زمانی اختلال بیش فعال ـ کم توجهی (ADHD) بیماری دوران کودکی تصور میشد که با افزایش سن، علایم کاهش یافته و بیماری تاثیر گذاری کمی روی عملکرد فرد در دوران بزرگسال میگذارد. و به خاطر همین والدین بدون آن که اقدام خاصی انجام دهند منتظر میماندند تا کودک بزرگ شود و همه چیز تمام شود و میگفتند: بزرگ که بشه خوب میشه، ولی حالا تحقیقات نشان میدهد که علایم و جنبههایی از این بیماری ادامه یافته و بر روی عملکرد زندگی کودک در دوران نوجوانی و بزرگسالی تاثیر میگذارد و نیز علایمی چون مشکل توجه و تمرکز، بینظمی، رفتارهای تکانشی و بدون فکر، بیثباتی هیجانی باعث مشکلاتی در زندگی فرد شده و عملکرد او را در این حوزههای مهم که برای یک زندگی خوب و لذت بخش لازم است تحت تأثیر قرار میدهند:
* تطابق شغل و کاری
* عملکرد تحصیلی
* عملکرد در روابط صمیمی(روابط با فامیل و دوستان، ازدواج)
مشخصات و ویژگیهای اختلال بیش فعال ـ کم توجهی در بزرگسالان چیست؟
1. نقض توجه و تمرکز:
این نقص توجه برای دانشجویان مشکل زا خواهد بود. این افراد در توجه و تمرکز هنگام مطالعه و انجام امور روزمره مشکل دارند، زمانی که مشغول خواندن هستند به رؤیا فرو میروند دقایقی سپری میشود و آنان هنوز در همان صفحه اول در جا میزنند. به چیزهای مختلف فکر میکنند الاّ به آن چیزی که باید دقیقاً روی آن تمرکز داشته باشند. این مسئله به خوبی برای دانشجویان و دانش آموزان دبیرستانی میتواند مشکل ایجاد کند. مشکل عدم توجه و تمرکز باعث میشود که فرد وسایل کوچک مورد نیازش را گم کند و نداند آنها را کجا گذاشته است. مثل کلید، سوئیچ، خودکار، کیف و ... و مرتب دنبال وسایل میگردند. نمیتوانند مکالمات (سخنرانی، صحبت طرف مقابل، برنامه تلویزیون) را گوش دهند.
2. مشکلات حرکت:
مثل بیقراری هنگام نشستن، سرپا ایستادن، تواناییهای ورزشی ضعیفتر، دست خط بد، بیشتر سرپا هستند تا نشسته.
3. رفتارهای تکانشی و بدون فکر:
فرد خیلی ناگهانی بدون مقدمه، بدون فکر کردن و بررسی عواقب پیامدهای کارش رفتاری را انجام میدهد یا حرفی را میزند در نتیجه به علت سخنان نسنجیده ممکن است منجر به رنجش دیگران شوند. یا حرفی را بزند، شوخی کند که مناسب جمع نیست و بعد از آن پشیمان شود. بدون فکر تصمیم گرفتن و عمل کردن باعث میشود عجولانه ازدواج کند، عجولانه طلاق بگیرد، عجولانه شغل خود را ترک کند، استعفا دهد یا عوض کند، بی محابا رانندگی کند، تصادفات منجر به جرح داشته باشد.این علامت در نوجوانان منجر به بروز رفتارهای پر خطری مثل مصرف مواد مخدر، وارد شدن به ارتباطات جنسی محافظت نشده، رانندگیهای پر خطر و ... میشود.
4. بی نظمی:
اتاق و میز کار او نامنظم و به هم ریخته است، هیچ چیزی در جای خودش قرار ندارد برای پیدا کردن یک کپی، مدرک و یا پرونده مورد نیاز مجبور است ساعتها بگردد، دیگران او را شلخته و بی نظم توصیف میکنند، دیر سر کار حاضر شود، چند کار را همزمان شروع میکند آنها را به اتمام نمیرساند، سراغ کار و برنامه دیگر میرود.
کمد، لباسها، و تخت و اتاق او نامرتب و به هم ریخته است.
5. روابط بین فردی:
روابط او با اطرافیان، دوستان و اعضای خانواده تحت تاثیر علایم بیماری است، به خاطر حرفها، شوخیهای نسنجیده، برخوردهای تند و بدون فکر اکثر دوستان و اطرافیان خود را میرنجاند، بخاطر مشکل عدم توجه و تمرکز و فراموشکاری ممکن است نتواند به وعده و قول خود عمل کند، دیر در محل قرار حاضر شود و یا اصلاً قرارش را فراموش کند. اینها همه مسایلی است که در روابط او با دوستان و اطرافیان خلل وارد میکند.
6. هیجانی بودن (وضعیت هیجانی)
زود رنج و حساس است، زود از کوره در میرود، زود آرام میشود، با کوچکترین تحریکی خشمگین میشود و واکنش نشان میدهد، خلق او مرتب تغییر پیدا میکند گاهی سر حال و شاداب و گاهی غمگین و ناراحت و در خود فرو رفته، بتدریج که سن افزایش مییابد از کودکی، نوجوانی و بزرگسالی، بالا رفتنهای خلق کمتر میشود و بیشتر خلق افسرده، عصبی و مضطرب دارد. به علت ناکامیهای مکرر که در طول زندگی تجربه میکند و پیامدهای منفی متعددی که از اطراف دریافت میکند.
7. عدم تحمل استرس:
نسبت به استرسهای معمول زندگی واکنش و پاسخهای شدید و غیرمعمول میدهد، چیزهای خارج از برنامه را نمیتواند مدیریت کند، تحت استرس، مضطرب، آشفته و تکانشی میشود.
با توجه به علایم فوق تصور میرود که زندگی فرد مبتلا به ADHD با مسایلی روبرو است که عملکرد فرد را در حوزههای اصلی با مشکلاتی روبرو میکند، همانطور که در قبل اشاره شد این بیماری روی عملکرد شخص در موارد زیر تاثیر میگذارد:
a) پیشرفت تحصیلی:
جامعه پیچیده امروزی، استفاده از تکنولوژی، اینترنت، کامپیوتر و ... نیاز فرد را به تحصیلات فراتر از مدرسه و آموزشهای دانشگاهی و ثانویه بیشتر میکند. در دانشگاه است که خیلی از نگرشها، عقاید و افکار شکل میگیرد، هویت پیدا میکنیم، شغل و آینده خود را انتخاب میکنیم. تکمیل و انجام موفقیت آمیز تحصیلات عالیه برای تطابق و پیشرفت شغل آینده ما ضروری است ولی ADHDها برای رسیدن به چنین اهدافی در زندگی مشکل دارند آنها معمولاً:
* 3ـ2 سال کمتر از گروه کنترل تحصیل میکنند.
* مردود شدن آنها در دبیرستان بیشتر است.
* کمتر وارد دانشگاه میشوند و یا کمتر آن را به اتمام میرسانند.
b) تطابق شغل و کاری:
بالغین ADHD بیشتر شغل خود را عوض میکنند، اغلب در دو شغل کار میکنند بعنوان روش سازگاری با احساس بیقراری و عصبی بودن آنها است در زمان هایی که فعالیتی ندارند و حوصله آنها سر میرود.
به طور کلی اینها وضعیت شغلی پایینتری نسبت به گروه کنترل دارند، در کفایت و کارایی شغلی، استقلال در کار، تکمیل کردن کارها و وظایف، کنار آمدن با کارفرما و رئیس خود مشکل دارند. در سنین پایینتر وارد کار میشوند زود شغل خود را عوض میکنند، احتمال اخراج شدن، بیکاری و ترک شغل در آنها بیشتر است.
آنها عمدتاً شغلهایی را انتخاب میکنند که فعالیت و حرکت بیشتری داشته باشد و بیشتر سراغ شغلهایی مثل مکانیکی، لوله کشی، رانندگی و شغل های ماشینی میروند. وضعیت شغلی اینها بلا شک بعلت پیشرفت آموزش و تحصیل پایینتر آنهاست.
c) روابط صمیمی:
اکثراً در روابط با دوستان، اطرافیان و خانواده تعارض و استرس را تجربه میکنند، اعتماد به نفس پایین، تجربه شکستهای مزمن، اختلال توجه و تمرکز، رفتارهای تکانشی و برون فکر و بی ثباتی هیجانی، تحمل پایین ناکامی، کله شقی، سایر مشکلات و سوء مصرف مواد تأثیر منفی روی روابط آنها دارد.
ممکن است بطور تکانشی تصمیم به ازدواج یا طلاق بگیرند. میزان طلاق و جدایی در اینها بیشتر است. هر چند وجود یک همسر حمایتگر و صبور از زندگی با یک فرد ADHD رنج میبرد و دچار خستگی و فرسودگی میشود اما میتواند خیلی در روند درمان کمک کننده باشد.
d) والد بودن:
ADHD بعنوان یک بیماری که پایه ژنتیکی دارد مطرح است، خیلی از کودکان مبتلا به این بیماری ممکن است والدی داشته باشند که سابقه ADHD را در دوران کودکی خود داشتهاند و وقتی بزرگسالان مبتلا به ADHD را میبینیم در اطرافیان و فرزندان آنها نیز ممکن است مثبت دیده شود.چنانچه والد و فرزند هر دو مبتلا به این بیماری باشند میشود تصور کرد که چقدر وجود مشکلات در هر دو طرف افزایش مییابد.ولی در مورد نقش والد بودن بزرگسالان مبتلا به ADHD باید گفت آنها والدینی صبور، قاطع و با روش انطباقی ثابتی نیستند. زود از کوره در میروند، فرزندشان را بطور نامناسب تنبیه میکنند، بعد پشیمان میشوند و قصد جبران پیدا میکنند و در نتیجه ثبات در روش های انطباقی خود ندارند.
سایر مشکلات:
ریسک اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد مخدر در اینها بالاتر از جمعیت معمول است، احتمال ابتلاء آنها به بیماری افسردگی و اضطراب بیشتر است، در رفتارهای جنسی مشکلاتی دارند از جمله:
روابط جنسی را نسبت به همسالان خود در سنین پایینتر شروع میکنند، کمتر به مراقبت از خود و استفاده از روشهای ضد بارداری توجه دارند، حاملگی در آنها بیشتر است (حاملگی در سنین پایین)، بیماریهای مقاربتی جنسی در آنها بیشتر است، بیشتر از بقیه برابر بررسی HIV (ایدز) تست میشوند و مورد آزمایش قرار میگیرند.
تصادفات اتومبیل که منجر به جرح و آسیبهای بدنی میشود در اینها بیشتر است. مشکلات توجه و تمرکز و تکانشگری، مسئله رانندگی در اینها را بی محابا و پرخطر میکند. با توجه به مواردی که گفته شد به نظر میرسد هم خود بیماران ADHD و هم اطرافیان آنها زندگی نسبتاً سختی را با این بیماران تجربه میکنند.
ولی شاید برای شما این سوال مطرح شود که آیا همه کودکان ADHD دچار چنین سرنوشتی در دوران بزرگسالی میشوند؟ در پاسخ به این سؤال باید به چند نکته اشاره کرد:
* معمولا تا سن 12 ـ 11 سالگی پر تحرکی واقعاً بهبود مییابد اما مشکلات توجه و تمرکز بخصوص و مشکلات رفتارهای تکانشی ادامه پیدا میکند.
* درصدی از بیماران ADHD به دوران بلوغ که میرسند خوب میشوند ولی در اکثر موارد (60 درصد) این بیماری یک بیماری طول عمر است هر چند ممکن است نمود بیرونی علایم تغییراتی کند بطور مثال رفتارهای تکانشی در یک کودک 4 ساله چه مشکلاتی را ایجاد میکند و یا در یک فرد 30 ساله چه مشکلاتی را ایجاد میکند، اینها با هم متفاوت است در صورت تشخیص و درمان به موقع بیمار میتوان از بسیاری از پیامدهای منفی آن بر زندگی فرد جلوگیری کرد.
* تمام انواع ADHD به بزرگسالی کشیده نمیشوند و زندگی فرد را تا این درجه دچار مشکل نمیکنند مگر مواردی که:
1. اختلالات همراه مثل اضطراب، افسردگی، اختلال سلوک، اختلال ایذایی مقابله ای و ... در آنها بیشتر باشد یعنی ADHD خالص نداشته باشند و بیماری روانپزشکی دیگر همراه آن باشد.
2. سابقه خانوادگی مثبت از بیماری داشته باشند.
3. مشکلات خانواده زیاد باشد (از جمله بیماری، اعتیاد، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی پایین، هرج و مرج و ...)
درمان
چه باید کرد؟
اگر اطلاعاتی در مورد ADHD دوران کودکی داشته باشید حتماً میدانید که درمان این بیماری در درجه اول به کمک داروست و ما انتظار داریم که علایم مرکزی بیماری (اختلال توجه و تمرکز، پرتحرکی، تکانشگری) حتماً با دارو بهبود یابند و درمانهای غیر دارویی میتواند در مواردی که کودک دچار اضطراب، اعتماد به نفس پایین، افسردگی و ... شده باشد کمک کند.
والدین این بچهها باید تحت آموزش فرزندپروری قرار بگیرند و بدانند برای بهبود رفتارهای اجتماعی خوب اینها چه باید بکنند.
در مورد بزرگسالان نیز نیاز به درمان دارویی به قوت خود باقی است ولی مسلم است به علت تأثیرات منفی این بیماری بر عملکرد فرد در زندگی نیاز به مشاوره و درمانهای غیر دارویی نیز وجود دارد.
/تهیه شده توسط دکتر فریبا عربگل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر