۱۳۸۷ آبان ۲۱, سه‌شنبه

کتاب سال اول دبستان ، چاپ ویژه !


الفبا از پ ، و ، ل شروع میشه ،بابا دیگه آب نمیده چون اداره آب و فاضلاب آب رو قطع کرده ،دهقان فداكار پير شده و دنبال چندر غاز مستمری از این اداره میره تو اون اداره، مرغا هورمون خوردن وخروس شدن، خروسا مامانی شدن برای مرغا عشوه میان و ناز میکنن، سن ازدواج مرغا بالا رفته دیگه تخم نمی کنند،چوپان دروغگو عزيز شده و کلی طرفدار داره، شنگول و منگول بزرگ شدن و گرگ شدن مامانشونم دو سه روزیه رفته تایلند گیساشو ببافه، دارا و سارا رفتن فرانسه کبابی باز کردن، كوكب خانم رفته یه ماکروفر سامسونگ خریده و دیگه حوصله مهمونداری رو نداره و جواب تلفن رو هم نمیده، كبري موهاشو مش کرده و تصميم گرفته دماغشو عمل كنه، روباه و كلاغ دستشون تو يه كاسست، حسنك گوسفنداشو فروخته و پیکان خریده مسافرکشی می‌کنه، آرش كمانگير معتاد شده و دیگه سنگ هم نمی تونه پرت کنه، شيرين، خسرو و فرهاد رو پيچونده و با دوست پسرش رفته کوهرنگ اسکی، رستم و اسفنديار اسباشونو فروختن و موتور خریدن ميرن كيف قاپي،پتروس از بس با دوست دختراش چت کرده انگشت درد گرفته و دیگه نمی تونه انگشتشو بکنه تو سوراخ سد، خانواده آقای هاشمی دیگه بنزین ندارن برن مسافرت در ضمن دل خوشی هم از راه و سفر ندارن چون آخرین باری که تو راه گوشت کبابی خریدن چوپان دروغگو گوشت خر بهشون فروخته، لک لکه دیگه نیاز نداره دو ساعت مخ ماهیا رو بپیچونه که ببردشون به یه رودخونه بزرگتر و پر آب تر تا اونجا بخوردشون چون ماهیا ترجیح میدن لک لکه تو آسمون بخوردشون تا اینکه از فرط بی آبی و تشنگی تو برکه خودشون واسه یه چکه آب له له بزنن...
راستي چي به سر ما اومده ؟!

هیچ نظری موجود نیست: