چرا "پارسه" را "تخت جمشید" خواندند ؟
پارسه یا پرسپولیس , با شکوهترین و زیباترین شهر ایران باستان و حتا به گفته ی دیرینه شناسان اروپایی باشکوهترین شهر زیر آفتاب در جهان باستان بود .
جهانیان در درازای تاریخ همواره این شهر را با نام پرسپولیس خوانده و نوشته اند و هم اکنون هم با همین نام میشناسند .
"پرسپولیس" به زبان یونانی یعنی " شهر پارسیان" .
اما در ایران بیشتر ایرانیان این شهر را با نام "تخت جمشید" می شناسند که نادرست است و پیوندی با نام "پارسه" و "پرسپولیس" ندارد.
همانگونه که می دانیم آغاز ساخت شهر پارسه در هنگام هخامنشیان و پادشاهی داریوش بزرگ بوده است و ادامه ی ساخت آن در زمان جانشینان داریوش انجام گرفت,
پس پیوندی با پادشاهی جمشید شاه ندارد، چرا که پادشاهی جمشید چند هزار سال پیش از هخامنشیان بوده است .
پس این شهر که اگر آن را "تخت" هم بخوانیم نمیتواند از آن جمشید باشد .
اما به آن دلیل که ایرانیان جمشید را نماد سازندگی و آبادانی در ایران می دانستند و نوشته های باستانی ایران هم این باور را ثابت می کرد, ایرانیان گمان بردند که این کاخ نیز باید بدست جمشید ساخته شده باشد .
و به آن دلیل که پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی بدست سکندر گجستک (ملعون) , بیشتر گنجینه های نوشتاری و داشته های تاریخی ایرانیان نابود گشته بود, نامی از سازندگان این کاخ به گوش ایرانیان نرسید .
( شاید این پرسش پیش بیاید که مگر بر نگاره ها و دیوارهای پارسه نام سازندگان آن نیامده بود ؟
پاسخ اینجاست که خوانش گل نوشته ها در همین چند دهه گذشته به گونه ی دقیق و درست انجام شد و پیشتر از آن کسی نتوانسته انان را بدرستی بخواند و به زبان پارسی برگرداند .)
یکی دیگر از دلایل این اشتباه تاریخی را می توان برداشت نادرست ایرانیان از متن های کهن باستانی از جمله شاهنامه فردوسی دانست که در داستان پادشاهی جمشید شاه آشکار گردیده است و میتوان به آن اشاره نمود .
پس از آنکه ضحاک به ایران زمین درآمد و آهنگ پادشاهی نمود و به کاخ جمشید اندر شد چنین آمده است :
"کی اژدهافش بیامد چو باد ... به ایران زمین تاج بر سر نهاد
سوی تخت جمشید بنهاد روی ... چو انگشتری کرد گیتی بروی"
ایرانیان با دیدن این بیت ها دیگر ایمان پیدا کرده بودند که جمشید سازنده ی تخت جمشید ( شهر پارسه) بوده است و در آن حکومت می کرده است, که البته این برداشت نادرست بود و منظور از تخت جمشید در این بیت , تخت پادشاهی جمشید بود که بر روی آن نشسته بود و نه شهر پارسه !
بنابراین بایسته است که در نوشتارها و گفتارهای خود از نام "پارسه" که نام درستین این شهر بزرگ و باشکوه است بهره ببریم و به دیگران نیز گوشزد کنیم که از بکار بردن نام نادرست "تخت جمشید" بپرهیزند
نوشته شده توسط : میلاد ایرانی
/ لطفن نظر بدهيد
http://iranzamineman.blogfa.com/
پارسه یا پرسپولیس , با شکوهترین و زیباترین شهر ایران باستان و حتا به گفته ی دیرینه شناسان اروپایی باشکوهترین شهر زیر آفتاب در جهان باستان بود .
جهانیان در درازای تاریخ همواره این شهر را با نام پرسپولیس خوانده و نوشته اند و هم اکنون هم با همین نام میشناسند .
"پرسپولیس" به زبان یونانی یعنی " شهر پارسیان" .
اما در ایران بیشتر ایرانیان این شهر را با نام "تخت جمشید" می شناسند که نادرست است و پیوندی با نام "پارسه" و "پرسپولیس" ندارد.
همانگونه که می دانیم آغاز ساخت شهر پارسه در هنگام هخامنشیان و پادشاهی داریوش بزرگ بوده است و ادامه ی ساخت آن در زمان جانشینان داریوش انجام گرفت,
پس پیوندی با پادشاهی جمشید شاه ندارد، چرا که پادشاهی جمشید چند هزار سال پیش از هخامنشیان بوده است .
پس این شهر که اگر آن را "تخت" هم بخوانیم نمیتواند از آن جمشید باشد .
اما به آن دلیل که ایرانیان جمشید را نماد سازندگی و آبادانی در ایران می دانستند و نوشته های باستانی ایران هم این باور را ثابت می کرد, ایرانیان گمان بردند که این کاخ نیز باید بدست جمشید ساخته شده باشد .
و به آن دلیل که پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی بدست سکندر گجستک (ملعون) , بیشتر گنجینه های نوشتاری و داشته های تاریخی ایرانیان نابود گشته بود, نامی از سازندگان این کاخ به گوش ایرانیان نرسید .
( شاید این پرسش پیش بیاید که مگر بر نگاره ها و دیوارهای پارسه نام سازندگان آن نیامده بود ؟
پاسخ اینجاست که خوانش گل نوشته ها در همین چند دهه گذشته به گونه ی دقیق و درست انجام شد و پیشتر از آن کسی نتوانسته انان را بدرستی بخواند و به زبان پارسی برگرداند .)
یکی دیگر از دلایل این اشتباه تاریخی را می توان برداشت نادرست ایرانیان از متن های کهن باستانی از جمله شاهنامه فردوسی دانست که در داستان پادشاهی جمشید شاه آشکار گردیده است و میتوان به آن اشاره نمود .
پس از آنکه ضحاک به ایران زمین درآمد و آهنگ پادشاهی نمود و به کاخ جمشید اندر شد چنین آمده است :
"کی اژدهافش بیامد چو باد ... به ایران زمین تاج بر سر نهاد
سوی تخت جمشید بنهاد روی ... چو انگشتری کرد گیتی بروی"
ایرانیان با دیدن این بیت ها دیگر ایمان پیدا کرده بودند که جمشید سازنده ی تخت جمشید ( شهر پارسه) بوده است و در آن حکومت می کرده است, که البته این برداشت نادرست بود و منظور از تخت جمشید در این بیت , تخت پادشاهی جمشید بود که بر روی آن نشسته بود و نه شهر پارسه !
بنابراین بایسته است که در نوشتارها و گفتارهای خود از نام "پارسه" که نام درستین این شهر بزرگ و باشکوه است بهره ببریم و به دیگران نیز گوشزد کنیم که از بکار بردن نام نادرست "تخت جمشید" بپرهیزند
نوشته شده توسط : میلاد ایرانی
/ لطفن نظر بدهيد
http://iranzamineman.blogfa.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر