مبحث رابطه زناشويي و مقوله ي سرمايه گذاري هر دو به نوبه ي خود مفاهيم پيچيده اي هستند و درآميختن اين دو مطلب مي تواند منشاء ايجاد فاجعه باشد. در اين مقاله قصد داريم تا کارهايي را که شما بايد (و نبايد) با پول خود در يک ارتباط جدي انجام دهيد را به شما آموزش دهيم.
نکته 1: حساب شخصي در مقابل حساب مشترک
تا آنجايي که تاريخ به ما اجازه ي بررسي مي دهد، هميشه هم زوج ها و هم کارشناسان علوم اجتماعي هر دو بر سر مسئله حساب هاي شخصي و مشترک بحث و مناقشه داشته اند. کاملاً واضح است که در زندگي مشترک هر دو طرف در تلاش براي رسيدن به يک هدف هستند. زن و شوهر در عين حال که براي دست يابي به اهداف خود تلاش مي کنند مي بايست رابطه زناشويي خود را استحکام بخشيده و مسئوليت هاي اقتصادي خود را نيز به خوبي حفظ نمايند؛ و اما بحث در زمينه ي حساب بانکي به دو شکل زير مطرح مي گردد:
1) برخي معتقدند: حساب مشترک نوعي حس يگانگي و اتحاد ايجاد مي کند که براي هر رابطه ي موفقي لازم است. اگر شما مسائل مالي را تفکيک کنيد، با اين کار حس "يکپارچگي" که لازمه ي هر ارتباط بلند مدت و موفقي هست را از بين برده ايد.
2) عده اي ديگر بر اين باورند: حساب هاي جداگانه اين اجازه را به زوجين مي دهند که استقلال خود را حفظ کرده و به واسطه ي اين امر هر کس روي پاي خود بايستد و رابطه دوام و استحکام بيشتري پيدا کند.
حق با کيست؟ بستگي دارد
پيش از آنکه بخواهيد براي آينده ي اقتصادي خود و کسيکه دوستش مي داريد برنامه ريزي کنيد، ابتدا بايد توجه خود را بر روي اين نکته متمرکز کنيد که شخصيت اقتصادي طرفين چگونه است. اخلاق و خصوصيات مالي افراد در اين زمينه نقش مهمي را ايفا مي کنند. اگر يکي از زوجين جزء آن دسته از افرادي باشد که در زمان مجردي به راحتي بر روي امور مالي خود کنترل داشته، نحوه ي صحيح خرج کردن پول را مي دانسته، و از هم اکنون براي زمان بازنشستگي خود تدابيري را انديشيده، به ندرت اتفاق مي افتد که يک چنين فردي از حيطه قدرت خود دست برداشته و برنامه ريزي ها را با کسي که قرار است مابقي عمر خود را با او صرف کند در ميان بگذارد و راضي به باز کردن حساب مشترک شود. از سوي ديگر اگر يکي از زوجين جزء افراد مستعد به ولخرجي بوده و راحت خرج کردن را حق خود بداند، تمايل به باز کردن حساب مشترک افزايش مي يابد. بنابراين مي توان نتيجه گرفت در صورتي مي توان حساب مشترک باز کرد که هر دو طرف داراي خصوصيات مالي يکساني باشند.
نکته 2) هر دو نفر بايد پاسخگوي مخارج باشند
قبل از اينکه خيلي هيجان زده بشويد توجه کنيد که اين بدان معنا نيست که تنها يکي از طرفين هر زمان که تمايل داشت حق دارد در مورد چگونگي خرج کردن پول ها سوال و جواب کند. اين امر در براي هر دو نفر صدق مي کند. در بيشتر نامه هايي که من از طرف زوج ها دريافت مي کنم خانمها (و کمتر آقايون) اظهار مي کنند که همسرانشان در رابطه با مسائل مالي مانند يک کودک با او رفتار مي کنند. اين افراد شکايت مي کنند که همسرشان درست مثل يک کودک به او مستمري و يا پول تو جيبي مي دهد. در برخي موارد اين مسئله صحت دارد اما در اکثر موارد زمانيکه کل ماجرا توضيح داده مي شود، تازه به اين نتيجه مي رسيم که حق با همسرش است و او واقعاً قابليت صحيح خرج کردن را نداشته و از اصول متعارف مالي بي اطلاع است.
مثال: داستان شهرام و الهام
ما مي توانيم از شهرام و الهام درس خوبي بگيريم. قبل از اينکه اين دو نفر با هم آشنا شوند، آقا صاحب يک رستوران بود و ماهي 2 ميليون تومان درآمد داشت. خانم معلم دبستان بود و درآمد ماهيانه اش چيزي در حدود 400 هزار تومان بود. روز که آنها به من مراجعه کردند الهام شکايت مي کرد که شهرام تنها ماهي 200 هزار تومان به او پول مي دهد تا خريد خانه کند و مخارج زندگي را بگذراند. الهام از اين کار ناراحت مي شد و دوست نداشت شهرام به او پول تو جيبي بدهد. اين مسئله آنقدر برايش گران تمام شده بود که درخواست طلاق رد کرد. الهام به عنوان يک خانم تحصيلکرده احساس مي کرد درآمدش بطور کامل مال خودش است و هر طور که بخواهد مي تواند آنرا خرج کند.
