گویند روزی ابوریحان بیرونی با جمعی دیگر در خانه یکی از بزرگان نیشابور میهمان بود.
در این هنگام صدای میزبان را شنید که در حال صحبت با یکی از دوستانش بود .
دوست صاحبخانه داشت برایش از غم هجران معشوقش درد دل میکرد و میگفت :
هر روز نقشی بر دکان خود افزون کنم و گلدانی خوشبوتر از پیش در پیشگاهش بگذارم بلکه عشقم از آن گذرد و به زندگیم باز آید .
اما صاحبخانه او را نصیحت کرد که :
برادر، عمر کوتاه است و عقل تعلل را درست نمی داند،
آن زن اگر تو را می خواست حتمن پس از سالها باز می گشت.
پس یقین بدان که او دل در گروی مردی دیگر دارد و تو باید به فکر آینده خویش باشی .
سه روز بعد، هنگامی که ابوریحان داشت از میزبان خداحافظی می کرد،
برای میزبان خبر آوردند که همان کسی که نصیحتش نمودید، بر بستر مرگ افتاده و سه روز است هیچ نخورده است.
میزبان ابوریحان قصد کرد که برای دیدار آن مرد برود، اما ابوریحان دستش را گرفت و گفت : نفسی که سردی را بر گرمای امید می دمد، مرگ را به بالینش فرستاده، اجازه بده تا من خودم بر بالینش بروم .
میزبان به احترام او سر خم نمود و اطاعت کرد.
ابوریحان بدیدار آن مرد رفته و چنان گرمای امیدی به او بخشید که آن مرد دوباره آب نوشید.
می گویند : ابوریحان چند روز دیگر هم در نیشابور بماند و روزی که آن شهر را ترک می کرد، آن مرد با همسر بازگشته خویش او را اشک ریزان بدرقه می کردند!
"پس هیچگاه کسی را از امیدش نا امید نکنید، شاید امید تنها دارایی او باشد!".
******************************************************
ابوریحان محمد بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی-جهانی، 15 سپتامبر در سال 973 میلادی در خوارزم به دنیا آمد.
زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، بعدن به «بیرونی» تجدید نام داده شده است.
بیرونی که 75 سال عمر کرد، در 13 دسامبر سال 1048 میلادی (22 آذر) در شهر غزنه (زاذگاه غزنویان، افغانستان امروز که در آن زمان جزو سرزمین ایران بود) وفات یافت.
بیرونی در ریاضیات، هیئت (علوم فضایی)، فیزیک، زمین شناسی و جغرافیا سرآمد دانشمندان عصر خود بوده است.
دایره المعارف علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است.
در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه ها، دانشکده ها و تالار کتابخانه ها نهاده و به او لقب «استاد جاوید» داده اند.
بیرونی، گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقن محاسبه و تعریف کرده است
در این هنگام صدای میزبان را شنید که در حال صحبت با یکی از دوستانش بود .
دوست صاحبخانه داشت برایش از غم هجران معشوقش درد دل میکرد و میگفت :
هر روز نقشی بر دکان خود افزون کنم و گلدانی خوشبوتر از پیش در پیشگاهش بگذارم بلکه عشقم از آن گذرد و به زندگیم باز آید .
اما صاحبخانه او را نصیحت کرد که :
برادر، عمر کوتاه است و عقل تعلل را درست نمی داند،
آن زن اگر تو را می خواست حتمن پس از سالها باز می گشت.
پس یقین بدان که او دل در گروی مردی دیگر دارد و تو باید به فکر آینده خویش باشی .
سه روز بعد، هنگامی که ابوریحان داشت از میزبان خداحافظی می کرد،
برای میزبان خبر آوردند که همان کسی که نصیحتش نمودید، بر بستر مرگ افتاده و سه روز است هیچ نخورده است.
میزبان ابوریحان قصد کرد که برای دیدار آن مرد برود، اما ابوریحان دستش را گرفت و گفت : نفسی که سردی را بر گرمای امید می دمد، مرگ را به بالینش فرستاده، اجازه بده تا من خودم بر بالینش بروم .
میزبان به احترام او سر خم نمود و اطاعت کرد.
ابوریحان بدیدار آن مرد رفته و چنان گرمای امیدی به او بخشید که آن مرد دوباره آب نوشید.
می گویند : ابوریحان چند روز دیگر هم در نیشابور بماند و روزی که آن شهر را ترک می کرد، آن مرد با همسر بازگشته خویش او را اشک ریزان بدرقه می کردند!
"پس هیچگاه کسی را از امیدش نا امید نکنید، شاید امید تنها دارایی او باشد!".
******************************************************
ابوریحان محمد بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی-جهانی، 15 سپتامبر در سال 973 میلادی در خوارزم به دنیا آمد.
زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود، بعدن به «بیرونی» تجدید نام داده شده است.
بیرونی که 75 سال عمر کرد، در 13 دسامبر سال 1048 میلادی (22 آذر) در شهر غزنه (زاذگاه غزنویان، افغانستان امروز که در آن زمان جزو سرزمین ایران بود) وفات یافت.
بیرونی در ریاضیات، هیئت (علوم فضایی)، فیزیک، زمین شناسی و جغرافیا سرآمد دانشمندان عصر خود بوده است.
دایره المعارف علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است.
در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه ها، دانشکده ها و تالار کتابخانه ها نهاده و به او لقب «استاد جاوید» داده اند.
بیرونی، گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقن محاسبه و تعریف کرده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر