تا پایان سال به مقصد نهایی که اروندکنار استان خوزستان است، برسیم.
کبادی ادامه داد: دید ما به این پروژه علمی بوده و شرکتهای مختلفی نیز برای اسپانسری پروژه ملی خلیج فارس پیشنهاد داده بودند
شناگر طول خلیج فارس با قدردانی از مهمان نوازی مردم و مسئولان استان بوشهر گفت:
در بدو ورود به بوشهر مهمان نوازی بوشهریها ما را غافلگیر کرد و مدیران ورزشی استان بوشهر استقبال خوبی از ما داشتند.
گزارش فارس،
خانوادهها به سمت تک فرزندی روي آوردهاند !
رئیس مرکز سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت گفت:
بالاتر رفتن سن ازدواج، فاصله زمان ازدواج تا بارداری و رواج فرهنگ تک فرزندی خطراتی است که سلامت، خانواده، جمعیت و نسل آینده کشور را تهدید میکند.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، محمد اسماعیل مطلق افزود: وزارت بهداشت به مقوله سلامت جمعیت و خانواده از دیدگاه سلامت محوری و از ابعاد مختلف سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و اخیراً سلامت معنوی نگاه میکند.
وی گفت: مسئلهای که طی سالهای اخیر با آن مواجه هستیم، بالارفتن سن ازدواج است که در برخی استانها به سن 27 سال رسیده و در کل کشور میانگین سن ازدواج 25 سال است که سن بالایی است و باید حتماً پایین بیاید.
مطلق ادامه داد: مشکل بعدی این است که بعد از ازدواج بسیاری از زوجها تا چندین سال اقدامی برای بارداری انجام نمیدهند و فاصله ازدواج تا بارداری در کشور زیاده شده است در حالی که باید در فاصله کمی بعد از ازدواج بارداری صورت بگیرد تا سلامت خانواده حفظ شود.
مدیر کل سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت افزود:
موضوع نگران کننده بعدی است که خانوادهها به سمت تک فرزندی رو آوردهاند که این مسئله در آینده به سلامت روحی- روانی، اجتماعی و معنوی نسل آینده آسیب میزند.
وی گفت:
تحقیقاتی که در کشورهای دیگر و سازمان بهداشت جهانی انجام شده نیز نشان داده است که تک فرزندی برای سلامت خانوادهها و جامعه عوارضی دارد به همین علت توصیه ما به مردم این است که برای داشتن خانواده سالم و شاداب 2 یا 3 فرزند داشته باشند.
گزارش فارس
بالاتر رفتن سن ازدواج، فاصله زمان ازدواج تا بارداری و رواج فرهنگ تک فرزندی خطراتی است که سلامت، خانواده، جمعیت و نسل آینده کشور را تهدید میکند.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، محمد اسماعیل مطلق افزود: وزارت بهداشت به مقوله سلامت جمعیت و خانواده از دیدگاه سلامت محوری و از ابعاد مختلف سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و اخیراً سلامت معنوی نگاه میکند.
وی گفت: مسئلهای که طی سالهای اخیر با آن مواجه هستیم، بالارفتن سن ازدواج است که در برخی استانها به سن 27 سال رسیده و در کل کشور میانگین سن ازدواج 25 سال است که سن بالایی است و باید حتماً پایین بیاید.
مطلق ادامه داد: مشکل بعدی این است که بعد از ازدواج بسیاری از زوجها تا چندین سال اقدامی برای بارداری انجام نمیدهند و فاصله ازدواج تا بارداری در کشور زیاده شده است در حالی که باید در فاصله کمی بعد از ازدواج بارداری صورت بگیرد تا سلامت خانواده حفظ شود.
مدیر کل سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت افزود:
موضوع نگران کننده بعدی است که خانوادهها به سمت تک فرزندی رو آوردهاند که این مسئله در آینده به سلامت روحی- روانی، اجتماعی و معنوی نسل آینده آسیب میزند.
وی گفت:
تحقیقاتی که در کشورهای دیگر و سازمان بهداشت جهانی انجام شده نیز نشان داده است که تک فرزندی برای سلامت خانوادهها و جامعه عوارضی دارد به همین علت توصیه ما به مردم این است که برای داشتن خانواده سالم و شاداب 2 یا 3 فرزند داشته باشند.
گزارش فارس
"غضنفر" و چراغ جادو !
از غضنفر پرسیدن که: اگر روزی "چراغ جادوی علاالدین" رو پیدا کنی،
و روش دست بکشی و غول داخلش رو بیرون بیاری،
ازش چه چیزی تقاضا میکنی؟
غضنفر جواب داد :
بهش میگم که برگرده داخل چراغ!
وقتی غوله برگشت داخل چراغ، باز هم از چراغ میارمش بیرون،
و باز هم بهش میگم که برگرده داخل چراغ!
خلاصه این عمل را انقدر تکرار می کنم که غوله ازغول بودنش پشیمون بشه و به التماس و شکر خوردن بیفته!
اونوقت آی میخندم..... آی میخندم !
و روش دست بکشی و غول داخلش رو بیرون بیاری،
ازش چه چیزی تقاضا میکنی؟
غضنفر جواب داد :
بهش میگم که برگرده داخل چراغ!
وقتی غوله برگشت داخل چراغ، باز هم از چراغ میارمش بیرون،
و باز هم بهش میگم که برگرده داخل چراغ!
خلاصه این عمل را انقدر تکرار می کنم که غوله ازغول بودنش پشیمون بشه و به التماس و شکر خوردن بیفته!
اونوقت آی میخندم..... آی میخندم !
اشتراک در:
پستها (Atom)