اجازه دهيد تا با نگاهي ريزبين تر به اين مسئله بپردازيم. حقيقت اينجاست که هر يک از اين دو نفر قبل از ازدواج حساب هاي جداگانه ي بانکي داشتند. الهام در ابتداي هر ماه حقوقش را مستقيماً به بانک مي برد، هرچقدر که مي خواست خرج مي کرد و مابقي را پس انداز مي نمود. پس از ازدواج شرايط زندگي به طور کلي تغيير پيدا کرد، مخارج زندگي آنها بالا بود و از آنجايي که آنها مجبور به پرداخت اجاره خانه و ساير هزينه ها بودند، شهرام احساس مي کرد که همسرش نيز مي تواند در پرداخت برخي از مخارج به او کمک کند و به سهم خود او را همياري نمايد. در ابتداي کار با هم توافق کرده بودند که 10% از مخارج را الهام پرداخت کند، اما ماه اول الهام همه ي پول ها را خرج کرد و نتوانست قبض ها را پرداخت نمايد، نزد شهرام آمد و او را در جريان قرار داد، شهرام ناراحت شد و قبول نکرد که مبلغي در اختيار او قرار دهد، بنابراين قبض ها پرداخت نشدند و اين امر سبب شد که از آن به بعد آقا به روش پول توجيبي با همسر خود برخورد کند.
نتيجه اخلاقي داستان: شايد قدري سختگيرانه باشد اما کاري که شهرام انجام داده درست بوده. اگر هر يک از طرفين قابليت مسئوليت پذيري در رابطه با مسائل مالي را نداشته باشد، اين حق از او سلب شده و کنترل امور اقتصادي از دست وي خارج مي گردد. اين مسئله به ويژه زمانيکه پاي فرزندان هم در رابطه باز مي شود از اهميت بيشتري برخوردار مي شود. دليل مشکل الهام و شهرام اين بود که چون خانم از قبل به روند مالي در زندگي مجردي خود عادت کرده بود، اطلاعي از هزينه هاي بالاي زندگي نداشت به همين دليل با ورود به زندگي مشترک، هزينه ها بيشتر از درآمد او شده بودند و به همين دليل هميشه با کسري بودجه مواجه بود؛ اگر همينطور ادامه مي داد ظرف چند ماه برشکست مي شد.
اين مسائل شوخي بردار نيستند و به زندگي شما مربوط مي شوند. هيچ شروع مجدد يا امتحاني وجود ندارد. ادعاي الهام کاملاً بچگانه بود. هرچند اين مسئله گاهي اوقات واقعاً به صورت يک مشکل اساسي و جدي در مي آيد اما به محض اينکه الهام تصميم گرفت مانند يک بزرگسال رفتار کند و دخل و خرج خود را کنترل نمايد، از رتبه ي اقتصادي همسان در ارتباط برخوردار شد. نبايد فراموش کنيم که اين مطلب گاهي اوقات در مورد برخي از آقايون هم صدق پيدا مي کند. در برخي از روابط، اين خانم ها هستند که پس انداز و سرمايه گذاري کرده و مسئول کنترل مخارج هستند و آقايون بدون هيچ توجهي فقط به خرج کردن فکر مي کنند. تنها به اين دليل که شما "مرد" هستيد دليل نمي شود مسئوليت مالي هم بر عهده شما باشد، در حقيقت اين مسئوليت کسي است که صلاحيت و دانش بيشتري داشته باشد.
نکته 3: حساب دو امضايي
اگر هنوز هم خواستار داشتن حساب مشترک بوده و در عين حال نگران اين مسئله هستيد که يکي از طرفين سرمايه ي شما را به باد دهد، نگران نباشيد. بيشتر بانک ها و تالارهاي سهام امکان دو امضايي بودن حساب را در اختيار مشتري ها قرار مي دهند تا شخص مطمئن شود که سرمايه ي او از بين نمي رود. در اين حساب ها برداشت و يا جابجايي وجه بدون رضايت کتبي دو طرف امکانپذير نخواهد بود. اين قابليت نه تنها جلوي کشمکش هاي بالقوه را مي گيرد، بلکه از پول شما هم محافظت مي نمايد. از اين گذشته اگر قرار باشد که براي هر خريدي امضاي همسرتان هم باشد، اين کار نهايتاً به خرج کردن کمتر مي انجامد که به نفع هر دو طرف خواهد بود.
جنگ بر سر استراتژي هاي پول و عشق
يکي ديگر از بحث هايي که ممکن است ميان زن و شوهر اختلاف ايجاد کند، تکنيک هاي سرمايه گذاري است. اگر همسر شما محافظه کار است و شما فردي هستيد که از قدرت ريسک پذيري بالاتري برخوداريد، باز هم بهتر است که حساب هاي جداگانه باز کنيد. در غير اينصورت هر دو از دست هم ناراحت و عصباني مي شويد.
هشدار
1- اگر شما و همسرتان ديد يکساني به مسائل مالي داريد، مي توانيد حساب مشترک باز کنيد.
2- اگر يکي از شما مستعد ولخرجي است، حساب دو امضائه باز کنيد.
3- اگر ديدگاههاي شما متفاوت است، حسابهاي جداگانه باز کنيد! چرا براي خودتان مايه دردسر درست کنيد؟
4- اهداف مشترک خود را تنها محدود به مسائل مالي نکنيد و آرمانهاي مشترک ديگري هم داشته باشيد.
5- تنها يک کارت اعتباري براي مواقع ضروري در اختيار داشته باشيد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر